eitaa logo
گلخند های زیبا
180 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
919 ویدیو
0 فایل
✍️⛱هرچه در زندگی بیشتر شاد باشی درهای موفقیت بیشتری به رویت باز میشود و موهبت های بیشتری نصیبت میشود پس همیشه شاد باش و شادی و لبخند را به دیگران هم هدیه کن... 🌐کانالی پر از جوک طنز کلیپ خنده دار... 😁 ✔دوستانتان را به گلخندهای زیبا دعوت کنید 😊
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ بودند وقتی فضانوردی نبود...😏 دنیا پس از سالها تلاش در زمینه علم فضا توانسته با مقدار زیادی موشک و سوخت جامد، انسان و خودرو و وسیله و غذا و هر چیز دیگر را به فضا بفرستد و از آن در جهت پیش برد اهداف خود استفاده کند. ولیکن سلسله جلیله با استفاده از مواد کاملا طبیعی، بدون هیچ ضرری برای طبیعت و با مقدار کمی دود، توانسته بود را در ایران گسترش داده و گام های اساسی در جهت شعار «هر ایرانی یک فضانورد» بردارد. توزیع مواد خالص و ناب، در دسترس بودن و قیمت ارزان وسایل فضانوردی چیزهایی بودند که پهلوی (اعم از اول و دوم، سوم نتوانست وگرنه می کرد) برای ایرانیان به ارمغان آوردند و تا آخرین لحظه حضورشان در کشور، نسبت به این کار اهتمام داشتند. 😜 @golkhandhayziba
♨️ 💢ذکر 🔻آن رفیق اسراییل ، آن وردست عزراییل، آن عزل کننده از نخست وزیری، ارتشبد نعمت الله نصیری، نعمت پنهان بود و کفش کهنه در بیابان بود و ریاست با جناب ایشان بود. ▪️و ابتدای کار او چنان بود که به خواستگاری رفت، پس عروس پرسید: اگر ما را نزاع افتد، مرا با چه خواهی زدن؟ گفت: با کابل. پرسید: اگر نبود؟ گفت: سوزاندن با اتو. پرسید: اگر خراب بود؟ گفت: ناخن هایت با گازانبر خواهم کشید. گویند زن در حال صیحه ای زد و جان بداد، از عشق اوی. و پرسیدندش که از مخترعان جهان کدام یک دوست تر داری؟ به انگشت اندیشه زیر بغل فکرت خارانید و گفت: ادیسون. گفتند: از چه روی؟ گفت: اگر او نبود، برق نبود و اگر برق نبود، کابل نبود و اگر کابل نبود ما نبودیم، از آنکه نان ما در ضربات کابل تعبیه است. و چون اعدام شد، به خواب اندرش دیدند در جهنم، قیف در دهان داشت و قیر داغ می نوشید. گفتند: این چه حالت است و حال آنکه گفته اند در جهنم ایرانیان هرگز قیف و قیر و قیرریز به یک جای جمع نگردد. گفت: "آری، لیک مسئول ، پرسنل را سپرده که فلان از همکاران است، نکو داریدش. زین سبب سهمیه قیر دیگران را نیز به حلق من ریزند." و این کرامات از عمال عجب نیست. 😅 @golkhandhayziba
♨️ /۲ 💢ذکر آن نخست وزیر شیک، آن تحصیلکرده بلژیک، آن آویزان به درآمد نفت، آن که شاه او را گذاشت و رفت، آن غرب را شیفته و شیدا، امیر عباس هویدا، بفهمی نفهمی مدیر بود و سیزده سال نخست وزیر بود. نقل است که بدخواهانش، وی را همی خواندند. مریدی تفصیل این معنی از او پرسید. گفت: کذب است، به حضرت قسم! و از کرامات او، یکی آن بود که خود کار از جیب به در کرده بر دست همی گرفت و همی گفت: "این در ابتدای صدارت من پنج ریال بود و اکنون نیز پنج ریال".‌باری شفیعی در آن مجلس از قیمت مسکن پرسید - و ندانست- از غایت سفاهت- که مسکن در جیب نگنجد و بر کف دست جای نگیرد، پس شیخ در حال خودکار در حلقش فرو کرده او را مجاب فرمود، رحمه الله. و سیزده سال آزگار نخست وزیر بماند، گفتند: این ماندگاری ز چه یافتی؟ گفت: از بی ادبان! گفتند: چگونه؟گفت: هر حرف بی ادبی که شاه فرمود تصدیق کردم و هر خاک بر سری که نمود احسنت گفتم. و چون نزدیک شد، شاه به زندانش افکند از بهر جان به در بردن خود، و او را گفت: "زندان از برای تو بهتر است، تا به خشم مردم گرفتار نیایی." پس شاه گریخت و از سواحل باهاما پیغام داد که: "آنجا تو را بهتر است، تا در این آفتاب داغ سواحل برنزه نگردی". و چون خبر اعدام او را شنید گفت: "این او را بهتر بود، از آن که چون ما غریب مرگ نگشت." 🏴 @golkhandhayziba
🔴 هنر بخشیدن را بیاموزیم یک زمان این جزیره کوچک بی ارزش یکی از استان های ایران بود که اعلی حضرت همایونی به دلایلی کاملا منطقی مانند زیباتر شدن شکل گربه نقشه ایران، جلوگیری از مصرف بیهوده ی بودجه و وجود ماده ای سیاه رنگ و بد بو به اسم نفت آن را به بریتانیایی ها بخشید. 🇮🇷 😎 @golkhandhayziba