____________🍃
_________❤️
______🍃
🍃 مقاتل #سیدالشهدا علیهالسلام را که میخوانی، یکجاهایی را انگار نقطهچین گذاشتهاند؛ یکی از این جاها، دستبردن #حضرت_عباس علیهالسلام داخل آب شریعه است...
خبر این است که «حضرت دست در آب فرو برد و مشت آبی برداشت و آب را روی آب ریخت.»
🍃اینجا حتیٰ تاریخنویسها که قاعدتاً باید
تاریخ بگویند و رد شوند، انگار غیرتی شدهباشند! بی آن که پرانتز باز کنند،
نوشتهاند: «یاد لبهای تشنهی برادرش افتاد.»
حتیٰ نگفتهاند شاید...
انگار این خبر را نمی شود با شاید و لابد نوشت!
و حالا چند صد سال است که هنوز دارند
از این مشت پرآب، مضمون بیرون میکشند...
و انگار هنوز آن مضمون دلچسب و گوارایی که باید، از آب در نیامده است ...
"ماه منیر بنیهاشم دست در آب برد،
سپس آب را روی آب ریخت..."
خبر یک جمله بیشتر نیست،
اما انگار همه خبرها اینجاست...
✍ کیوان کیانی
#تولدماهترینعمویدنیامبارک !
@Golkhat_313 | گلخط🌺
هرسال...
میآمد درِ خانهی محبوبش...
خرجِ سالش را میگرفت و میرفت!🍃
آن روز اما...
بیخبر از همهجا...
وقتی دَر زد...
و خدمتکار آمد...
نهتنها محبوبش را ندید؛
که از همان راهی که آمده بود، برگشت!🍃😢
جویایِ #حضرت_عباس شده بود و...
خادمِ خانه گفت که: #عباسِ این خانه را...
در #کربلا کشتند!😭
کنیز که به داخل خانه رفت...
بانوی خانه پرسوجو کرده بود که...
قضیه از چهقرار است و...
او هم تعریف کرده بود!
میگویند:
اُمُّ البَنین(سلاماللهعلیها)...
چادر سَر کرده...
داخل کوچه رفته...
و کارِ سائل را مثل هرسال...
که #عباس...
خواستهاش را اجابت میکرده...
راه انداخته!
و شاید فرموده باشد:
«عباس نیست؛ مادرش که هست!»
🍃🍃🍃
آخرِ سال است آقا!
ما آمدهایم دَرِ خانهتان...
صدقهای...
عنایتی...
گوشهچشمی به ما کنید!
محتاجِ محبت شماییم آقا!😢🌺
#صلی_الله_علیک_یا_ابالفضل_العباس
@Golkhat_313 | گلخط🌺