eitaa logo
گل مریم
1.2هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
10هزار ویدیو
153 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی 💢میدان داری برای ایران... ✅ ❤️یک نفر عضو کردن یک صلوات به هدیه به روح حاج قاسم #انتخاب_سرنوشت #انتخاب_مطلوب #دولتتراز_کارامدوانقلابی آیدی جهت انتقادات وپیشنهاداد @ha313ji313
مشاهده در ایتا
دانلود
در ایستگاه های زندگی دانه به دانه پدرومادر،خواهر وبرادر،عمو ودایی همسایه ،دوست ورفیق واطرافیانمان از قطار زندگی پیاده شدند.‌ودعوت حق را لبیک گفتند نوح باشی وعمر نوح را داشته باشی نوبت به تو می رسد وباید از این قطار پیاده شوی چه قدرتمندان وثروتمندان همچون قارون بودند باتمام خدم وحشم وباتمام امکانات وکاخهای خود زیر بار سنگین مرگ له شدند ودر زمین دیگر آثاری از آنان باقی نماند از این مال که امانت به انسان داده شده چه ذات وتوشه ای برای خود جمع آوری کرده ای ؟ اگر دریک منزل زندگی بکنی این منزل احتیاج به وسایل سرمایشی وگرمایشی دارد وتوبخاطر رفاه واسایش حالت این وسایل را مجبوری ،فراهم کنی. هرروز خانه قبر وبعداز مرگمان ،بقول آقا رسول الله(ص):" پنج مرتبه ما را صدا می زند: من خانه تنهایی م، من خانه کرم ومارو مورم ،من خانه تاریکی ام،من خانه فقرم ،من خانه سنگ وریگم ؟ پیامبر (ص)فرمودند:برای فقر در درون قبر ذکر اشهد ان لا الله الا الله، برای تنهایی در درون قبر تلاوت قران،برای تاریکی درون قبر نماز شب ،برای سنگ وریگ وبی فرشی قبرعمل صالح، برای مار وموردردرون قبر صدقه بیاورید" وایا ما چیزی ازپیش فرستادیم؟ ودرپایان، روز پنچشنبه است یادی کنیم از امواتمون که روزگاری دربین ما می زیستند وامروز درچارچوب قاب عکس وهمچنین خاطره هاشون در ذهنمان که دائمازنده می شودیاد کنیم لااقل انان راباذکر صلوات بر محمد وآل محمد.
🌸🍃🌸🍃 شیخ رجبعلی خیاط می‌گفت: من هر وقت که نماز می‌خواندم نمازهایی مثل نماز امام زمان یا نماز جعفر طیار، از خداوند حاجتی می‌خواستم. یک روز گفتم؛ بگذار یک بار برای خود خدا نماز بخوانم و حاجتی نخواهم! شاعر می‌گوید: تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده‌پروری دارد همان شب شیخ رجبعلی خیاط در عالم خواب دید که به او گفتند: چرا دیر آمدی؟ یعنی چه؟ یعنی تو باید 30 سال پیش به فکر این کار می‌افتادی حالا سر پیری باید بفهمی و نماز بخوانی و حاجتی طلب نکنی؟ ما هر وقت جایی گیر می‌کنیم و اصطلاحا دُمِمان در تله‌ای گیر می‌کند می‌گوییم خدا! این شعر را استاد من، شیخ اکبر برهان ۶۲ سال پیش در مسجد لرزاده بر روی منبر می‌خواندند و من هنوز به یاد دارم که: هر وقت که سرت به درد آید؛ نالان شوی و سوی من آیی! چون دردسرت شفا بدادم، یاغی شوی و دگر نیایی...! ما هر وقت با خدا کار داریم خدا را صدا می‌زنیم چه قدر خوب است که وقتی هم که کاری نداریم بگوییم خدا. از سخن های مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی التماس دعای خیر... 🌸🍃🌸🍃
یه چیزی دیدم مغزم ریخت به هم... اعصاب و روانم تعطیل شد... ون‌های عراقی رو دیدین دیگه؟ خیلی خیلی تنگه، صندلی‌ها چسبیده به همه، حتی راهروی وسط ون هم صندلی بازشو داره، تا جایی که شده صندلی‌های کوچیک کوچیک توش‌ کار کردن. طرف اومد تو ون، دو تا خانوم هم همراهش بودن. ماشین هم کلا سه نفر جای خالی داشت. که این سه تا صندلیِ خالی، بغل هم نبود. در واقع خانوما مجبور بودن بین آقایونِ نامحرم بشینن. یه آقای سی و چند ساله‌ای که ظاهر خیلی مذهبی‌ای هم داشت، با بچش نشسته بودن رو دو تا صندلی، بچه‌هه کنار پنجره، آقاهه‌م بغل دستش. طرف بهش گفت ممکنه شما جاتو با بچت عوض کنی که خانوم من بتونه بشینه اینجا؟؟ یارو گفت نه، بچم دوست داره کنار پنجره بشینه. طرف دوباره ازش خواهش کرد گفت درست نیست خانوم من تو این جای تنگ بشینه کنار دست شما، یارو یه نگاه به بچش کرد گفت باباجان حاضری بیای اینور بشینی؟ بچه‌هه گفت نه، باباشم گفت حاضر نیست دیگه، متاسفم. طرف دوسه بار ازش خواهش کرد، بقیه‌ی زوارِ توی‌ ماشین ازش خواهش کردن، یارو حاضر نشد پاشه. حالا اون بابا سر پا ایستاده، دو تا خانومِ همراهش سر پا ایستادن،‌ همه معطلن. طرف یه نگاه تو ماشین انداخت یکی دیگه رو پیدا کرد که اگه جاشو عوض می‌کرد مشکل حل می‌شد، این بابام یه آقای ظاهر الصلاحِ سی چهل ساله بود. طرف بهش گفت میشه شما پاشی بشینی صندلی عقبی؟ که خانوما اینجا بشینن؟ یارو چند ثانیه مکث کرد گفت نه من همینجا راحت‌ترم😐 باورتون میشه؟ گفت من همینجا راحت‌ترم. اینجا دیگه بقیه زوار همه دست به اعتراض زدن، من بهش گفتم تو که دیگه بچه نیستی مثه اون بابا، پاشو. نهایتا این یکی کوتاه اومد و پا شد. حالا تازه اون باباهه که با بچش بود از حرف‌ من ناراحت شد، طلبکار شد که چرا داری به من تیکه میندازی. حالا نگاه کنین شما طرف توی دریای ایثار مردم عراق غرق شده، غذا بهش میدن، جا بهش میدن، آب بهش میدن، کَت و کولش رو میمالن، لباسش رو میشورن، صورتش رو می‌بوسن ولی وقتی ظرفیت فهم نداره، وقتی ظرفیت پذیرش نداره، ذره‌ای از این ایثار درس نمی‌گیره، خب اربعین می‌ریم چی یاد بگیریم ما؟ که نمونه‌ی عملی ایثار رو ببینیم و نشون بچه‌هامون بدیم. گذشت رو یاد بگیریم، بزرگ شیم و برگردیم. حالا به نظرتون این بابا توی صحرای کربلا اگر بود چیکار می‌کرد؟ همینجاست که میگن کربلا به رفتن نیست، به شدنه. البته این باباهه فکر کرد داره به بچش احترام می‌ذاره و تربیتیش می‌کنه مثلا، اون در واقع با اینکار خودخواهی رو یاد بچش میده، فردا هم بچه‌هه با خودخواهی‌هاش میشه بلای جون مامان و باباش. خلاصه کربلا اگه رفتیم کربلایی بشیم و برگردیم...😞 🔹عماد داوری دولت‌آبادی ‌‌‌‌‌‌ 🇮🇷 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲━━━━━━━━ ╰┈•៚ @Golmaryam1399 ┗━━━━━━━━🌺━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ گریه موکب داران عراقی موقع جمع کردن مواکب.... .... با عقل دنیوی باور کردنی نیست ولی با عشق حسین شدنی است
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد. پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود. مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد. روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد … نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!👌👌👌
از شهدا بگیم...🌹 💠 سر و صورتمان پر بود از خاک و غبار؛ حتی روی مژه‌هایمان خاک نشسته بود. شرجی هوای تابستان و گرمای دشت مهران هم که جای خود داشت. بدن‌ها زیر عرق بود و لباس‌ها پر از شوره! وقتی از عملیات برگشتیم عقب، یک صف طولانی و پر پیچ و خم ایستاده بودند بروند حمام. تدارکات لشکر، سی چهل تا حمام صحرایی زده بود. با بچه‌ها رفتیم آخر صف. پشت سر من هم یک جوان بسیجی آمد و ایستاد. با چفیه صورتش را پوشانده بود. تا نوبتمان شود، دو ساعتی طول کشید. وقتی نوبتم رسید، طبق عادت، به نفر پشت سری بفرما زدم. داشت چفیه را از صورتش باز می‌کرد. خشکم زد؛ حاج قاسم سلیمانی بود! فرمانده‌ی لشکر، دو ساعت ایستاده بود توی صف حمام، مثل بقیه‌ی نیروها! 🇮🇷 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲━━━━━━━━ ╰┈•៚ @Golmaryam1399 ┗━━━━━━━━🌺━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🔴زن زندگی آزادی آیت الله صافی 🔹چادر مقدس است 🔻آیت‌الله صافی به بانوی چادری که قصد بوسیدن عبایشان را داشت چه فرمودند ؟ #زن _عفت_افتخار 🇮🇷 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲━━━━━━━━ ╰┈•៚ @Golmaryam1399 ┗━━━━━━━━🌺━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ 🌷شهید دفاع مقدس امیرحاج امینی🌷 نام: امیر حاج امینی نام پدر: نظرعلی ولادت: 1340 (روستاےزرندیه بخش خرقان) شهادت: 1365/12/10(عملیات کربلای ۵/شلمچه) وضعیت تاهل: مجرد نام جهادی:ــــ ندارند اخرین مقام: سرباز امام خمینی(ره)و بیسیمچی گروه انصار از لشکر ۲۷ محمدرسول الله(ص) نحوه شهادت: درعملیات کربلای ۵ در شلمچه جنوب کانال پرورش ماهی زیر خمپاره و بمب دشمن ب فیض شهادت نائل امدند گوشه ای از سخنان احسان رجبی عکاس عکس معروف شهید حاج امینی بعد رفتم سراغ امیر حاج امینی. او هم راحت آرمیده بود. گویی مدت هاست كه در خواب است. چهره درشتی از او گرفتم و بعد تمام قد . هیچ وقت فكر نمی كردم كه عكسی كه می گیرم به این اندازه مشهور شود. خوشحالم از این كه این عكس آرامش خاطری است برای همه خانواده های شهدا. آنها كه عكس و تصویری از شهادت فرزندانشان ندارند و نمی دانند چه حالی داشته وقی به شهادت رسیده است. وقتی خانواده های شهدا آرامش و زیبایی شهید حاج امینی را می بینند قطعاً تسلی پیدا می كند.  سن شهادت: 25 علاقه: امام حسین(ع) وحضرت زینب(س) قسمتی از وصیتنامه شهید: دنیا برای ضعیف نفسان، یک گرداب هلاکت است. اگر لحظه ای به خودمان واگذارده شویم، وای بر ما که دیگر نابودیمان حتمی است. خوشا آن کس که به یاری او، در این گرداب هلاک گردد. 🇮🇷 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲━━━━━━━━ ╰┈•៚ @Golmaryam1399 ┗━━━━━━━━🌺━
💠 حکم سر کتاب باز کردن ⁉️ 💬سوال: حکم باز کردن سر کتاب به این صورت که تفأل به کتابی بزنند برای پیش بینی آینده چیست ؟ ✅پاسخ: 🔹 آیت الله خامنه ای: سرکتاب و فالگیری اعتبار ندارد و مراجعه کردن به رمال ها و فالگیرها جایز نیست. 🔹 آیت الله مکارم: سرکتاب باز کردن یا فال گرفتن با قرآن یا هر کتاب دیگر و آینده نگری هیچ اعتباری ندارد و حتی در بعضی موارد، این کار نسبت به قرآن اشکال شرعی دارد؛ تنها می توان با قرآن (طبق شرایط و آداب) استخاره کرد. ═✧❁🌸❁✧═ 🇮🇷 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲━━━━━━━━ ╰┈•៚ @Golmaryam1399 ┗━━━━━━━━🌺━