eitaa logo
گل مریم
1.3هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.1هزار ویدیو
142 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی 💢میدان داری برای ایران... ✅ ❤️یک نفر عضو کردن یک صلوات به هدیه به روح حاج قاسم #انتخاب_سرنوشت #انتخاب_مطلوب #دولت_تراز-وکارامدوانقلابی آیدی جهت انتقادات وپیشنهاداد @ha313ji313
مشاهده در ایتا
دانلود
😠 💨 🚙 حاج‌محمود شهبازی وابستگی عاطفی‌ بسیار شدیدی به مادرش داشت. چند روز مانده به عملیات فتح‌المبین از اصفهان تماس گرفتند و به او گفتند حال مادرت اصلا خوب نیست و اگر می‌توانی، حتما بیا عیادت مادر. حاج‌محمود هم مدام به تعویق می‌انداخت و هرگاه بحث این قضیه می‌شد، طفره می‌رفت. دست آخر، وقتی از این قضیه مطّلع شد، آمد و با یک تاکید شدیدی به او گفت: «حاج‌آقا شهبازی! شما هرچه سریع‌تر، شده برای ۴۸ ساعت، برو سری به اصفهان بزن و از مادرت عیادت کن.» امّا حاج‌محمود زیر بار نرفت و گفت: «الآن حضور من در تیپ، ضرورت بیشتری دارد. اگر بروم، تو و تنها می‌مانید. بعدِ عملیات می‌روم.» این بار گفت: «باباجان! حرف گوش کن. شما برو، من از شرفم ضمانت می‌دهم به محض این که از رده‌ی بالا خبر قطعی روز و ساعت شروع حمله را به ما بدهند، خبرش را تلفنی به تو در اصفهان می‌دهم تا هرچه سریع‌تر، خودت را به ما برسانی.» هرچه حاجی به او تاکید کرد، قبول نکرد. طوری شد که در آن چند روز، حاجی با شهبازی قدری با دلخوری صحبت می‌کرد. حاج‌محمود هم با آن شیطنت و بازیگوشی خاص خودش می‌گفت: «اشکال ندارد! فعلا کسی بهونه دست احمد نداده که سرش یه دادی بکشه!! قول میدم بهتون همچین که سر یکی دو نفر هوار بکشه، تنگی خُلقِش درست میشه!...»😅 👈 برگرفته از متن مصاحبه‌ی با سردار در کتاب ارزشمند و فاخر ، صفحات ۴۷۱ و ۴۷۲ با تخلیص و اختصار. نفر اول ایستاده از سمت راست
قسمتی از سخنرانی در عملیات رمضان: «همین بسیجی های کم سن و سال را شما ببین؛ از پشت میز مدرسه آمده جبهه، بعد شب حمله با آن کلاشینکف قراضه اش غوغا می کند صبح که می روی توی این بیابان شرق بصره همین طور جنازۀ کماندوهای گردن کلفت بعثی است که روی زمین ریخته... این ها را کی زده؟ همین بسیجی کوچولو» عکس: پاییز ۱۳۶۲، قلاجه، عملیات والفجر چهار 🌷 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲━━━━━━━━ ╰┈•៚ @Golmaryam1399 ┗━━━━━━━━🌺━