eitaa logo
حرفوگرافی‌های سید محمد رضا میری
424 دنبال‌کننده
192 عکس
7 ویدیو
2 فایل
سایت https://golmikh.com/ کانال در ایتا، تلگرام و بله @golmikhh اینستاگرام @smr_miirii
مشاهده در ایتا
دانلود
حرفوگرافی‌های سید محمد رضا میری
بقول مشهدی‌ها دیردیرا داشتم که هر وقت اینستا راه داد، اول برای علی بنویسم. گرچه این نوشتن‌ها فقط به درد خودم می‌خورد که حافظه‌‌ی خسته‌ام را بگردم و خاطرات علی را مثل تکه‌های سرتیشه‌ی کاشی معرق، لابلای نخاله‌های بنایی پیدا کنم و کنار هم بچینم. . رفقا گفته بودند در مراسم سالگرد علی خاطره بگویم و من چقدر شوربخت بودم که آن روز برای انجام یک کار مهم مشهد نبودم. چون آن کار، انجام یک تکلیف بود، اجرش را به علی هدیه دادم. گرچه اگر در محفل سالگرد هم بودم، شاید همین‌ها را می‌گفتم: . خدا رحمت کند پدربزرگ علی را. مرحوم شاملوی بزرگ، همیشه من را _که آن سال‌ها کودک بودم_ برای نقاشی‌هایم تشویق می‌کرد. چون مرد با جذبه‌ای بود، مهربانی‌هایش اتفاقا شیرین‌تر می‌افتاد. این را برای خود علی هم تعریف کرده بودم. . کودکی من، کف حسینیه‌ی قائنی‌های مشهد دوید و بازی کرد و بزرگ شد. دهه شصت بود. به برکت وجود مرحوم حاج اکبر آقای قناد که بزرگ حسینیه بود، لااقل آخر رجب ها و دهه‌ی فاطمیه‌ها در حاشیه دیگ شله یا قیمه، بساط شیطنت ما جور بود. بعدها که نوجوان‌تر شدیم، اجازه داشتیم با آتش هیزم دیگ‌ها و کمچه زدن دیگ شله و شستن ظرف‌ها وقت بگذرانیم و میدان دویدن و شیطنت را واگذار کردیم به نسل بعد، که یکی از آن‌ها علی بود. درست یادم نیست. اما فکر می‌کنم از همان کودکی عینک میزد. در عین کم‌سالی، در چشم من جذبه و متانتی داشت. معمولی بود ها! ولی کلا در ذهن من، کنار خودش همیشه یک تیک سبز(!) داشت. خاص بود! این‌ها را البته هیچوقت برای علی تعریف نکردم. او برای خودش بود و ما برای خودمان. اما سالی چند بار می‌دیدمش و دوستش داشتم. تا اینکه از سنین نوجوانی‌ به بعدش، دیگر ندیدمش‌. حکما همان سال‌های دانشجویی و طلبگی و... که شما حالا بهتر میدانید. . اوایل دهه نود، شبی، در یک جلسه‌‌ی سیاسی _منزل آشیخ محمدآقای الهی_ طلبه‌ی جوان رعنایی دیدم که وقتی نگاه می‌کرد و حرف می‌زد و چشم‌هایش را می‌بست و باز می‌کرد، من را مطمئن میکرد که او را می‌شناسم اما به خاطر نمی‌آوردم که او کیست. تا آخر جلسه آنقدر در ذهنم جستجو کردم که کار را تمام کردم و شناختمش. رفتم جلو و احوالپرسی کردم و فهمیدم او هم با خودش کلنجار می‌رفته تا من را بشناسد. من علی را بعد سال‌ها پیدا کرده بودم در حالی که آن تیک سبز(!) هنوز همراهش بود. اما این‌بار بزرگتر و سبزتر. کم‌کم فهمیدم علی‌آقای این سال‌ها با علی آن سال‌ها چه فرق‌هایی کرده و چه مسیری را طی کرده و به کجاها رسیده. و حتما خیلی‌هایش را هم نفهمیدم. اما به علی آقا برای آینده‌ی همه‌مان امیدوار بودم. می‌دانستم او به آینده‌ی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی همه‌ی ما و گام برداشتن جمعی همه‌ی ما کمک خواهد کرد. خصوصا که او با همه رفیق بود. با همه طور آدم. با همه طور گروه. یک رفاقت میان‌گروهی مومنانه‌. فصل مشترک بخش زیادی از جامعه ما بود. که اگر گامی برمیداشت می توانست بسیاری را با خود همراه کند. جریان بسازد. و این، در دوران ما، یعنی یک کیمیا. این توانایی را خیلی از ماها نداریم. خیلی از ماها. . ناتمام... . @golmikhh
. سال یکهزار و چهارصد و دو هجری شمسی سال مهار تورم و رشد تولید مبارک‌باد. ان شاءالله در عرصه جهاد مستمر اقتصادی، بتوانیم نقش درستی ایفا کنیم. به یمن برکت حضور بزرگ‌خادم مکتب رضوی، در بارگاه مولایش پس از سه سال دوری... . . وعده همه‌ی ما، فردا اول فروردین ماه، ساعت ۱۵، رواق امام خمینی، حرم مطهر رضوی. . نقاشی رنگ روغن روی بوم ۱۲۰ در ۱۲۰ سانتیمتر . حرفوگرافی‌های سید محمد رضا میری @golmikhh
حرفوگرافی‌های سید محمد رضا میری
عرایض بنده در جلسه تودیع من و معارفه دبیران جدید شبکه کشوری نهضت مردمی پوستر انقلاب اسفندماه ۱۴۰۱ تهران . بسم الله الرحمن الرحیم دوتا بریده از بیانات حضرت آقا را نقل به مضمون خدمت شما عرض کنم ابتدا. یکی مطلبی که در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی فصل ولایت آمده که حتما ملاحظه کرده‌اید. میفرمایند: وقتی کسی می‌گوید ولایت، همه ذهنشان اول به سمت ولایت امیرالمؤمنین می‌رود. اما در واقع ولایت در یک جامعه اسلامی، دوستی و یکپارچگی و دست به دست دادن آحاد یک جامعه است. بعد اشاره می‌کنند به آجرهای سقف مسجد امام حسن مجتبی که ظاهرا در حال ساخت بوده و آن را مثال می‌زنند. که چطور آجرها در ضربی سقف کنار هم محکم نشسته‌اند و دست به دست هم داده اند. این می‌شود ولایت. که اگر یکی از آن‌ها جدا بشود چطور باعث ریزش بقیه و سست شدن بنا می‌شود. گویی بدون این نوع ولایت، مشمول ولایت امیرالمؤمنین و ولایت الهی شدن بی معناست. مطلب دوم که گمان می‌کنم در مقدمه پیشوای صادق آمده، تصویری است که آقا از تشکیلات در جامعه اسلامی ترسیم می‌کنند. می‌گویند تشکیلات اسلامی باید افرادی را که متوقف هستند و حرکت ندارند را به حرکت در آورد. در سطح بالاتر باید آن‌هایی که حرکت دارند اما کند هستند را شتاب دهد. و بالاخره در سطح عالی‌تر، کسانی که حرکت پر شتاب دارند را با یکدیگر مرتبط و متصل نماید. . این دو، نمونه‌هایی بود از زیربنای ایده‌‌ای که شد نهضت مردمی پوستر انقلاب. و البته ایده‌های دیگری، مانند استقلال هنرمند از زد و بندهای سیاست‌بازان، تیم شدن و گروهی کار کردن هنرمندان، ارتباط هنرمند تجسمی با حلقه های پیشین مانند اهل محتوا و حلقه‌های بعدی مانند اهل نشر و توزیع، حضور به هنگام و نقش آفرینی هنرمند در جامعه، حفظ کرامت و حقوق شخصی و عزت هنرمند، کمک به رشد و ارتقا و تجربه و دیده شدن دوستان و... این‌ها و خیلی اصول دیگری که نهضت بر اساس آن بنا شد، در واقع ایده‌ی عالی‌ای بود که نهضت بر اساس آن شکل گرفت. اما آنچه ما امروز بعد از سیزده سال شاهد آن هستیم، یک اجرای ناقص از آن ایده عالی است. این را عرض کردم که تذکر بدهم نهضت را نباید با وضع موجودش قضاوت کنیم. باید هدف درستی را که هنوز پیش رو دارد ببینیم. علت ها هم مختلف بوده که آن ایده تماما جامه‌ی اجرا نپوشیده. از نقطه ضعف‌ها و کم‌کاری‌های کسی مثل بنده، تا نبودن امکانات، تا یک جاهایی عدم باورمندی برخی دوستانمان - که واقعا گاهی سرعت ما را گرفته چون باورنداشتیم می‌شود بدون اتکاء و وابستگی، به شکل مردمی و پایتخت گریز، یک شبکه بزرک درست کرد و برای مردم کار کرد - تا بودجه‌هایی که وظیفه داشتند به یک حرکت مردمی حرفه‌ای بدهند و ندادند و حتی بعضا بودجه‌هایی که صرف شد تا این ولایت جمعی سست شود - که بعضی دوستان در همین جلسه یادشان هست این را - ... این‌ها و خیلی دلایل دیگر باعث شده فقط برخی از اهداف محقق شود که البته همین هم خیلی توفیق بزرگی بوده بحمدالله. . در این سیزده‌ساله که گذشته، و از روزی که نهضت یک جمع بیست و چندنفره از چند استان بود و دوستان موسس روز اولین نشست خبری به من گفتند به عنوان دبیر کار کن، تا امروز، هرچه گذشته مطمئن تر شده‌ام - و گمان می‌کنم دوستان قدیمی‌تر هم همین‌طور باشند- که اصل راه به لطف خدا و حضرت ثامن الحجج درست بوده و هست. و اصول اولیه، مدام درست‌تر و محکم ‌تر به نظر می‌آید‌. البته اشتباه در حرکت یا یافتن مصداق یا‌‌‌... بوده قطعا. اما دوستان عزیز! در اصل حرکت شک نکنید. . مدت سه سالی هست که از استاد و دوستان تقاضا کرده‌م مسئولیت را تحویل بدهم که البته بخاطر کرونا و برخی مسائل روند بطول انجامید، ولی من امروز خوشحالم و خدا را شاکرم که در حالی این مسئولیت را تحویل برادران عزیزم می‌دهم که دیگر آن باور هم درست شده و محکم شده. در بیرون هم این شبکه اعتبار پیدا کرده به لطف خدا و بزرگوارانی که در مدیریت‌های مختلف فرهنگی و هنری کشور قرار دارند، روی آن حساب می‌کنند. . چند خواهش از دوستان تشکل‌ها دارم. اینکه با دبیران و اساتید شبکه همراهی و همکاری کنید. خیلی از کارهای ما بخاطر همراهی نکردن ها عقب افتاد. دوم اینکه هویت جمعی و ولایت جمعی را محافظت کنید. گاهی بعضی اتفاقات، رویدادها، وعده‌ها‌.‌.. از بیرون برق می‌زند و دلفریبی می‌کند. اما نتیجه‌اش از هم پاشیدگی است. حالا که تجربه هم کردیم چندبار‌. خیلی‌ها آمدند - از ندیر و غیر مدیر - و کم لطفی کردند و بودجه‌هایی را نادرست هزینه کردند و در حرکت شبکه خلل ایجاد کردند. انرژی بچه‌ها را هرز بردند،... آن‌ها و بودجه‌ها و مدیریت‌ها و ارتباطاتشان رفت‌. و تمام شد. اما بحمدالله همچنان شبکه هست. لذا تقاضا می‌کنم گول برق زدن‌ها را نخورید. امروز در گام دوم نهضت، باید برای نسل جدید جوانان هنرمند فضای صحیح و اصولی را باز کنیم همانطور که بزرگترها برای ما انجام دادند. .
. چند تشکر و طلب حلالیت هم دارم و عرضم را تمام می‌کنم. اولا مثل همیشه خالصانه‌ترین و صمیمانه‌ترین تشکر را از محضر حضرت رضا علیه السلام دارم که حقیقتا در اصل شکل‌گیری و روند رشد شبکه یاری‌گر همه‌ی ما بود. موانعی که به لطف حضرت رفع شد یا فضاهایی که در بن‌بست‌ها به روی بچه‌ها باز شد و حتی از حضرت ممنونیم بخاطر چیزهایی که می‌خواستیم و برآورده نشد و بعدها فهمیدیم چه لطفی کرده‌اند حضرت و چه خطری از سر شبکه رفع شده. تشکر دوم را از استاد بزرگوارمان استاد نجابتی دارم که حقیقتا از آن روزی که در زمستان سال ۹۰ تجربه و الگو و هنرمندان نهضت را خدمت ایشان ارائه و معرفی کردیم، به عنوان یک برادر بزرگتر و نسبت به شبکه بعنوان یک پدر، - علیرغم مشغله‌ها - همیشه پای کار بوده‌اند و راهنمایی و مدیریت کرده‌اند. و از حضور ایشان بخاطر اذیت‌ها و کم کاری‌های این چند ساله که شخص بنده داشته‌ام حلالیت می‌طلبم. سومین تشکر را از همه شما و همه فعالان و یاری دهندگان نهضت دارم. همه تلاش کردند و خالصانه هم بود‌. برخی از عزیزان حتی نامشان جایی نیامده و نمی‌آید چون خوش ندارند‌. من گاهی به بعضی می‌گویم مطمئنم بخشی از توفیقات این جمع بخاطر فلان حضور خالصانه و بی‌ریای تو بوده‌. اگر چه به فراخور وظیفه، ریاها مال بنده بوده همیشه! از شما و همه بچه‌ها هم طلب حلالیت دارم. اگر برخوردی شده و نابجا بوده حلال کنید، اگر برخوردی شده که لازم بوده، بنده موظف بوده‌ام و بر من واجب بوده برحسب وظیفه انجامش بدهم. اما باز هم اگر در شکل و میزان آن اشتباهی رخ داده عذرخواهم. از خانواده‌هایی که همه ما را همراهی کرده‌اند در این حرکت جهادی باید ممنون باشیم. ان شاءالله ماجور باشند. . در پایان امیدوارم این تجربه‌ها و تحمل سختی‌ها و نارسایی‌ها ماها را بسازد برای اینکه در دولت حضرت حجت علیه السلام به یک دردی بخوریم. والسلام علیکم و رحمت الله.
طراحی پوستر فصل دوم مجموعه تلویزیونی بچه زرنگ از ۲۵ فروردین شبکه ۲ ، حوالی ساعت ۲۱ . طراحی نشان نوشته: محمد روح الامین . @golmikhh حرفوگرافی‌های سید محمد رضا میری
افطاری ساده و مراسم هیئت ماه دوشنبه ۲۶ ماه مبارک رمضان، ۲۸ فروردین ساعت ۱۸ الی ۲۰:۳۰ سخنران: حجت‌الاسلام خوش‌زبان با نوای: برادر سعید پورمحمد خیابان فدائیان اسلام، بین فدائیان ۲و۴، مجتمع دانشجویی امام رضا علیه‌السلام با مشارکت مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی و حوزه هنری خراسان رضوی
آئین پاسداشت هفتمین سالگرد شهادت فرمانده شهید دریادار حاج محمد ناظری زمان: جمعه ۲۲ اردیبهشت ساعت ۱۷ مکان: تهران، آستان امامزاده علی‌اکبر(ع) چیذر در جوار مزار مطهر شهید
*مراسم ماهانه هیئت ماه* *در ایام دهه کرامت* با سخنرانی حجت‌الاسلام خوش‌زبان و نوای برادر سعید پورمحمد *جمعه پنجم خرداد از ساعت ۱۹:۳۰ تا ۲۱:۳۰* بلوار فردوسی، فردوسی ۱، مجتمع آپارتمان‌های مرتفع، *مسجد و حسینیه قدس شریف*
29.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رونمایی از دیوارنگاره (تمدن رضوی) با حضور مدیریت عالی حرم رضوی، معاونت محترم تبلیغات اسلامی و اماکن حرم مطهر. ۲ خرداد ۱۴۰۱ دهه مبارک کرامت بست شیخ بهایی . با تشکر از مدیریت محترم تبلیغات حرم مطهر و همکاران پرتلاششان . ایده پردازی و محتوا: سید محمد رضا میری، سید محمد جواد میری، حجت الاسلام علی بخشی تصویرسازی و طراحی گرافیک: سید محمد رضا میری مدیریت پروژه: رضا غریبی شعر: راضیه رجایی، رحمیه مهربان مشاور پروژه: آزاده قربانی حروفچینی: امیر ابروی . @golmikhh
🏴در زیر خیمه اش همه یک خانواده ایم اقامه ی عزای سید الشهدا علیه السلام ▪️سخنران: حجت الاسلام خوش زبان ▪️با نوای برادر سعید پور محمد 🔹زمان: پانزدهم تا نوزدهم محرم الحرام ۱۴۴۵ (یازدهم تا پانزدهم مرداد ۱۴۰۲) ساعت ۲۰ الی ۲۲ 🔹مکان: بلوار فردوسی ، فردوسی یک ساختمان های مرتفع مسجد و حسینیه ی قدس شریف ▪️خواهران/برادران/همراه با حسینیه کودک 🔹@heyat_mah 🔹ایتا_بله_اینستاگرام
الحمدلله توفیق شد به لطف رفقای هلال احمر، برای شادی ریحانه جان، دختر شهید عزیز امنیت و عفاف و حجاب، آقا رسول دوست محمدی، در سالگرد شهادتش، تصویرسازی مختصری را تقدیمش کنم. امیدوارم شهید عزیز کم‌کاری‌های ما را حلال کند به برکت این لبخند. . مهرماه ۱۴۰۲
. این نقاشی را در سال ۹۷ در سمینار بین المللی افق نو، و در محضر مرحوم استاد حاج نادر طالب‌زاده خلق کردم. به امید پیروزی ملت مظلوم فلسطین. 🇵🇸 حالا این روزها، دل‌ها از طرفی نگران مردم بی‌پناه فلسطین است و از سویی اندوهگین مردم سوگوار و بی‌سرپناه هرات... 🇦🇫 . اینک این اثر ناقابل را به نفع زلزله زدگان هرات به حراج می‌گذارم. ان شاءالله درآمد حاصل از فروش را با مشورت فعالان میدانی و با اطلاع خریدار، تبدیل به مایحتاج ضروری آن عزیزان کرده و به منطقه ارسال می‌کنیم. . قیمت پایه ۳۵ میلیون تومان می‌باشد. چنانچه عزیزی پیشنهاد بیشتری دارد، تا پایان مهرماه در دایرکت اینستا به نشانی @smr_miri اطلاع دهد. عزیزانی هم که به حقیر اعتماد دارند در اطلاعرسانی کمک کنند ان شاءالله. اجر همه با رسول الله. بویژه از عزیزبرادرم حامد آقا مغروری ممنونم که در اطلاعرسانی یاری می‌رساند. . مشخصات اثر: ۱۳۰ در ۱۸۰ سانتیمتر و تکنیک اکرولیک. . این تذکر لازم است که خریدار محترم فقط صاحب اصل اثر خواهد بود و حق چاپ و فروش نسخه آن، قبلا مورد بهره‌برداری قرار گرفته. . https://www.instagram.com/p/CyZBFzzMq3z/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==