39.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرات خانه پدری در دلم جا دادم
آن همه مهرو وفا در دلم جا دادم
کوچه با پله آمد به دالان
باحیاطی که سنگ است کف آن
یاد آن کوچه بن بست دری
اهل آن خانه همه یکی مادری
یاد آن خانه یک درب چوبی
مردآن خانه همه اهل خوبی
عطرو بوی ترنج و گلهای شمعدانی
همه در صف لب ایوان چون بهاری
گوشه حیاط، تخت و دوتاپشتی
زیر سایه شاخ و برگِ درختِ بهی
روی صحن اش یک حوض آبی
حوض وناودانی
آن حصار پیچیده دور باغچه و سبزه های ریحانی
نقش آن خانه ازجنس شعر بود
سقف و دیوارش هنر
روی هرخشت خامش دلی بود
گفتگویی داشت خانه بانسیم صبحگاهی
عطر داغ نان سنگگ قند قندانش شیرین تر
خاطراتم روی آن تخت چوبی
سفره صبحانه دسترنج پدر تکه نانی
خوردن چای داغِ استکان و نعلبکی
قوری گِلی و سماورنفتی
چه گویم وصف آن همه خوبی
دلتنگ و گمشده در روزهای بچگی
یاد آن خانه ازدلم بیرون نخواهم کرد
یاد آن خانه که دردلم قاب کرد
همان خانه که شعر را شاعری
شعری که نامش را خانه پدری
تصویر و تدوین امین بخشایش
#گلپا_کانال #گلپایگان_زیبا #قدیما #خاطرات
@golpa20