فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرسره به این میگن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچگی من و داداشم 😂😂
🌷@golsher2319🌷
امــــروز دلــــم بـا تـــو صفـــــــا کــرده و شــاد است
اینجـــــا بنشیــن، دور نشــو، حــــــرف زیـاد است
پـــوشیـــــــدهام از روزِ ازل، جــــــــــامــــهٔ عشقـــت
هـرچنـد بـه انــدامِ مـن ایـن جـامه گشاد است
از عــالــــمِ فــانــــی، زچــه نــالــــی کـه وفــا نیست
ایــن دارِ جـفـــــــا پیشــه، نــه پیغـمبــــرِ داد است
تـابـــودهمـیـن بــوده و تــاهست هـمیـن هست
عاشق شووخوش باش که باقی همه باداست
خـواهــی بـه مــرادت بـرســی، رو غــزلــم خــوان
کایـن بـــاغِ غـــــزلهــــای دلــم، بـــابِ مـــــراد است
بـا قلـبِ پُـــر از عشــــق سفــــر کـن بــه قـیــــامت
تـا خـلـــق نگـــوینـد کـه بـیتــــوشــه و زاد است
ای حــــــرمــتِ رعنــــــای مــن، از غصّـه حــذر کن
امــــروز دلـــم بـا تــو صفــــا کــرده و شـــاد است
#محمدرضا_فتحی
🌷@golsher2319🌷
✍ ... هر روز یک حـکایت🌷
#سعدی » گلستـان »
باب اول در سیرت پادشاهان »
حکایت شمارهٔ 7⃣🌷
پادشاهی با غلامی عَجَمی در کشتی نشست و غلام، دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده. گریه و زاری درنهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. چندانکه ملاطفت کردند آرام نمیگرفت و عیشِ مَلِک از او مُنَغَّص بود. چاره ندانستند. حکیمی در آن کشتی بود، ملک را گفت: اگر فرمان دهی، من او را به طریقی خامُش گردانم. گفت:
غایتِ لطف و کرم باشد.
بفرمود تا غلام به دریا انداختند. باری چند غوطه خورد، مویَش گرفتند و پیشِ کشتی آوردند. به دو دست در سُکّانِ کشتی آویخت. چون برآمد به گوشهای بنشست و قرار یافت. ملک را عجب آمد؛ پرسید: در این چه حکمت بود؟ گفت:
از اوّل محنتِ غرقه شدن ناچشیده بود و قدرِ سلامتِ کشتی نمیدانست.
همچنین قدرِ عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.
ای سیر تو را نانِ جُوین خوش ننماید
معشوقِ من است آنکه به نزدیکِ تو زشت است
حورانِ بهشتی را دوزخ بود اَعراف
از دوزخیان پرس که اَعراف بهشت است
فرق است میانِ آن که یارش در بر
تا آن که دو چشــمِ انتظــارش بر در
📚