از ازل شد نـازنینـــــا! روی چشمم، منـزلت
کاش‌من‌هم‌خانه میکردم همان‌دَم‌دردلت
حـاصلـم جـز درد در عالَـم نشد، از عاشقی
از دل آزاری چه شد برگــو برایــم، حاصلت
گفته بودی: بـی‌قــرارم، بـی‌قــرارم، بـی‌قـرار
کـــرد آخــــر چـــــرخِ بازیگــــر، گمـانـم غافلت
سر طلب کردی ز من تا بوسه بررویت زنم
بـوسه‌ام را نقـد فـرمـــــا، ســــــــر ندارد قابلت
ماهتر از ماه هر شب می‌درخشی تا سحر
گیســـوانت را زنــــم پس، تا ببینــم کاملت
همچو اقیانوس می‌خوانی غزل،هرساعتی
چـون صدف،آرام ســربنهاده‌ام بر ساحلت
گرچه‌دانم سینه‌ات سرشارِدُرَّست ای‌پری!
مـی‌شـود آیا مــرا هم، جـا نمایـی در دلت؟
#محمدرضا_فتحی
🍃🌸🍃💔
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
-𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
بـوسه هــر دم می‌زنـد بـر روی مـاهت، آفتاب
دل‌زحسرت می‌شود ای سروسیمین‌بر،کباب
آمـــدم تـا کـــامِ خـــــــــود، از کُنـجِ لـب، بـرآورم
با تُـرُش رویی مـرا درکـوی خود کردی عِتاب
گفتمت: فرهــادِ زارم،می‌شـوی شیرینِ من؟
جمع کـردی دامنت را، طفره رفتـی از جواب
چون بگویم با تو چونم،هیچ ازحالم مپرس
همچوگنجشکم،که بربالین خودبینم عقاب
روبه نقصانم چوشمعی اشکریزان ای صنم!
گر مـرا خـواهـی ببینـی،دَم مـزن بنمـا شتاب
زین‌قفس روزی به پایان می‌رسدعمرم،ولی
خاطرت باشدکه بردم از تو رنجی بی‌حساب
بعـدِ مـرگـــم، یـاد از مـن می‌کند هــــر رهگذر
سنگِ قبــــرم را به آبِ دیـده شُـویَد یـا گلاب
#محمدرضا_فتحی
🍃🌸🍃💔
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
-𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
دائـم غـــــــزل مــی‌بـارد از مـویت زلیخا
دیـوانِ شعــــرم مـی‌دهــد بـویت زلیخا
بلبل نمی‌خـواند دگـر درگـوشِ قُمــری
آیـد ز هـــــر گلخــــانـه‌ای سـویت زلیخا
گفتـی:که دستت از ســـرم بـردار، امّـا
زنجیـــر شد دستـم،به گیسویت زلیخا
تاکس نداند برقِ چشمانت مرا کُشت
پنهـــان پیــــامـم ده، بـه ابـرویت زلیخا
قلبـــم نمی‌گیــرد دَمــی در سینه، آرام
حِــــــــرزی نبنـدم، تـا بـه بـازویت زلیخا
دل دل مکن،بگـذار تا در وقتِ مُـردن
با جـان زنم،من بوسه بر رویت زلیخا
حـــرمت نهـادی، آمـدی امشب کنـارم
بـارد غــــزل، پیـوسته از مـویت زلیخا
#محمدرضا_فتحی
🍃🌸🍃💔
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
-𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
ببـریدم به حـــرم، روحِ مـــرا پاک کنید
و مـــرا نـــزدِ یکـی از شهـدا، خاک کنید
به سـرم سـورهٔ یـاسیـن بخوانید مـدام
نکند درغمِ من جامهٔ خود چاک کنید
نکنـد شِکـــــوه نمــاییـد، ز اقبــالِ کجم
و مبـــــــادا، گِلـه از نــاوکِ افـلاک کنید
بنشینیـد بـه درگـــاهٔ خـــداوند کــــریـم
دلِ خود را به درِ خواجهٔ لولاک کنید
همه‌شب حمد بخوانید برایم،همگی
دگــر از مـویهٔ پُـردامنه، امساک کنید
گلِ صـد برگ بیارید، به همـراهٔ غـزل
نکند خاطر ازاین واقعه غمناک کنید
بدنم را بسپــاریـد در آغــــوشِ حــــرم
و حـلالـــم بنمـایید و مـــرا خاک کنید
#محمدرضا_فتحی
🍃🌸🍃💔
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
-𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
برایت سینه را صحرای سینا کرده‌ام،برگرد
سرم را در رهت با عشق سودا کرده‌ام،برگرد
اگر بارد بلا بر من، ملالی نیست،باورکن
دلــــم را بهـــرِ هــــر دردی، مهیّا کرده‌ام برگرد
تمـامِ شهــر را گشتـم، بیـابـم تا نشـانت را
تـو را با مـــاه، با خــورشیـد پیدا کرده‌ام برگرد
نگاهت آتشم زد، آه از چشمانِ شهلایت
نشستم چشمهایت را، تماشا کرده‌ام،برگرد
ندیدم از جبینت جز جفا هرگز، ولیکن باز
شدم مجنون و با جورت مدارا کرده‌ام برگرد
بیا با من مشو بیگانه شرمی کن، آخر من
برایت شعر گفتم،جشن برپا کرده‌ام، برگرد
شکستی حرمتم را بارها، تا اینکه بگریزم
نمودم صبر تا در سینه‌ات جا کرده‌ام،برگرد
#محمدرضا_فتحی
🍃🌸🍃💔
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
-𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
دلـــــم، دائــــم تــو را از مـن تمنّـا می‌کند، بانو
مرا دانم که این دیوانه رسوا می‌کند بانو
قلم از ذوق می‌رقصد، شود تا شعرِ من آغاز
غزل دارد به هر قافیه غوغا می‌کند، بانو
مکن‌هرشب‌به‌دامن‌زلف‌زرّین‌خوشه‌را افشان
هزاران چشم با حسرت تماشا می‌کند بانو
بیا بنشین کنارم،شرم کن،آتش مزن بر دل
اگر پا پس کشی، آشوب برپا می‌کند بانو
من‌از نازی‌که برمن می‌نمایی،سخت حیرانم
که با یک غمزه رازم را هویدا می‌کند بانو
بیا دل‌دل مکن،بامن مدارا کن به خرسندی
مــرا یوسف، تــو را دارد زلیخا می‌کند بانو
قضا این است و تقدیرم،نباشدهیچ تدبیرم
تو را تنها دلم از من تقاضا می‌کند، بانو
#محمدرضا_فتحی
🍃🌸🍃💔
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
-𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110