eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
15.4هزار دنبال‌کننده
22.5هزار عکس
9.2هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
🦋 "شام آخر" ادامه.... تا آن زمان، سه کار اساسی مانده بود که انجام بدهیم؛ نماز، شام، و خداحافظی آخر. نماز را غرق سلاح روی خاک های فرسیه خواندیم. شام که انتظار سردستی داشتیم، برعکس، مفصل بود؛ چلو مرغ گرم، از همان مرغ های معروف شب . معنی این کار نفهمیدم، هنوز هم نمیفهمم. گمان میکنم مسئولان تداراکات و آشپزهای پشت خط، از سر دلسوزی و محبت، شام آخر را مرغ میدادند؛ به تلافی همه ی قصوری که به خیال خودشان در حق بچه های رزمنده ،ناخواسته، روا داشته بودند. غیر از این چه میتوانست باشد؟ رزمنده ای که قرار است وارد نبرد شود و ده ها کیلومتر بدود ، بنشیند، برخیزد، شلیک کند که نباید شام سنگین بخورد. به هر حال رسم این بود. بوی مطبوع مرغ به این معنی بود که عملیات نزدیک است. نگاه ها به آسمان بود. بعضی را آن بالا می جستند و بعضی دیگر ماه را می پاییدند تا کی صحنه را خالی کند و پیش روی در شب تاریک شروع شود. دیر وقت بود؛ شاید ساعت صفر شب.🕛 وقتش رسیده بود که مهمان ها فرسیه بلند شوند و از کنار دیوار های گلی روستا راهی به نیزار وسیعی که خدا میداند تا کجا پهن بود باز کنند و خودشان را به اولین مواضع دشمن برسانند. من و حسن و اکبر خداحافظی را گذاشتیم برای بعد؛ فرصتی که معلوم نبود دست میدهد یا نه....... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 ♦️به روایت : نصرالله جهانشاهی (راننده شهید سلیمانی) 🌱قسمت دهم 💠زمان #جنگ ، حاجی
🦋 ♦️به روایت : نصرالله جهانشاهی (راننده شهید سلیمانی) 🌱قسمت یازدهم ..به همین علت حاجی در این سفرها خیلی دغدغه نداشت و می‌دانست زینبش به خوبی از پس مسائل برمی‌آید و‌ می‌تواند به راحتی داخل شهرهای و رفت و آمد کند ، بدون اینکه کسی بفهمد ایرانی است ؛ چه رسد به اینکه فرزند است! حاجی خیلی به زینب علاقه داشت و زینب خانم هم خیلی به بابا وابسته بود. خیلی هم در و رفتار شبیه هم بودند ؛ به این علت است که شما در همه صحنه ها بعد از حاج قاسم ، زینب خانم را می‌بینید. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
در بہار آزادے جاے خالی...🍃 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به جز آن یار ندارم به کسی کار ندارم ❤️ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
شاید انسان نمیداند که... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 مثل پدر | ماجرای کودکی که در نماز به گُل می‌دهد. 🎙توضیحات و روایتگری درباره ویدئویی که در ایام شهادت سردار سلیمانی خیلی دست به دست شد. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
محمدرضا کنار یک تانکر آب درحال وضو گرفتن بود که مصاحبه کنندگان دوره اش کردند و گفتند : 《هر مطلبی را
فرازی از وصیت نامه ای ..! ما را به عنوان یک سرباز ساده، برای و پاسداری برای ، بپذیر. آنچه که خواستارم، دعای خیر شماست🙏 🍃دعا کنید که مورد رحمت و بخشش خدای رحمان قرار گیرم... 🔸از شهدای شاخص شهرستان زرند 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو قلب‌ها را فتح ڪࢪدی قبل از آنکہ انقلاب ڪنی... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
« بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 📖 "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۹۳_۹۲ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات
🦋 "شام آخر" ادامه.... من و حسن و اکبر خداحافظی را گذاشتیم برای بعد؛ فرصتی که معلوم نبود دست میدهد یا نه. در ستونی که نه میدانستم اولش کجاست و نه آخرش، به حرکت درآمدم. حرکت ستون، ساکت، در آن شب تاریک از میان نیزار به ماری میماند که در علفزاری آرام پیش میرود تا فرصت طعمه اش را آشکار کند. راه را، پیش از ما، گروه اطلاعات عملیات هموار کرده بودند. کوچه ای به عرض دو متر ماهرانه در دل نیزار باز شده بود. گاه می نشستم و دوباره بلند میشدیم و حرکت میکردیم. این فرمان ها را فرمانده،اکبر خوشی، که پیشاپیش حرکت میکرد، میفرستاد و دهان به دهان تا انتهای ستون میرفت. ساعتی، نمیدانم، یا چند ساعتی بعد نیزار تُنُک شد و به سرزمین همواری رسیدیم که گویی فاصله ی چندانی تا اولین خاکریز دشمن نداشت. برای رسیدن به اولین خاکریز عراقی ها باید از میدان مین رد میشدیم. گذر آن همه نیرو از میدان مین، در شبی تاریک، باید تلفات زیادی میگرفت. اما دو نوار شب تاب، مثل کوچه ای، تا انتهای میدان مین میرفت. این معبر امن را هم گروه اطلاعات عملیات باز کرده بودند؛ شب های پیش. جایی که میدان مین تمام میشد فرمان رسید بی هیچ صدایی روی زمین دراز بکشیم و بی هیچ حرکتی منتظر فرمان آغاز باشیم با رمز "یا علی بن ابی طالب" . روی زمین، من و حسن و اکبر سرهایمان را به هم نزدیک کردیم و همدیگر را بوسیدیم و به سپردیم. اکبر گفت:" اگه شهید شدم، صورت برادرم رو به جای من ببوس!" 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#مناجات_نامه ✨ خدایا..! اگر می‌دانی که عاشقت شده‌ام، مرا به سوی خود، فراخوان و الّا مرا رشد بده و ت
💫 الهے..! خدا خدا گفتنِ مجازى ما که این همه برکت دارد؛ اگر به حقیقت گوییم ، چون خواهد بود ؟! 💬برشی از مناجات نامهِ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 ♦️به روایت : نصرالله جهانشاهی (راننده شهید سلیمانی) 🌱قسمت یازدهم ..به همین علت ح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 ♦️به روایت : نصرالله جهانشاهی (راننده شهید سلیمانی) 🌱قسمت دوازدهم حاجی بچه هایش را خیلی دوست داشت ؛ اما اگر یک فرزند روی یک پایش و روی پای دیگرش فرزند خودش نشسته بود و فرزند شهیدی دیگر می آمد ، بچه خودش را می گذاشت زمین و روی پای دیگرش ، بچه شهید را می گذاشت. آنقدر به بچه های اهمیت می داد ، برای بچه های شهدا وقت می گذاشت و به خانه آنها می‌رفت ؛ چه و چه شهدای . 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
🍀 هم روحتان در انتظار ارواحنا فداه باشد، هم نیروی جسمی‌تان در این راه حرکت بکند. هر قدمی که در راه استواری این بر می‌دارید، یک‌ قدم به حضرت مهدی(عج‌الله‌تعالی‌فرجه) نزدیکتر می‌شوید. ▫️رهبر معظم انقلاب 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پای درس
معنای «ذڪاوت»
     از لسان زیبای  
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
⬅️ در سالروز عروج این شهید والامقام، بخوانید گوشه اے از ڪرامات این پاسدار ولایے را .. : ⚜زمانیڪه ج
🔰۱۴ بهمن ماه ، سالروز عروج برادرم نصرالله مورد توجه همه بود. ناظم و مدیر مدرسه میگفتند : «او با بقیه متفاوت است» برای اینکه او به سادگی حرف کسی را قبول نمی کرد و تسلیم ناحق نمی شد! 🔹نقل از : بــرادر شهید 📸 اولین فرد از سمت چپ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان 🌸پیوند آسمانی آمده بودند تا با آغاز زندگی مشترکشان در کنار مزار #شهدا، به این گ
🌷آغاز زندگی مشترک در گلزار مطهر شهدای کرمان و در جوار قبور بابرکت شهیدان 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
‏رفقا .. جنستون شهدایی بشه، دستتون تو دست باشه، دستتون تو دست (عج)میشه😇 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
mehdirasouli-veladat-zahra.mp3
5.23M
🎊 (س) همه عالم کور بود! همه‌ جا از روشنایی دور بود یه دفعه نوری رسید ، که فوق کل نور بود محو تحیر همۀ فرشته ها! محو سکوت، محوِ سوال بیصدا❓ اومده این نور از کجا؟ همۀ عرش خندید! یه صدایی پیچید.. الا اهل العالم ، نورِ (س) تابید💫 🎵مهدی 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات
« بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 📖 "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۹۴_۹۳ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات
🦋 آغاز عملیات بیت المقدس ساعتی پس از نیمه شب دهم اردیبهشت سال1361 صدای تکبیر دشت را پر کرد و رسماً شروع شد. وظیفه ما این بود که با شورشی تند ، مواضع دشمن را تصرف کنیم. طولی نکشید که عراقی ها متوجه شدند در معرض حمله ای ناغافل قرار گرفته اند. رگبار بستند روی سراسر دشت تاریک؛ دشتی صاف، که ما با سرعت روی آن به سمت سنگرهای تیربار دشمن می دویدیم. این صحنه ، همان صحنه ای بود که از عملیات در ذهن داشتم. مرگ و زندگی در آن لحظه در هم آمیخته بود.😑 طوفانی از گلوله از طرفی ، و گردانی نیرو از طرف دیگر ، رو در روی هم در حرکت بودند. ما می رفتیم و گلوله های سرخ می آمدند.☄ در آن لحظه هیچ اثری از ترس و اضطراب در وجودم نبود. نمی دانم چرا نبود! 🤔 منطقی نیست که نباشد. ولی واقعاً نبود.گاه گلوله آن قدر از نزدیک سرم رد می شد که نفیرش گوشم را کَر می کرد و گاه چنان نزدیک تر ، که باد حاصل از عبورش را روی سر و گردنم احساس می کردم. چه بسیار اتفاق می افتاد که گلوله ای زوزه کشان از چند سانتی متری من رد می شد و در سینه ی همرزم کناری ام فرو می رفت و چه صدای عجیبی داشت برخورد گلوله با تن انسان! صدایی مثل کوبیدن مشت گره کرده ای میان شانه های آدمی فربه. گلوله ها به قربانیانشان ، فرصت آه و ناله نمی دادند. فقط یک "آخ" و بعد تمام...! 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#مناجات_نامه 💫 الهے..! خدا خدا گفتنِ مجازى ما که این همه برکت دارد؛ اگر به حقیقت گوییم ، چون خواهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌓 🍃 خدایا؛ تو بیشتر از هر کس میدانی که، این بنده حقیرت گناهان و مصیبت هایی انجام داده و شرمسار از گناهانش، رو به سوی تو آورده و با تمام ایمان و از ته قلب، فریاد بر می آورد که خداوندا ، معبودا، «گناهانم» را ببخش 🤲 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman