eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
15.4هزار دنبال‌کننده
22.5هزار عکس
9.2هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خ
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 📖 "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۱۴۱_ ۱۴۰ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خ
🦋 «‌به سوی بغداد» ادامه... چشمم افتاد به محمد آب پیکر، اسیر خوزستانی، که از اردوگاه جنگ زده های عازم جبهه شده بود. با سری باند پیچی شده از زخم ترکش، کف اتوبوس افتاده بود. 🤕 تکان نمی خورد. گمان می کردم با آن حال وخیم همان جا توی اتوبوس تمام می کند. یکی از اسرا خم شد روی محمد، لحظه ای نگاهش کرد، و ناامیدانه گفت: تموم کرد! 😞 همه برای غریبی محمد آه کشیدند و غصه خوردند. یکی دیگر از اسرا، برای اطمینان، از روی صندلی اش بلند شد و گوشش را گذاشت روی سینه اسیرخوزستانی. کمی ساکت ماند وبعد گفت:نه بابا! نفس می کشه. خوشحال شدیم. قلب محمد هنوز می تپید. 😍 از کنار خانه های روستایی و مزارع سرسبز می گذشت. آن دورها، در حاشیه جاده بصره به بغداد، کشاورزان عرب داشتند از مزرعه برمی گشتند، با گاوهای زیر بار چادرشب های بزرگ علف. چقدر دلم می خواست راننده اتوبوس ترمز کند و پیاده بشوم و همراه یکی از آن روستایی ها به یکی از آن خانه های گِلی بروم و دیگر غمی به اسم اسارت روی دلم نباشد. اما روزگار به دلخواه من نبود. اتوبوس همچنان تخته گاز می رفت که یکی از اسرا ، افکار پراکنده آن جمع خسته و غریب را یک جا کرد. _ برمحمد و آل محمد . همه صلوات فرستادند. سربازان عراقی کنجکاو شدند و به سکوت دعوتمان کردند. یکی دیگر گفت: برای سلامتی رزمندگان اسلام صلوات. _ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین! آن دو اسیر، با ذکر صلوات، کار بزرگی کردند. فضا به کلی عوض شد. روحیه ای تازه ای گرفتیم و باریکه ای از امید به دل هایمان راه پیدا کرد.😌 راننده نوار ام کلثوم را از توی پخش ماشین در آورد و نوار دیگری گذاشت: "بعد تو گریه رفیقم غم تو داده فریبم حالا من تنها و خسته توی این شهر غریبم" عجب! راننده چطور فهمیده بود آن ترانه غمگین درست بیان حال ماست که تنها و خسته توی آن شهر غریب بودیم؟!😓 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🌏 💢خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی مکه بود که تماس گرفت تا احوال مادر را بپرسد؛ گفتم م
🌏 👤به روایت: سردار محمدحسین نجات همسر شهید سلیمانی برای همسر بنده تعریف کرده بود که روزی ، حیاط منزل شهید کاظمی را گل کاری کرده بودند.🌱 شهید کاظمی به خواب همسرشان می آیند؛ درحالیکه ریسمانی در دست داشته و روی ریسمان، تعدادی گره بوده است. حاج احمد حین باز کردن گره های ریسمان، به همسرشان می‌گویند : «حاج قاسم گره هایی در زندگی دارد و من در حال باز کردن این گره ها هستم» خود حاج قاسم همیشه می گفتند که خیلی از گره های کار مرا حاج احمد باز می کند. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
«السّلام علیک یا مولا یا صاحب الزّمان » ✅ بارالها در امر مولا تعجیل بفرما و قلب ایشان را از ما راضی و خشنود بگردان. 🤲 یا فارس الحجاز ادرکنی 🍃 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
(ره): 💢 ما را چه رسد که با این قلم های شکسته و بیان های نارسا در وصف شهیدان، جانبازان و مفقودان و اسیرانی که در "جهاد فی سبیل الله" جان خود را فدا کرده اند و یا سلامت خویش را از دست داده اند، مطلبی نوشته یا سخنی بگوییم. زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلند پایه عزیزانی است که برای اعلای کلمه حق و دفاع از و کشور اسلامی جانبازی نموده اند.👌 ❣اینکه ما تمام زندگی مان را مدیون رشادت ها و جان باختگی های شهدا هستیم چیزی نیست که بتوان کتمان کرد ، اگر در تمام سال از خانواده های شهدا تجلیل شود باز هم کم است! «۲۲اسفند ماه روز بزرگداشت شهداء گرامی باد» 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 🌀 امام سجاد(ع) : «کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست.» |یاد کنیم شهدای آسمانی را با ذکر "صلوات" بر محمد و آل محمد (ص)| 🌷 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
4_5873247316332251513.mp3
9.05M
🎤 «سیدرضانریمانی» این جمعه هم رفت ازت خبر نیومد غصه به سر نیومد مسافر غریب من از سفر نیومد 😭 اللّهم عجّلْ لِولیّک الْفَرجْ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان ✳️ شما مخاطبان گرانقدر نیز لحظاتی را با مولودی خوانی زیبای مداح اهل بیت، «حاج ج
عصر آدینه امروز ..... 💢 پخش بیش از هزاربسته فرهنگی و لاله منقّش به تصاویر نورانی شهداء شهر کرمان، به مناسبت روز بزرگداشت ، توسط خادمین افتخاری گلزار شهدای کرمان 🍃 "از خون جوانان وطن لاله دمیده" 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان هم اکنون... 🔳 عزاداری زائرین عاشق، به مناسبت بزرگداشت شهداء در جوار مضجع نورا
💟 همزمان با روز بزرگداشت شهدا، از دست‌نوشته منتشر نشده در مزار ایشان با عنوان: "داروی درد من شهادت است" رونمایی شد. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خ
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 📖 "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۱۴۴_۱۴۳ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات
🦋 «کودکی هایم» مردان و زنان روستایی را که دیدم دلم پرکشید تا روستای خودمان. دمِ غروب گوسفندان آبادی بالا از کنار دهگاه کوچک ما عبور می کردند و غبار بلند شده از زیر سم هایشان تا شب در هوا می ماند. 🐏 🌌 آن لحظه ها از تاریک شدن هوا دلگیر می شدم. شب روستا تاریک بودو وهمناک. های و هوی گوسفندان، که در گاش ها(حصار گوسفندان) خاموش می شد و سکوت سنگینی می افتاد روی روستا مادرم فانوس ها را روشن می کرد. یکی را می گذاشت توی اتاق مهمان خانه، که دیوارهای سفید گچی داشت و ما پسرها در آن زندگی می کردیم، و فانوس دیگر را می برد به اتاق مجاور، که دیوار هایش کاهگلی بود. آن اتاق کاهگلی، که به وسیله طاقچه ای به اتاق سفید ما وصل می شد، آشپزخانه و نشیمن و محل خواب مادر و یگانه خواهرم بود. کوچک تر که بودم پیش مادرم می خوابیدم. اما بزرگتر که شدم لحاف پنبه ای و تشک نازک ابری ام را توی اتاق سفید پهن می کردم و در کنار برادرهایم، محسن و حسین و علی و حسن، می خوابیدم. ایام عید، یوسف و موسی هم، که آن سال ها در شهر درس می خواندند، به جمع ما اضافه می شدند و به این ترتیب اتاق سفید هفت نفره می شد. 😉 برادر هشتم، که عیسی بود، زن و بچه داشت و در همسایگی ما، در خانه خودش، زندگی می کرد. توی اتاق گلی معمولا غلیفی (دیگ، قابلمه) روی آتش بود برای شام و این طرف من و محسن نور فانوس را به عدالت میان هم تقسیم می کردیم. وقتی یوسف هنوز به شهر نرفته بود، موقع مشق نوشتن زیر نور فانوس، یک مشکل اساسی داشتیم. دفترچه نفر سوم جایی قرار می گرفت که سایه دسته فانوس می افتاد همان جا و همیشهٔ خدا جنگ و مرافعه داشتیم که نشستن در سایه نوبت کداممان است. 😬 گاهی حسن؛ برادر بزرگمان، کشمکش ما را می دید، بلند می شد و یکی از چراغ توری های قراضه ای را که گوشه اتاق بود تعمیر می کرد، پر از نفتش می کرد، توری اش را عوض می کرد، توری نو و سفید را که مثل کیسه ای ابریشمی بود به الکل آغشته می کرد، و الکل داخل بشقابک را آتش می زد تا لوله اصلی چراغ گرم شود. 🔥 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#مناجات_نامه پروردگارا، دوست دارم در کنار شهیدان والامقام حنظله و همچون آن #شهید مظلوم، از شهیدان
بهشت تو را نمی‌خواهم، امّا عشق (ع) را می‌خواهم. خدايا تو می‌دانی که حاضرم سختی‌های جهنم را تحمل کنم؛ حاضرم در آتش بسوزم، امّا حاضر نيستم در مقابل (ع) خجالت بکشم. 😔 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
✋ سلام من به مهدی و به قلب اسمانیش سلام من به پاکی و به لطف و مهربانیش سلام من به لحظه ای که میرسد او..🌱 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
، رفته اند و رسالتی از جنس آگاهی و حرکت را بر دوش ما باقی گذاشته اند.✨ 《شادی روح مطهرشان سه شاخه گل صلوات🌹》 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
1399.12.22-03.mp3
29.41M
"قسمت اول" باز هم به وقتِ عاشقی، ساعت ۱:۲۰ دقیقه بامداد ، همان ساعتی که میلیون‌ها قلب لرزید.💔 مراسمی با "روضه خوانی " در گلزار برگزار شد. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#رادیو_گلزار "قسمت اول" باز هم به وقتِ عاشقی، ساعت ۱:۲۰ دقیقه بامداد #جمعه ، همان ساعتی که میلیون‌ه
1_902666167.mp3
8.81M
"قسمت دوم" باز هم به وقتِ عاشقی، ساعت ۱:۲۰ دقیقه بامداد ، همان ساعتی که میلیون‌ها قلب لرزید.💔 مراسمی با "مداحی آقای " در گلزار برگزار شد. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
اللهم احفظ لنا قائدنا ما عشق شهادتیم و این باور ماست سربند حسین بن علی بر سر ماست یک جمله ی ما امید دشمن را برد "سید علی خامنه ای رهبر ماست" 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
🔺راوی: مادر شهید یکبار به او گفتم: مادرجان آرزو دارم دامادت کنم، چرا خودت را آماده نمیکنی برای دامادی؟ درجواب ‌به من گفت: "مادر، یک جوری داماد بشوم؛ که خودت نفهمی😊" گفتم: چطور؟ گفت: "در صحرای خوزستان «داماد» میشوم"🕊 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار دلها، شما به دیده بانی دل ما مشغولی؛ و باخبری از ما.. خدا کند؛ دلم، دلت را نرنجاند.😔 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 📖 "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه :۱۴۵_۱۴۴ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohada_Kerman