eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
15.5هزار دنبال‌کننده
21.8هزار عکس
8.9هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 ((اولین شناسایی)) پس از رمضان برای شناسایی مناطق عملیاتی، تیم های متعدّدی تشکیل شد که بتواند راهکارهای جدیدی برای عملیات بعدی پیدا کنند و در مناطق، مرتّب در حال تغییر بود. یکی از این روزها، رزمنده ای که قبلاً در گردان های رزمی خدمت می کرد، به گروه شناسایی ملحق شد. جوانی خوش سیما و جذّاب که مظلومیت در نگاهش و نجابت در چهره اش موج می زد.☺️ این جوان کسی نبود جز ! قرار آن شب، برای شناسایی به منطقه «جفیر» برویم. من مسئول محور بودم. ، به عنوان نیروی کمکی و محمّد حسین که باید اولین بار شیوهٔ کار در واحد را از نزدیک ببیند. از سنگر ما تا منطقهٔ رهایی حدود ده تا پانزده کیلومتر راه بود که با موتور رفتیم و از نقطهٔ رهایی، گرای منطقهٔ شناسایی را گرفتیم. از یک محور ما و محور سمت چپ ، و به سمت دشمن راه افتادیم. در آن منطقه، کمین های درختی کاشته بود؛ یعنی دو کیلومتری از دژ خود جلو آمده بود و روی زمین را به شکل شاخهٔ درخت، کمین درست کرده بود؛ و برای اینکه کانال های آن مخفی شوند، روی آن ها خاک ریخته بود و فاصلهٔ بین آن ها را طوری تنظیم کرده بود که مرتّب بتواند کمین ها را رصد کند. فاصلهٔ هر محور تا محور بعدی حدوداً دو کیلومتر بود. حرکت‌ در این منطقه باید با دقت خاصّی انجام می گرفت..؛ از طرفی...... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
🦋 ((اولین شناسایی)) <ادامه> حرکت‌ در این منطقه باید با دقت خاصّی انجام می گرفت؛ از طرفی سمت راست ما منطقه ای وسیع و باتلاقی بود. در تاریکی شب، حرکت فقط با قطب نما امکان پذیر بود. همچنان جلو رفتیم تا به رسیدیم. وقتی با دوربین دید در شب نگاه کردم و قسمتی از زمین را طوری دیدم که خاکش با بقیّه فرق داشت و این تجربۂ خاصّی بود که در های شبانه آن را به دست آورده بودم. آثار تردّد در روی خاک مشخص بود. و مشهدی را به عنوان نیروی تأمین در همین نقطه گماردیم؛ با که باید کار را انجام می داد به سمت جلو حرکت کردیم. دویست متر که رفتیم، نیروهای سمتِ چپ ما به کمین برخورد کرده بودند و درگیری پیش آمده بود. دشمن مرتّب منوّر🎆 می زد و منطقه را روشن می کرد و طولی نکشید با تیر بار و شصت، و هشتاد و دو، منطقه را زیر آتش🔥گرفت. موقعیّتی که در آن قرار داشتیم؛ دشت صاف بود هیچ جان پناهی وجود نداشت تا پشت آن مخفی شویم. دشمن از کمین ها به سمت ما شلیک می کرد؛ این شد که زمین گیر شدیم و چاره ای نداشتیم جز اینکه سینه خیز به سمت محمّدحسین و مشهدی برگشتیم. با توجّه به اینکه کار اطلاعات کار سخت و پراسترسی بود؛ محمّدحسین با خونسردی کامل و با روحیۂ بالا با این برخورد کرد و این برای من خیلی جالب بود🤔. آن شب اگر او کوچک ترین اشتباهی انجام می داد، حتما به مشکل بر می خوردیم. محمّدحسین و متانت رفتارش در آن شب، به یاد ماندنی است.😊 به کمک قطب نما خودمان به نقطه رهایی و از آن جا به رساندیم. از محور کناری و در مسیر راه زخمی شدند که آن هم به خیر گذشت و کار شناسایی با موفقیّت به پایان رسید.👌 💠همّتم بدرقۂ راه کن ای طایر قدس که دراز ست ره مقصد و من نوسفرم 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman