eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
15.5هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
9.2هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاط
🦋 ((سلمانی)) <ادامه> یادم است یک بار موهای زیادی دورش ریخته بود، بعد از اینکه سر مرا اصلاح💇‍♂ کرد، خواستم مو ها را جمع کنم، نگذاشت و ناراحت شد. گفتم:«حداقل بگذار موهای سر خودم را که ریخته است، جمع کنم.» گفت:«نه!...خودم باید این کار را انجام بدهم.» و آخر هم نگذاشت. دلش میخواست زحمتی که می کشد، خالصانه باشد و تمام و کمال خودش انجام بدهد. 💠هزار نکتۂ باریک تر ز مو اینجاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند ((روحیه جوانمردی)) یک روز همه بچّه ها را در واحد جمع کرد و گفت:«بیایید باهم کشتی🤼‍♂ بگیریم.» برادر هم بود. ایشان سنگین وزن بود و جثّه ای قوی داشت. قرار شد هرکس توانست همه را زمین بزند، با امیری کشتی بگیرد. بچّه ها یکی یکی مسابقه می دادند و هر که برنده میشد با نفر بعد کشتی می گرفت. ظاهراً وضعیت من از بقیّه بهتر بود، همه را زمین زدم✌️ و بالاخره نوبت آن شد که با آقای امیری دست و پنجه نرم کنم. تمام نیرو و توانم را جمع کردم ، چون میدانستم که حریفم فرد قدر و توانایی است.💪 سعی کردم با تمام توان کشتی بگیرم چند لحظه ای نگذشته بود که موفق شدم امیری را زمین بزنم و نفر اول شدم🥇. کشتی تمام شد و بچّه ها متفرق شدند؛ حدود یک ساعت بعد برای انجام کاری با محمّدحسین سوار ماشین شدیم و راه افتادیم. توی مسیر محمّدحسین پرسید: «قبلاً کشتی می گرفتی؟!🤔» گفتم:«بله!» پرسید:«کلاس می رفتی؟» گفتم:«نه!...توی مدرسه و خانه با دوستان تمرین می کردم.» گفت:«خیلی خوب است، ولی نباید این کار را می کردی.» گفتم:«چکار کردم؟!😳» گفت:«امیری برادر شهید بود و تو نباید به این شکل جلوی جمع او را زمین می زدی.» دقت محمّدحسین خیلی برایم عجیب بود. بله!...او درست می گفت و آنجا بود متوجه روحیۂ او شدم. 💠نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر ========~*~======== : () : «محمد امیری» از نفرات واحد اطلاعات و عملیات لشکر 41 و دست‌چین شده توسط سلیمانی در بزرگ‌ترین آزمون زندگی‌اش در روز 25 تیر 1362کمتر از دو هفته قبل از عملیات والفجر3، نزدیک مهران نمره‌ی قبولی گرفت و به‎‌شهدا پیوست. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman