🍃نگران نباش🍃
✍حرف هایش شنیدنی بود... مخصوصا ترکش خوردنش . می گفت وقتی دستم ترکش خورد رفتم مشهد پیش دکتر متخصص ؛ دکتر با نیش و کنایه گفت:《کی به تو گفته بری جبهه؟!😡 حالا که رفتی باید دردشم تحمل کنی 😕》بعد هم یک نسخه برایم نوشت. از شدت ناراحتی نسخه اش را همان جا پاره کردم وبا دستی که در آستانه فلج شدن بود برگشتم خانه...
تنها نگرانی ام آن بود که جواب مادرم را چه بدهم . مادرم جلو آمد و پرسید ، مهدی جان چیشده؟! برای اینکه نگرانش نکرده باشم سعی کردم هرطور شده انگشتانی که هیچ حرکتی نداشتند را تکان بدهم؛
ولی با تعجب دیدم انگشتانم به راحتی تکان می خورد😳
تکان خوردن انگشت ها با سرازیر شدن گلوله های اشک از چشمان مادرم همراه شد 😔 علتش را که پرسیدم گفت : بعد از نماز ظهر و عصر کمی خوابیدم ،
امام رضا (علیه السلام) را خواب دیدم که فرمودند : دست پسرت فلج شده بود ،به او بگو من او را شفا دادم نگران نباشد!
#شهید_مهدی_میرزایی
✨السلام علیک یا امام رئوف💚
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_shohaday_kerman