📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من »
✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید.
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم »
صلوات و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت « عزیز زیبای من »
📚 کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
🔹فصل سوم
🔸صفحه:۹۳، ۹۴
✍راوی خانواده محترم شهید سلیمانی
وقتی هواپیمایشان نشست، اتفاقاً سید فؤاد در فرودگاه بود. برای کار دیگری رفته بود که به او خبر دادند:
«برو حاجی کارت داره.»
«حاجی؟! کدوم حاجی؟!»
«حاج قاسم سلیمانی اومده.»
سید فؤاد شوکه شد:
«حاجی اومده؟! کی اومد؟!»
آن قدر شوکه شد که اول باور نکرد. با خودش گفت:
« هیچ وقت بی خبر نمی اومدن. شاید اشتباه می کنه! حاجی الان قصدسوریه اومدن نداشت.»
در همین افکار بود که از دور دید حسین پورجعفری برایش دست تکان می دهد. او را که دید به یقین رسید حاجی آمده. می دانست حسین پورجعفری از حاجی جدا شدنی نیست. هر کجا حاجی باشد، حتماً او هم هست. سریع به استقبالشان رفت. حاجی ردیف اول نشسته و ماسک زده بود. سید فؤاد به سمتش رفت و بعد از سلام واحوال پرسی گفت:
«حاج آقا، ما که هنگ کردیم شما خبر نداده اومدی!»
حاجی گفت:
«حالا یه صلوات بفرست از هنگی در بیای!»
سید فؤاد خندید و زیر لب صلواتی فرستاد. سوار ماشین شدند و به سمت مقصد حرکت کردند. حال و هوای حاجی خیلی خاص بود. این را از بدو ورودش به راحتی می شد تشخیص داد. انگار حاجی همیشگی نبود.
در مسیر نگاهی به سید فؤاد کرد و بی مقدمه گفت:
«تو هم دیگه پیر شدی، تو هم باید شهید بشی!»
«خدا از دهنت بشنوه حاجی!»
وقتی رسیدند، دیگر شب شده بود. حاجی پرسید:
«شام چی داری؟»
«والا باید سفارش بدیم بیارن.»
«نمی خواد. یه چیزی همین جوری می خوریم. ما فردا صبح می ریم بیروت، شب بر میگردیم. ببین عراق کی پرواز داره، باید برم عراق.» مختصر شامی خورد و خوابید. حاجی که خوابید، سید فواد و آقای پورجعفری آمدند در پذیرایی نشستند.
آقای پورجعفری نگاهی به سید فؤاد کرد و گفت:
«ببخشین بی خبر اومدیم. خواست حاجی بود این جوری بیاییم.می دونی که هیچ کار حاجی هم بی حکمت نیست.»
«این حرفها چیه بابا؟! اشکال نداره! درسته مسئولیت ما در قبال حاجی سنگینه؛ اما همینه که گفتی. همه کارهای حاجی روی
اصوله.»
حرف ها و رفتارهای حاج حسین هم مثل همیشه نبود. خیلی آرام تر از همیشه به نظر می رسید. آرامشی در وجودش بود که به وضوح حس می شد. آن دو شروع به صحبت با همدیگر کردند. حاج حسین گفت:
« می دونی آقا سید، حدود بیست روز پیش بود که حاجی توی عراق بهم گفت: حسین، آماده باش. دیگه یواش یواش وقت رفتن من وتو نزدیک شده! یه بار دیگه هم بهم گفت: حسین، عراق من و رو خسته کرد. دعا کن شهید بشیم. دعا کن من و تو با هم شهید بشیم!»
ادامه دارد....
✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔@golzarkerman
May 11
🔹 حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: با دشمن دوستت دوست مشو که ( با اینکار) با دوستت دشمنی میکنی.
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 سلام بر تو که صاحب اختیار مایی
السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج)
سلام #امام_زمان
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔹 در گلزار شهدای کرمان، شهیدی دفن شده است که؛ در خانواده ای زرتشتی به دنیا آمد اما دین اسلام را انتخاب کرد و مسلمان شد و حافظ قرآن و نهجالبلاغه بود.
#شهید_کریم_کاویانی
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
✍ناگفتنی هایی از زندگی شهید سلیمانی به روایت حجت الاسلام علی شیرازی
🔹یکی از هواپیماها آنقدر پایین آمده بود که من، خلبان آنرا دیدم بمبش را بالاتر از چادر تبلیغات روی تپه انداخت بلافاصله درازکش شدم ترکشی به اندازه یک متر مربع از بالای سرم رد شد جنگل محل استقرارمان آتش گرفت.
🔸بدن برخی دوستانم تکه تکه شد مغزشان بالای درختان پاشیده شد همه ماشین ها می سوخت چادر مخابرات کنار چادر تبلیغات بود.
🔹بدن عباس عرب نژاد مسئول واحد مخابرات در جلوی چشم هایم پاره پاره شد ده نفر از همراهانم شهید شدند بیست نفر هم مجروح گشتند تبیین این ماجرا برای حاج قاسم بسیار سخت بود همه این افراد بچه های حاج قاسم بودند.
🔸عرب نژاد یک فرمانده ویژه بود تازه علی ابراهیمی شهید شده بود که عرب نژاد به جای او عهده دار مسئولیت مخابرات شد رفتن او غم جدیدی برای حاجی بود.
🔹حاج قاسم گفت: شهیدعرب نژاد اسطوره بود وی یک فرمانده لشکر بود وقتی می گوییم مخابرات باید غم عرب نژاد را اشک عرب نژاد را عدم دنیاگرایی عرب نژاد را نشان بدهیم همه آن ها حاجی را به فکر فرو برده بود و اشکش را جاری می ساخت.
🔸چاره ای جز ورود به عرصه عملیات نبود عملیات آغاز شد ارتفاع گولان و ارتفاع قمیش آزاد شدند بانه و سردشت هم از زیر برد دشمن خارج گشتند پس از عملیات گردان ها به اهواز برگشتند باز جنگل و سد دز شاهد راز و نیاز بچه های حاجی شدند و فرمانده لشکر با راز و نیاز سحرگاهی باب حرف زدن با خدا را گشود تا با اتکال به خدای بی همتا عملیات آینده را به فتح الفتوح و رستگاری پیوند دهد.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کجایی ای پناه مردمان غزه..
«اللهم عجل لولیک فرج»
#وعده_صادق
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
#اطلاعیه
🔰همایش بزرگ ایران همدل با حضور عاشقان جبهه مقاومت
اجتماع بزرگ مادران زهرایی و دختران زینبی پایتخت مقاومت جهان اسلام
▫️سخنران: دکتر معصومی اصل از تهران
▫️با حضور: هدی مقلد از لبنان
▫️حماسه خوانی: کربلایی محمدرضا نظری و کربلایی روح الله علیرضایی
🎤با نوای: کربلایی علی پورکاوه
🔹زمان: جمعه ۲ آذر ماه از ساعت ۱۵ الی ۱۹
🔹مکان: گلزار شهدای بین المللی کرمان
#ایران_همدل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
📸 تک نگاره های امروز صبح گلزار شهدای کرمان.
#گلزار_شهدای_کرمان
#حاج_قاسم
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹#سالروز_شهادت شهید محمد بازدار
يكم مهر 1339، در شهرستان سيرجان چشم به جهان گشود.
پدرش محمود، خواربار فروش بود و مادرش رحيمه نام داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته رياضي درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش به جبهه اعزام شد.
بيست و نهم آبان 1359، در مهران بر اثر اصابت گلوله به سينه، شهيد شد. پيكر وي در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
May 11
🌸أَيْنَ قاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِينَ ؟
کجاست درهمشکننده شوکت متجاوزان
#سه_شنبه_های_امام_زمانی
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱هوایتان که به سرم میزند ؛
دیگر در هیچ هوایے نمیتوانم نفس بڪشم
عجــب نفس گیر است هواے بدون شما !
دلتنگم ...💔
#حاج_قاسم
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
❤️بخندید که مشرقِ نگاهتان دل مغربی ام را آرام می کند.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_علی_شفیعی
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹فلسطینیها که شیعه نیستند؛
چرا باید ازشون دفاع کنیم؟
🎙 استاد شجاعی به این سوال پاسخ میدهند.
#وعده_صادق
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من » ✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج
📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من »
✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید.
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من » ✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم »
صلوات و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت « عزیز زیبای من »
📚 کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
🔹فصل سوم
🔸صفحه:۹۴تا۹۶
راوی: خانواده محترم شهیدسلیمانی
سید فؤاد از شنیدن این حرف شوکه شده بود ونمی دانست چه باید بگوید. تصور نبودن حاجی هم دردناک بود! سعی کرد خیلی به این حرف ها فکر نکند وفکر شهادت حاجی را از سرش بیرون کند.
صبح زود چهارشنبه همه راهی بیروت شدند. شاید کمتر کسی در آن لحظه می دانست که حاجی برای خداحافظی می رود. با خانواده ی شهید عماد مغنیه*تماس گرفت تا برود وبه آن ها سربزند. این برنامه ی همیشگی اش بود. هر بار که به بیروت سفر می کرد، حتما به آن ها سر می زد.
فرزندان شهید مغنیه بعد از شهادت پدر با حاج قاسم سلیمانی آشنا شدند. تا قبل از آن فقط اسمش را از زبان پدر شنیده بودند. همیشه می دیدند که وقتی پدرشان با فردی به نام سلیمانی جلسه دارد وقرار است به دیدنش برود، صورتش گل می اندازد. همین که نام او را می شنید، لبخند تمام صورتش را می پوشاند وبا حال خوش به دیدار او می رفت. یکی دو سال بعد از شهادت پدرشان برای اولین بار با حاج قاسم به عنوان دوست پدر آشنا شدند وآن موقع بود که فهمیدند چرا پدر برای دیدن او آن قدر اشتیاق داشت. حاجی هم خیلی به حاج عماد مغنیه وابسته بود. وقتی حاج عماد به شهادت رسید، تکه ای از پیراهن او را به منزل برد و تا خود صبح با همسرش بالای سر پیراهن عزاداری کردند؛ پیراهنی که به گوشت وخون شهید مغنیه آغشته بود. حال حاج قاسم خیلی آن شب عجیب بود. با بغضی عجیب وچشمانی خیس، تکه های بدن حاج عماد را از لابه لای پیراهن جدا می کرد واشک می ریخت. بعد هم آن پیراهن را قاب کرد وبه دیوار خانه شان زد. خیلی هم به آن قاب علاقه مند بود. ارتباط بچه های حاج عماد با حاجی آن قدر صمیمی شد که دیگر او را عمو صدا می زدند. این رابطه ی عمیق دو طرفه بود. هم بچه ها حسابی به حاج قاسم دل بسته بودند وهم حاجی آن ها را مانند بچه های خودش دوست داشت.
فاطمه مغنیه که از لحاظ احساسی به پدرش خیلی وابسته بود، بعدازشهادت پدر همه ی خوبی های او را در حاج قاسم یافته و به او دل بسته بود. حاج قاسم جای پدر را برایش پر کرده بود. درکنار این محبت ها اما حاجی در ذهن فاطمه خیلی بزرگ بود.
________________________
*او به«حاج رضوان» معروف بود و از فرماندهان نظامی حزب الله لبنان محسوب می شد که در۱۲ فوریه۲۰۰۸در انفجاری در دمشق به شهادت رسید.
ادامه دارد....
✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔@golzarkerman
🔰حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند:
امین به تو خیانت نمی کند، اما تو خائن را امین می شماری.
بحارالانوار، ج ۷۸،ص ۳۳۵
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔸سلام میدهم و دلخوشم که فرمودید
هر آنکه در دلِ خود یادِ ماست، زائر ماست..
با یک سلام زائر آقا شوید..✋
#امام_رضا
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
#اطلاعیه
🔰همایش بزرگ ایران همدل با حضور عاشقان جبهه مقاومت
اجتماع بزرگ مادران زهرایی و دختران زینبی پایتخت مقاومت جهان اسلام
▫️سخنران: دکتر معصومی اصل از تهران
▫️با حضور: هدی مقلد از لبنان
▫️حماسه خوانی: کربلایی محمدرضا نظری و کربلایی روح الله علیرضایی
🎤با نوای: کربلایی علی پورکاوه
🔹زمان: جمعه ۲ آذر ماه از ساعت ۱۵ الی ۱۹
🔹مکان: گلزار شهدای بین المللی کرمان
#ایران_همدل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman