توضیح نکات مهم غزل حافظ
بیت ۱ - مردم دیده: مردمک چشم.
ذاکر: یادکننده، دعاکننده.
بیت ۲ - احرام بستن: قصد و نیت کردن.
دلِ ریش: دل آزرده و مجروح.
بیت ۳ - طایر: پرنده و مرغ.
سدره: درخت سدر یا کُنار است بر آسمان هفتم که مُنتهای اعمال مردم و نهایت رسیدن علم خلق و جبرئیل است و هرچه ورای آن است، متعلق به عالم غیب است و تنها خدا آن را میداند و هیچ کس از آن نگذشته است مگر پیامبر اکرم (ص). در قرآن آیات ۱۳ - ۱۶ سورهی نجم بدان اشاره شده است.
طایر نیست: در حال پرواز و جستجو نیست.
بیت ۴ - قلب: سکّهی تقلّبی. نیز ایهام دارد به میان دل.
نقد: سکهی طلا و نقره. نقد روان: ایهام دارد: ۱ - سیم و زر رایج. ۲ - جان و روح.
بیت ۵ - قاصر: کوتاه.
بیت ۶ - روانبخشی عیسی: جان بخشی عیسی که اشاره است به معجزهی حضرت عیسی که مرده را زنده میکرد.
روحفزایی: جانبخشی.
بیت ۷ - سودا: عشق. داغ: مَجاز از درد و رنج عشق. و به قرینهی دل، به سُویدای دل اشاره دارد که نقطهای است سیاه در مرکز دل و در عرفان، محل شهود الهی است.
بیت ۸ - روز اول: روز نخست، روز ازل.
زلف: در اصطلاح عرفانی، به معنی تجلی جلالی در صُوَر جسمانی و صفات خداوندی است. و نیز زلف را به کثرت تشبیه کردهاند و برخی، زلف را جذبهی الهی گفتهاند.
بیت ۹ - خاطر: فکر و دل.
برای شرح کامل نکات و ابیات، رجوع کنید به شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۱۸۰ - ۱۸۲.
#حافظ
#شرح_غزل
#شاخ_نبات_حافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ابیاتی از پروین اعتصامی
ای دل، اول قدمِ نیکدلان
با بد و نیک جهان، ساختن است...
دل ویرانه عمارت کردن
خوشتر از کاخ برافراختن است
عمارت کردن: آباد کردن.
دیوان پروین اعتصامی، ص ۲۶۱.
#پروین_اعتصامی
#دل
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعری از قیصر امینپور
رفتن، رسیدن است
موجیم و وصل ما، از خود بریدن است
ساحل بهانهای است، رفتن، رسیدن است
تا شعله در سریم، پروانهاخگریم
شمعیم و اشک ما، در خود چکیدن است
ما مرغ بیپریم، از فوج دیگریم
پرواز بال ما، در خون تپیدن است
پر میکشیم و بال، بر پردهی خیال
اعجاز ذوق ما، در پر کشیدن است
ما هیچ نیستیم، جز سایهای ز خویش
آیین آینه، خود را ندیدن است
گفتی مرا بخوان، خواندیم و خامُشی
پاسخ همین تو را، تنها، شنیدن است
بیدرد و بیغم است، چیدن رسیده را
خامیم و درد ما، از کال چیدن است
☘☘☘
گزینهی اشعار قیصر امینپور، ص ۱۳۱.
#قیصر_امینپور
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
معرفی کتاب
باورهای عامیانهی مردم ایران
چاپ اول این کتاب را مرحوم دکتر حسن ذوالفقاری با همکاری علیاکبر شیری، توسط نشر چشمه در تهران، در سال ۱۳۹۴ در ۱۱۶۳ صفحه منتشر کرده که به علت استقبال زیاد از آن، چاپ سومش در سال ۱۳۹۵ بوده است.
این اثر، به شیوهی فرهنگها، به ترتیب الفبایی، باورهای عامیانهی نقاط مختلف ایران را بیان کرده است. باور، عقیدهای درست یا نادرست است که گاه خُرافی است و گاه نه. در مقدمهی این کتاب، ویژگیهای باورها، چنین بیان شده است: نسبی بودن، گستردگی و شمول، تناسب با زندگی بشر، دگردیسی و شکل تازه به خود گرفتن با گسترش علوم، نمادین بودن و... .
در این کتاب، انواع باورهای عامیانه، از منظر ریشه نیز مورد بررسی قرار گرفته است؛ از جمله: ریشههای اسطورهای، دینی و مذهبی، طبّی، افسانهای، فردی و اجتماعی، فلسفهی پیدایش و ماهیت آن، و از منظر تاریخچه.
#معرفی_کتاب
#باورهای_عامیانهی_مردم_ایران
#حسن_ذوالفقاری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
تندُرُستیها و نعمتها، هرگاه ادامه پیدا کند، قدرش مجهول است ؛ وقتی ناپیدا شود، قدرش شناخته آید.
غرر الحکم ، ج ۱، ص ۸۰.
#امام_علی(ع)
#تندرستی
#نعمت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک رباعی از بابا افضل کاشانی🌺🌺🌺
در ظلم، به قول هیچ کس کار مکن
با خَلق، به خُلق گوی و آزار مکن
فردا گویی: من چه کنم؟ او میگفت
این از تو بِنَشنَوَند، زنهار مکن
تاریخ ادبیات ایران، دکتر سبحانی، ص ۲۹۹.
#بابا_افضل_کاشانی
#ظلم
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آرایههای ادبی
تضادّ معنوی
گاهی میان دو کلمه، تضاد وجود ندارد؛ ولی میان یکی با لازم معنای دیگری، تضاد احساس و دریافت میشود.
در بیت زیر، میانِ به طاق بلند و در چاه بودن، تضادی وجود ندارد؛ ولی لازمهی در چاه بودن، پَستی در برابر بلندی است و از این روی، جمع بین آنها ممکن نیست:
مپرس حال مقیمانِ خانهی افلاک
که نان به طاق بلند است و آب در چاه است
(سلیم طهرانی)
مانند آزاد و زنجیر به گردن، در بیت زیر:
تا نشمُرَد آزاد کسی بعد هلاکم
زنجیر به گردن بسپارید به خاکم
( قُدسی مشهدی)
با تلخیص از بدیع در شعر فارسی، دکتر عَقدایی، ص ۸۹.
#آرایههای_ادبی
#تضاد_معنوی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بخشی از سرودهی بلند از نخلستان تا خیابان
از علیرضا قَزوه
دیشب در نهجالبلاغه با کسی بودم
که مرا به پای خویش، تا نخلستانهای کوفه برد
از نخلستان، صدای گریه میآمد
دیشب به مضامین مظلوم نهجالبلاغه میاندیشیدم
که ابوذر از راه رسید
این بار پا به پای ابوذر رفتم
از نخلستان تا خیابان.
از چارراه درد گذشتیم
از چارراه فقر
که اعتراض ابوذر، مرا به خود آورد:
اینان، برادران علی هستند.
من میگذشتم و ابوذر فریاد میزد...
من میگذشتم و ابوذر
از کنار این همه تفاوت نمیگذشت
دردا که به ابوذر، تنه میزدند
دردا که به ابوذر، طعنه میزدند...
از نخلستان تا خیابان، قزوه، ص ۱۰۹ و ۱۱۰.
#نهجالبلاغه
#ابوذر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303