ضربالمثلهای جهان
📚 سرکهی مُفت، شیرینتر از عسل خریداری شده است.
(آلبانیایی)
📚 سرنوشت انسان را، فقط عشق تعیین میکند.
(تونسی)
📚 سستی دیوارهای خانه، دزد را تشویق به دستبرد میکند.
(فلسطینی)
📚 سکوت، اشتباه نمیکند.
(فرانسوی)
📚 سکوت، پاسخ بسیاری از سؤالهاست.
(پاکستانی)
📚📚📚📚📚
فرهنگ جامع ضربالمثلهای ایران و جهان، دکتر مسعود هاشمی، ص ۲۰۶ و ۲۰۷.
#ضربالمثلهایجهان
#مسعودهاشمی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
،،،،،تُن ماهی،،،،، 😂😂😂
از جواد فرجپور
چندیست که فَکّم نجویده تُن ِماهی
از سفرهی ما رخت کشیده تن ماهی
دارای رکوردست بهمانند یوسِن بولت
در رشتهی صد متر دویده تن ماهی
این توسن وحشی نشود رام به هرحال
وحشی شده افسار دریده تن ماهی
دیروز دِسر بود برای سگ و گربه
امروز به افلاک رسیده تن ماهی
جلدش شده چون کرگدن از فرط کلفتی
از بس بد و بیراه شنیده تن ماهی
گفتیم به سلطان نخود دشمن تو کیست؟
گفتا که همین خیر ندیده، تن ماهی
صادر شده از بندر لنگه به گوانژو
از مانعِ تحریم پریده تن ماهی
کمپانی ِ بُزمجّهی چینی عوض موش
یک کشتی دربست خریده تن ماهی
بالای سر ِ بحر خزر خرس گریزلی
در کاخ کرملین پزیده تن ماهی
دکتر عَلفی توصیه کرده، نخوریدش
چون کوکتِلِ نیترات و اسیده تن ماهی
با این همه، نقّاش تهیدست و جگرخون
بر ساحل افکار، کشیده تن ماهی
ای تاجر باهوش، شد این قافیه مخدوش
از آب گلآلوده نگیری تنِ ماهی!!
#جوادفرجپور
#شعرطنز
#تنماهی
کانال طنز «بیشوخی» در
🔶ایتا👇
https://eitaa.com/bishookhi
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان کوتاه
فقط کمی نبوغ
در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولیدکنندهی وسایل آرایشی و بهداشتی بود، یک مورد به یاد ماندنی اتفاق افتاد: شکایتی از سوی یکی از مشتریان به شرکت رسید. آن مشتری اظهار داشته بود که هنگام خرید یک بسته صابون، متوجه شده بود که آن قوطی خالی است!
بلافاصله با تأکید و پیگیریهای مدیریت ارشد کارخانه، این مشکل بررسی و دستور صادر شد که خط بستهبندی اصلاح گردد و قسمت فنی و مهندسی نیز تدابیر لازم جهت پیشگیری از تکرار چنین مسئلهای اتخاذ نماید. مهندسین نیز دست به کار شدند و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند: پایش (مانیتورینگ) خط بستهبندی با اشعهی ایکس.
بهزودی، سیستم مذکور خریداری شد و با تلاش شبانهروزی گروه مهندسین، دستگاه کنترلی اشعهی ایکس و مانیتورهایش نصب شدند و خط تولید مزبور، به طور کامل تجهیز گردید. سپس دو نفر اپراتور نیز جهت کنترل دائمی، پشت آن دستگاهها به کار گمارده شدند تا از عبور احتمالی قوطیهای خالی جلوگیری نمایند.
نکتهی جالب توجه در این بود که درست همزمان با این ماجرا، مشکلی مشابه نیز در یکی از کارگاههای کوچک تولیدی پیش آمده بود؛ اما در آن کارگاه، یک کارمند معمولی و غیرمتخصص، آن را به شیوهای بسیار سادهتر و کمخرجتر حل کرد: تعبیهی یک دستگاه پنکه در مسیر خط بستهبندی تا قوطی خالی را باد ببرد!!
من منم؟ داستانهای کوتاه و شگفتانگیز، آرمیون، ج ۲، ص ۱۲۰ و ۱۲۱.
#داستانکوتاه
#فقطکمینبوغ
#امیررضاآرمیون
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آفت پروانه
از حافظ
آتش رخسار گل، خرمن بلبل بسوخت
چهرهی خندان شمع، آفت پروانه شد
مشاعره با اشعار حافظ شیرازی، فرّخ متّقیزاده و سوره عاطفی، ص ۱۰.
#شمعوپروانه
#حافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
در غربت، ننگ و عاری نیست؛ ننگ آن است که انسان در وطن خود باشد و ندار باشد.
غرر الحکم، ترجمهی محمدعلی انصاری، ج ۲، ص ۵۹۷.
#امام_علی(ع)
#غربتوننگ
#وطنوننگ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان یک مثل
نه شیر شتر، نه دیدار عرب!
خانوادهای از اعراب بیابانی، شبی مقداری شیر شتر در کاسه ریخته بودند که صبح بخورند. از قضا ماری که در همان حوالی روی گنجی خوابیده بود، آمد شیر را خورد و یک اشرفی در کاسه انداخت و این کار، چندین شب تکرار شد.
یک شب مرد عرب با خود اندیشید که: خوب است بیدار بمانم و آن کسی را که این همه اشرفی دارد، بگیرم و به همین منظور، بیدار ماند تا شب مار را دید. تیر را در چلهی کمان نهاد و مار را هدف گرفت و تیر به جای سر، بر دُم مار آمد و دم او را کند و مار فرار کرد. پس از ساعتی، مار برگشت و پسر عرب را نیش زد و کُشت. عرب، از آن صحرا کوچ کرد.
پس از چندی، فقیر شد و دوباره با خانواده به همان صحرا برگشت. دوباره شب، شیر در کاسه ریخت که مار برایش اشرفی بیاورد. باز مار آمد؛ اما شیر را نخورد و گفت:
برو بیچاره، عقلت را بکن گُم
تو را فرزند یاد آید، مرا دُم
نه شیر شتر، نه دیدار عرب!
ضربالمثلهای معروف ایران، مهدی سهیلی، ص ۱۷۸ و ۱۷۹.
#داستانمثل
#نهشیرشترنهدیدارعرب
#مهدیسهیلی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303