جهانِ بیمار و رنجور
از فریدون مشیری
جهان، بیمار و رنجور است
دو روزی را که بر بالین این بیمار باید زیست
اگر دردی ز جانش برندارم، ناجوانمردیست
نمیخواهم بمیرم تا محبت را به انسانها بیاموزم
بمانم تا عدالت را برافرازم، بیفروزم
خرد را، مهر را تا جاودان، بر تخت بنشانم
به پیشِ پای فرداهای بهتر، گل برافشانم
چه فردایی! چه دنیایی!
آه باران، مشیری، ص ۱۴۱.
#جهانبیمار
#فریدونمشیری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303