خواستگاری و کار وزیر ازدواج😂😂
از ابوالفضل زَروئی نصرآباد
من اندر کوچه صغری را نظر کردم
به ناگه، مادرش از انتهای کوچه پیدا شد
من احساس خطر کردم
از آن جا با دلی غمگین
به صد حسرت، گذر کردم.
هلا، ای مادر صغری
منم، من شاعری احساسمند از خطهی تهران
منم بیچارهای از نسل بابا طاهر عریان
منم آوارهای مفلوک و سرگردان
برای خواستگاری آمدستم، های
به روی بنده، در بگشای
بیا این شعر پراحساس را از دست من بستان
مرا با مهربانی پیش خود بنشان.
پسرهای تو، دیشب بنده را بر تیر برق کوچه بربستند
به گِرد بنده بنشستند
به جرم خواستگاری، هفت دندان مرا با مشت بشکستند
به پای چشم من، نقشی که میبینی
خدا داند که بادمجان کرمان نیست
حریفا، جای مشت است این
به پای لنگ و چشم لوچ من بنگر...
وزیر ازدواجا، بنده این جا، گشتم از اندوه، جزغاله
وزیرا، بنده هستم نوجوانی سی چهل ساله...
ندارم خانهای، کاری، زمینی، ثروتی، چیزی
درون میزگرد هفتهات، یک شب
بیا بنشین، قضایا را به مخلص، خوب حالی کن
به مثل پیش از اینها، ماجرا را ماستمالی کن
که من آن سان که میبینم
ز کارَت، بوی توفیقی نمیآید
تو با بابای صغری، گاوبندی کردهای شاید...
رفوزهها، زروئی نصرآباد،ص ۴۳ و ۴۴.
#شعر_طنز
#خواستگاری
#وزیر_ازدواج
#زرویینصرآباد
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
در لوازم جانبی ریاست 😂😂😂
از ابوالفضل زرویی نصرآباد
این ریاست که کارپردازی است
نود و هشت درصدش، بازی است
بوده است از زمانهی هُرمُز
یک کمش، کار و باقیاش، دَک و پُز
وای اگر در مدیریت کردن
عاجزی از ادا درآوردن
چون مهم است توی این حرفه
مَنِش و حالت و اَدا و اِفه
بیادا هستی ای پسر، ناشی
هرقَدَر هم که کاردان باشی
آن مدیری که مقتدر باشد
توی هر چیز، منحصر باشد
از غذا خوردن و صدای قَدَم
تا لباس و کلاه و رنگِ قلم
شیوهی اُرد پشت هم دادن
شیوهی پشت میز لَم دادن
گر تو در سِلک سروران باشی
نکند مثل دیگران باشی...
این چنین وانمود کن، گذری
که تو از پشت پرده باخبری
گر چه البته مستقل هستی
به مقامات، متصل هستی
بَهبَه از شایعات پر روغن
تو خودت هم بزن به آن، دامن
با همین شایعات رندانه
میشوی قهرمانِ افسانه!
اصل مطلب، مجموعه شعر طنز، زرویی نصرآباد، ص ۴۷ و ۴۸.
#شعر_طنز
#لوازمریاست
#زرویینصرآباد
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
در محاسن و معایب مُنشی 😂😂
از ابوالفضل زرویی نصرآباد
پسرم، در مراودات مدیر
نقش منشی، اساسی است و خطیر
منشیات، گوشوارهی تو بُوَد
ویترینِ ادارهی تو بُوَد
منشی از حالتِ نگاه رئیس
از سر صبح، میدهد تشخیص
که جناب رئیس، شنگول است
یا بداخلاق، طبق معمول است
به کسی، بی که هیچ بربخورد
میتواند به پنبه، سر ببُرَد
گر بگویی: شب است، گوید: آه
آری، آن هم ستاره، آن هم ماه
نشنوی وقت خواب و وقت عمل
داد و فریادش از اتاق بغل
نکند هرگز از اجابتِ اصل
تلفنهای بیخودی را وصل
پای اَغیار اگر که وا گردد
دفترت کاروانسرا گردد
منشیات گر دهد به مردم، رو
هر کس و ناکسی، میآید تو
چاکِ چُرت تو پاره خواهد ماند
جَدوَلت نیمهکاره خواهد ماند
بهر آن کس که حیثیت دارد
جنس منشی، اهمیت دارد...
من که گویم بگیر تلویحاً
منشی پیرمرد، ترجیحاً
زشت و بدخو و بدادا، بهتر
ناخوش آواز و بدصدا، بهتر...
منشی خوب، کیمیاست، پسر
چون جواهر، گرانبهاست، پسر
اصل مطلب، زرویی نصرآباد،ص ۴۵ - ۴۷.
#شعر_طنز
#منشی
#زرویینصرآباد
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک بام و دو هوا 😂😂😂
از ابوالفضل زرویی نصرآباد
ای خدا، ای بزرگ بیهمتا
این دل پاک را نگیر از ما
این تنعّم، برای من کافی است
که برون و درون بنده، یکی است
پسرم، ای بسا به کسبِ سِمَت
از تو گردد دریغ، این نعمت
ور نخواهی، به نحو جوراجور
تو، به این کار میشوی مجبور
بعضاً از این و آن شنیده شده
یا بسا بوده است و دیده شده
که مدیری به عشوه یا ترفند
شده سرمایهدار و دولتمند
با کمی چشمپوشی از قانون
برده نزدیک چند صد میلیون
با پسانداز کارمند فقر
کرده ویلای خویش را تعمیر
بعد از آن، دم به انتقاد زده
بر سرِ کارمند، داد زده
که چرا با مداد بیتالمال
روی کاغذ کشیده عکس بلال؟
آبرو برده از فقیر کذا
که چرا از اداره برده غذا؟
یا چرا کرده اشتباه لپی؟
یا چرا بیجهت گرفته کپی؟
بعد ابلاغ صرفهجوییها
کارمند است و بازجوییها
وای اگر دلشکستهای، گاهی
کشد از دلشکستگی، آهی
پسرم، آبروی خلق، نریز
بکن از آهِ بیکسان، پرهیز
اصل مطلب، زرویی نصرآباد، ص ۶۰ و ۶۱.
#شعرطنز
#یکبامودوهوا
#زرویینصرآباد
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
پسر نوح و معرفتش😂😂😂
از ابوالفضل زرویی نصرآباد
باری، البته در"گلستان" هست
"پسر نوح با بدان بنشست"
قاطی قیل و قال مردم شد
"خاندان نبوتش، گم شد"
توی باران و سیل شد مجروح
نشد اما سوار کشتی نوح
گفت: "از آن جا که اهل معرفتم
لوطی و بامرام و باصفتم،
با رفیقان، شریک و همراهم
پوئَنِ ویژه هم نمیخواهم
پدرم، دیگر است و من، دگرم
من حسابم جداست از پدرم
به حساب پدر، به شیوهی رانت
نگرفتم زمین، ولو یک سانت
نگرفتم جواز و باغ و زمین
نه موتور، نه حوالهی ماشین
نرسیدم به سود و فایدهها
بنده در بورس یا مزایدهها
تازه کفّار هم اگر پَستند
همگی با حقیر، همدستند
من رها در بلایشان نکنم
روز سختی، رهایشان نکنم
بنده بیزارم از سندسازی
نیستم اهل پارتیبازی
میشوم غرق تا که شَر نشوم
باعث خواری پدر نشوم"
واقعاً آفرین بر این صفتش
من فدای تریپِ معرفتش!
اصل مطلب، زرویی نصرآباد، ص ۱۷۱ و ۱۷۲.
#شعرطنز
#پسرنوح
#زرویینصرآباد
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
پسر نوح و معرفتش😂😂😂
از ابوالفضل زرویی نصرآباد
باری، البته در"گلستان" هست
"پسر نوح با بدان بنشست"
قاطی قیل و قال مردم شد
"خاندان نبوتش، گم شد"
توی باران و سیل شد مجروح
نشد اما سوار کشتی نوح
گفت: "از آن جا که اهل معرفتم
لوطی و بامرام و باصفتم،
با رفیقان، شریک و همراهم
پوئَنِ ویژه هم نمیخواهم
پدرم، دیگر است و من، دگرم
من حسابم جداست از پدرم
به حساب پدر، به شیوهی رانت
نگرفتم زمین، ولو یک سانت
نگرفتم جواز و باغ و زمین
نه موتور، نه حوالهی ماشین
نرسیدم به سود و فایدهها
بنده در بورس یا مزایدهها
تازه کفّار هم اگر پَستند
همگی با حقیر، همدستند
من رها در بلایشان نکنم
روز سختی، رهایشان نکنم
بنده بیزارم از سندسازی
نیستم اهل پارتیبازی
میشوم غرق تا که شَر نشوم
باعث خواری پدر نشوم"
واقعاً آفرین بر این صفتش
من فدای تریپِ معرفتش!
اصل مطلب، زرویی نصرآباد، ص ۱۷۱ و ۱۷۲.
#شعرطنز
#پسرنوح
#زرویینصرآباد
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
مدیریت امور مالی😂😂😂
از ابوالفضل زَرویی نصرآباد
پسرم، گر گذاشتند اوباش
تو مدیر امور مالی باش
هر که یک سال بوده در این کار
شده نامش، بلند و بارش، بار
کام آدم، چو قند خواهد شد
بخت آدم، بلند خواهد شد
به حقوق تو میرسد برکت
برکت میدهند، بی حرکت
طرفِ التفات و مرحمتی
چون مدیر عزیز، بی جهتی
میشوی مثل شهر رُم که به حتم
همهی راهها، شود به تو ختم
همه از خشمت اجتناب کنند
داخل آدمت حساب کنند
به حضور تواَند نامهنویس
همه، حتی خود جنابِ رئیس
چون تویی صاحب حساب و کتاب
همگی میبرند از تو حساب
همگان را به لطف توست وثوق
چون که در دست توست فیش حقوق
ترسد آن کس که بر تو بندد راه
که تو بنشانیاش به خاک سیاه
گر چه از بیم و ترس، خالی نیست
منصبی چون مدیر مالی نیست
اصل مطلب، ابوالفضل زرویی نصرآباد، ص ۹۷.
#شعرطنز
#مدیرمالی
#زرویینصرآباد
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303