بیتهایی از حافظ
به گوشِ هوش نیوش از من و به عشرت کوش
که این سخن، سحر از هاتِفم به گوش آمد:
ز فکرِ تفرقه باز آی تا شوی مجموع
به حکم آن که چو شد اهرمن، سروش آمد
ز مرغِ صبح، ندانم که سوسن آزاد
چه گوش کرد که با دَه زبان، خموش آمد؟
نکات:
نیوشیدن: گوش کردن.
هاتف: فرشتهای که از عالم غیب آواز دهد و خود او دیده نشود، سروش غیبی.
تفرقه: پراکندگی و پریشانی، جدایی.
مجموع شدن: جمعیت خاطر پیدا کردن، آسوده شدن.
شدن: رفتن.
سروش: فرشته، هاتف غیبی.
مرغ صبح: کنایه از بلبل.
سوسن آزاد: سوسن سفید را گویند که از تعلّق رنگ، آزاد است.
با تلخیص از شاخ نبات حافظ، ص ۴۱۱ و ۴۱۲.
#حافظ
#شاخنباتحافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ
نه هر که چهره برافروخت، دلبری داند
نه هر که آینه سازد، سکندری داند
نه هر که طرفِ کُلَه، کج نهاد و تند نشست
کلاهداری و آیین سروری داند
تو بندگی چو گدایان، به شرط مُزد مکن
که دوست خود، روشِ بندهپروری داند
غلام همت آن رندِ عافیتسوزم
که در گداصفتی، کیمیاگری داند
وفا و عهد، نکو باشد ار بیاموزی
و گر نه هر که تو بینی، ستمگری داند...
نکات:
بیت ۱ - چهره برافروختن: چهره را سرخ و آرایش کردن.
آینهی اسکندر: آینهای بود از هنرهای ارسطو که بر سر منارهی اسکندریه نصب کرده بودند. این آینه، از جنس آینههای کُروی بوده است برای نمایاندن اشیای دور و ربطی به فانوس دریایی که در شب برای راهنمایی کشتیها بر بالای برج بلندی نصب میکردند، نداشته است.
بیت ۲ - طرف: گوشه.(بنا به ضرورت وزن، ر باید ساکن خوانده شود.)
کلاه کج نهادن: کنایه از فخر و مباهات کردن، خود را بزرگ دانستن.
تند نشستن: خشن و غضبناک نشستن.
کلاهداری: پادشاهی و تاجداری. کلاه در این جا به معنی تاج است.
بیت ۴ - رند: شخصی که ظاهرش در ملامت و باطنش در سلامت باشد.
عافیت: سلامت و رستگاری، زهد و پارسایی.
گداصفتی: تهیدست و نیازمند بودن.
کیمیاگری: ناقص را کامل کردن.
با تلخیص از شاخ نبات حافظ، ص ۴۱۵ و ۴۱۶.
#حافظ
#شاخنباتحافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ
به حُسن و خُلق و وفا، کس به یار ما نرسد
تو را در این سخن، انکارِ کار ما نرسد
اگر چه حُسنفروشان به جلوه آمدهاند
کسی به حسن و ملاحت، به یار ما نرسد
به حقّ صحبت دیرین که هیچ محرم راز
به یار یکجهتِ حقگزار ما نرسد...
دلا، ز رنج حسودان مرنج و واثق باش
که بد به خاطر امّیدوار ما نرسد
چنان بزی که اگر خاک ره شوی، کس را
غبار خاطری از رهگذار ما نرسد
شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۳۷۲.
#حافظ
#شاخنباتحافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردمِ دیدهی روشنایی
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگهِ پارسایی...
رفیقان چنان عهد صحبت شکستند
که گویی نبودهست خود آشنایی
مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع
بسی پادشایی کنم در گدایی
بیاموزمت کیمیای سعادت
ز همصحبت بد، جدایی، جدایی
مکن حافظ از جور دوران شکایت
چه دانی تو ای بنده، کارِ خدایی؟
شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۱۰۳۶ و ۱۰۳۷.
#حافظ
#شاخنباتحافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ
سِرّ خدا که در تُتُق غیب منزوی است
مستانهاش، نقاب ز رخسار برکشیم
کو جلوهای ز ابروی او تا چو ماه نو
گوی سپهر، در خم چوگان زر کشیم؟
حافظ، نه حدّ ماست چنین لافها زدن
پای از گلیم خویش، چرا بیشتر کشیم؟
تتق: پرده.
منزوی: پوشیده و پنهان.
معنی بیت اول: با سرمستی و شادی، اسرار الهی را که در سراپردهی غیب، پوشیده و پنهان است، نقاب از چهره برمیگیریم و آشکار میکنیم.
خم چوگان: انحنا و خمیدگی سرِ چوگان.
گوی در چوگان کشیدن: با چوگان گوی را گرفتن و مهار کردن. کنایه از مسلط شدن و در اختیار گرفتن. هلال ماه نو، به چوگان زری مانند شده است که گوی فلک را در خم خود کشیده است. معمولاً چوگان بزرگان، زرین بوده است و نیز میتواند استعاره از قامت خمیدهی عاشق باشد.
شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۸۱۵ و ۸۱۶.
#حافظ
#شاخنباتحافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
غزلی از حافظ
جان بی جمال جانان، میل جهان ندارد
هر کس که این ندارد، حقّا که آن ندارد
با هیچ کس نشانی، زان دلسِتان ندیدم
یا من خبر ندارم، یا او نشان ندارد
هر شبنمی در این ره، صد بحرِ آتشین است
دردا که این معمّا، شرح و بیان ندارد
سرمنزل فَراغت، نتوان ز دست دادن
ای ساروان، فروکش، کاین ره کران ندارد
چنگ خمیدهقامت، میخوانَدَت به عشرت
بشنو که پند پیران، هیچت زیان ندارد
ای دل، طریقِ رندی، از محتَسِب بیاموز
مست است و درحق او، کس این گمان ندارد
احوال گنج قارون، کَایّام داد بر باد
در گوشِ دل فروخوان، تا زر نهان ندارد
گر خود رقیب، شمع است، اسرار از او بپوشان
کان شوخِ سربریده، بندِ زبان ندارد
کس در جهان ندارد، یک بنده همچو حافظ
زیرا که چون تو شاهی، کس در جهان ندارد
شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۳۰۴.
#حافظ
#شاخنباتحافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
غزلی از حافظ
ما بدین در، نه پیِ حشمت و جاه آمدهایم
از بدِ حادثه، این جا به پناه آمدهایم
رهروِ منزل عشقیم و ز سرحدّ عدم
تا به اقلیم وجود، این همه راه آمدهایم
سبزهی خطّ تو دیدیم و ز بُستان بهشت
به طلبکاری این مهرگیاه آمدهایم
با چنین گنج که شد خازن او روحِ امین
به گدایی، به درِ خانهی شاه آمدهایم
لنگر حِلم تو ای کشتی توفیق، کجاست؟
که در این بحرِ کرَم، غرق گناه آمدهایم
آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار
که به دیوانِ عمل، نامهسیاه آمدهایم
حافظ این خرقهی پشمینه بینداز که ما
از پیِ قافله، با آتشِ آه آمدهایم
شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۷۹۵.
#حافظ
#شاخنباتحافظ
#برزگرخالقی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
توضیح لغات و نکات غزل حافظ
خرده: پول خرد و اندک. در این جا، استعاره از رشتهها و پرچمهای زردرنگ وسط گل سرخ است.
غلط دادن: گمراه کردن و به اشتباه انداختن.
سودا: خیال.
صفیر: بانگ و آواز.
تخت فیروزی: لحنی از اَلحان معروف و محبوب موسیقی در عصر حافظ.
خلود: جاودانگی.
میر نوروزی: یکی از مراسم نوروز تا قبل از مشروطیت ایران که برای شادمانی عموم مردم، شخصی را به طور موقت انتخاب میکردند و وی مانند سلطان، در چند روز اول سال، فرمان میراند و فرامینش از هر جهت اجرا میشد و پس از گذشتن ایام مقرر، دوباره انجام امور، به دست فرمانروای سابق برمیگشت. در زبان فارسی، کنایه از امیری و سلطنت کوتاه مدت و بیدوام است.
شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۹۵۹ و ۹۶۰.
#نوروز
#شرححافظ
#شاخنباتحافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ
...عشق است و مُفلسی و جوانی و نوبهار
عذرم پذیر و جُرم، به ذیل کرَم بپوش
تا چند همچو شمع، زبانآوری کنی؟
پروانهی مُراد رسید، ای مُحِب، خموش
ای پادشاهِ صورت و معنی که مثل تو
نادیده هیچ دیده و نشنیده هیچ گوش،
چندان بمان که خرقهی اَزرَق کند قبول
بختِ جوانت از فلکِ پیرِ ژندهپوش
نکات:
زبانآوری: کنایه از سخنوری و گستاخی در سخن. زبانآوری شمع، اشاره است به سرکشیِ شعلهی شمع.
پروانهی مراد: اجازه و رخصت آرزو.
محب: دوستدار و عاشق.
ازرق: کبود. مقصود از خرقه قبول کردن، جانشین مرشد شدن است.
شاخ نبات حافظ، ص ۶۳۴ و ۶۳۵.
#حافظ
#شاخنباتحافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
عشق و رندی
از حافظ
هر نکتهای که گفتم در وصف آن شمایل۱
هر کاو شنید، گفتا: لِلّهِ دَرُّ قایل۲
تحصیلِ عشق و رندی، آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم، در کسب این فضایل
حلّاج بر سرِ دار، این نکته خوش سراید
از شافعی نپرسید، امثال این مسایل
گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم؟
گفت: آن زمان که نَبوَد، جان در میانه حایل...
۱ - شمایل: ج شِمال و شَمیله، خویها و اخلاق پسندیده و امروزه در معنی صورت و چهره هم آمده است.
۲ - دَرّ: خیر و نیکی. لله درّ قایل: خداوند خیر و نیکی دهاد گوینده را که در فارسی معادل آفرین است.
شاخ نبات حافظ، ص ۶۷۳.
#عشقورندی
#حافظ
#شاخنباتحافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ
ای مگس، عرصهی سیمرغ، نه جولانگهِ توست
عِرضِ خود میبری و زحمتِ ما میداری
تو به تقصیر خود افتادی از این در، محروم
از که مینالی و فریاد، چرا می داری؟
حافظ از پادشهان، پایه به خدمت طلبند
سعی نابُرده، چه امّیدِ عطا میداری؟
نکات:
بیت اول - مگس: استعاره از مدّعی و لافزنِ عشق.
عرض: آبرو.
مرحوم حسینعلی هروی مینویسد: بیت اشاره است به گفتگوی هدهد و مگس در منطقالطیر عطار: "هدهد به مگس میگوید: تو حشرهی کوچکی هستی که باید در ارتفاعات کم، پرواز کنی و بر پلیدیها بنشینی؛ در حالی که سیمرغ، شاه مرغان است و بر بلندترین قلههای جهان جا دارد. اگر تو هم بخواهی در این سفر، با ما به قلهی قاف بیایی، میان راه خسته میشوی؛ از حرکت میمانی و مایهی دردسرِ همسفران میشوی."(شرح غزلهای حافظ، ۱۸۱۸)
بیت ۲ - تقصیر: گناه و کوتاهی کردن.
بیت ۳ - پایه: قدر و منزلت، مقام و مرتبه.
جهت اطلاع از شرح کامل بیتها و معنی آنها، مراجعه بفرمایید به: شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۹۴۸ و ۹۴۹.
#حافظ
#شاخنباتحافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
هُدهُد صبا
از حافظ
ای هدهد صَبا، به سَبا میفرستمت
بنگر که از کجا به کجا میفرستمت...
در راه عشق، مرحلهی قُرب و بُعد نیست
میبینمت عیان و دعا میفرستمت...
تا لشکر غمت، نکند مُلکِ دل خراب
جان عزیز خود، به نَوا میفرستمت
ای غایب از نظر که شدی همنشین دل
میگویمت دعا و ثنا میفرستمت
در روی خود، تفرّجِ صُنعِ خدای کن
کایینهی خداینما میفرستمت...
نکات:
هدهد: مرغ سلیمان که به فارسی، پوپَک و شانهبهسر گفته میشود.
سبا: نام شهری در یمن که بلقیس ملکهی آن بود و طبق روایات اسلامی، سلیمان او را به زنی گرفت.
نوا: گروگان.
شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۲۲۶ - ۲۲۸.
#عشق
#حافظ
#شاخنباتحافظ
#محمدرضابرزگرخالقی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303