نماد شمع و شعلهی آن در اندیشهی مولانا
سالک، برای رسیدن به مقامات معنوی، موظف است همچون شمع، از شیرهی جانش مایه بگذارد و در راه محبوب بسوزد و فنا شود:
بر امید راهِ بالا کن قیام
همچو شمعی، پیش محراب ای غلام
اشک میبار و همیسوز از طلب
همچو شمع سربریده، جمله شب
(مثنوی، دفتر ششم، بیتهای ۱۷۲۸ و ۱۷۲۹)
وحدتِ عاشق فانی در معشوق، نزد مولانا، به شمع و شعله تشبیه شده است. شمع، سالکی است که به مرتبهی فنا نایل نشده است و شعله، عشق الهی است که هستی موهوم سالک را محو میسازد و خداوند، شمعساز است:
چون فناش از فقر پیرایه شود
او محمدوار، بیسایه شود...
شمع چون در نار شد کلی فنا
نه اثر بینی ز شمع و نه ضیا
(مثنوی، دفتر پنجم، بیتهای ۶۷۲ و ۶۷۷)
فرهنگ نمادها و نشانهها در اندیشهی مولانا، علی تاجدینی، ذیل شمع و شعلهی آن.
#شمعوشعله
#مولانا
#علیتاجدینی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303