سخنی از گلستان سعدی
صورت و سیرت
نه هر که به صورت نکوست، سیرت زیبا دروست؛ کار، اندرون دارد؛ نه پوست.
توان شناخت به یک روز در شَمایلِ مرد
که تا کجاش رسیدهست پایگاه علوم
ولی ز باطنش، ایمِن مباش و غِرّه مشو
که خُبثِ نفس،نگردد به سالها معلوم
لغات:
شمایل: جمع شِمال و شَمیله: شکل، صورت.
غرّه: فریفته.
خبث نفس: پلیدی درون.
کلیات سعدی، گلستان، باب هشتم در آداب صحبت، ص ۱۷۹.
#گلستانسعدی
#صورتوسیرت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303