سر آن بار امانت، چه بلا آوردید؟ از محمدعلی بهمنی آسمانها گِله دارند: ز ما سیر شدید بس که بر خاک نشستید، زمین‌گیر شدید پیِ اکسیر بُریدید ز گهواره‌‌یتان وایتان باد، نجُستید و چنین پیر شدید سرِ آن "بار امانت" چه بلا آوردید؟ که به جُرمش، همه مستوجب زنجیر شدید هر چه دفتر ورقی بود ز توصیف شما یادتان رفته که با دست که تحریر شدید همه جان و همه احساس، رهاتان کردیم چه گذشته است؟ به بی‌روحی تصویر شدید صورتی مانده از آن سیرت و آن هم بی‌اصل بس که هر آینه در آینه تکثیر شدید دیو می‌رفت در این چشمه به تطهیر رسد بر شمایان، چه گذشته است که تبخیر شدید..‌. شاعر شنیدنی است، بهمنی، ص ۲۶۳ و ۲۶۴. #آسمان #بار‌امانت #محمدعلی‌بهمنی https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

زبان واژه‌ها از محمدعلی بهمنی من و تو، این هجا را می‌شناسیم زبان واژه‌ها را می‌شناسیم سکوت از جنس فریاد است این جا چه خوب این هم‌صدا را می‌شناسیم شاعر شنیدنی است، ص ۹۷. #سکوت #فریاد #محمدعلی‌بهمنی https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

دل‌تنگِ خود از محمدعلی بهمنی اگرچه نزد شما، تشنه‌ی سخن بودم کسی که حرف دلش را نگفت، من بودم دلم برای خودم تنگ می‌شود، آری همیشه بی‌خبر از حال خویشتن بودم... غریب بودم و گشتم غریب‌تر؛ اما دلم خوش است که در غربتِ وطن بودم گزینه‌ی اشعار محمدعلی بهمنی، ص ۸۶ و ۸۷. #دل‌تنگ #محمدعلی‌بهمنی https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

شعرخوانی #محمدعلی‌بهمنی 🌹🌹🌹 شرمنده‌ام که همت آهو نداشتم https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303 🌻🌻🌻