eitaa logo
گلزار ادبیات
7.1هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
261 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌ و کارشناس ارشد ادبیات: عفت ک. (بانو خالقی) استفاده از مطالب، با درج لینک. کانال‌سوم: #سخنان‌بزرگان‌ایران‌و‌جهان https://eitaa.com/sokhananebozorgan2 کانال دوم‌: #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
بزرگان ادبیات فارسی ملک‌الشعرای بهار محمدتقی بهار، متولد ۱۸ آذر سال ۱۲۶۵ در مشهد است. پدرش محمدکاظم صبوری، ملک‌الشعرای آستان قدس رضوی بود و او در کنار پدر، شعر و فنون ادب را آموخت و پس از فوت وی، به فرمان مظفر‌الدین شاه، عنوان ملک‌الشعرایی به فرزندش واگذار گردید. در همان سالهای نوجوانی، به محافل آزادی‌خواهی خراسان راه یافت و با سیاست و مسائل روز مانوس گشت و اشعار آزادی‌خواهانه‌ی خود را، از طریق روزنامه‌های محلی خراسان انتشار داد. در دوران استبداد صغیر، روزنامه‌ی خراسان و سپس نوبهار را در مشهد منتشر کرد که پس از یک سال توقیف شد و به جای آن، تازه بهار را تأسیس کرد که آن هم توقیف و بهار در حالی که هنوز کمتر از سی سال داشت، به تهران تبعید گردید. بهار در تهران، مجله‌ی دانشکده را تأسیس کرد و به تحقیق و مطالعه در ادبیات پرداخت و پس از تأسیس دانشگاه تهران، در دانشکده‌ی ادبیات به تدریس مشغول شد. پس از سالها خاموشی به خاطر زندان و تبعید، بعد از شهریور ۱۳۲۰ دوباره قلم برگرفت و به سیاست و روزنامه‌نویسی روی آورد و در مبارزه با جهل و فساد قلم زد تا این که در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۰ بیماری او را از پای در آورد. آثار بهار، عبارتند از: تاریخ احزاب سیاسی، سبک‌شناسی یا تاریخ تطوّر نثر فارسی در سه جلد، تاریخ تطوّر نظم فارسی که از روی تقریرات او تدوین شده است، دیوان اشعار در دو جلد و تصحیح کتابهای تاریخ سیستان، تاریخ بلعمی، مجمل التواریخ و القصص، و جوامع الحکایات عوفی. اینک سروده‌ای از بهار🌺🌺🌺 همه رفتند از ملک ادب حکم‌گزاران همه رفتند شو بار سفر بند که یاران همه رفتند آن گرد شتابنده که در دامن صحراست گوید چه نشینی که سواران همه رفتند داغ است دل لاله و نیلی است برِ سرو کز باغ جهان لاله‌عِذاران همه رفتند افسوس که افسانه‌سرایان همه خفتند اندوه که اندوه‌گساران همه رفتند... خون بار بهار، از مژه در فُرقت اَحباب کز پیش تو چون ابر بهاران همه رفتند با تلخیص از کتاب چون سبوی تشنه، ص ۳۱ - ۳۹ . https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
زیر بار زور رفتن از ملک‌الشعرای بهار دورویه زیر نیش مار خُفتن سه‌پشته روی شاخ مور رفتن، تن روغن‌زده با زحمت و زور میان لانه‌ی زنبور رفتن، به کوه بیستون، بی رهنمایی شبانه با دو چشم کور رفتن، میان لرز و تب، با جسم پرزخم زمستان زیر آب شور رفتن، برهنه زخمهای سخت خوردن پیاده راه‌های دور رفتن، به پیش من هزاران بار خوشتر که یک جو، زیر بار زور رفتن خنده و گوهر، میرخدیوی، ص ۱۳۱‌. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303