eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
172 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
معرفی کتاب📚📚📚 نزدیکِ تهِ خیار این کتاب، مجموعه‌ی طنز ناصر فیض است که شامل حدود پنجاه شعر اجتماعی، سیاسی و... و سیزده متن نثر است که پنجاه صفحه به نثرهایی اختصاص یافته که قبلاً در "کتاب هفته" و روزنامه‌ی "جام جم" چاپ شده است. در واقع، نزدیک ته خیار، گزیده‌ای است از کتاب دیگر ناصر فیض "املت دسته‌دار" که چند اثر چاپ نشده‌ی دیگر نیز به آن افزوده گشته است. چاپ چهارم کتاب، توسط انتشارات سوره‌ی مهر، در سال ۱۳۹۳ و در ۲۰۸ صفحه منتشر گردیده است. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دوبیتی‌های امروزی😂😂 از ناصر فیض چه می‌شد کار دست او نمی‌داد به دستش، دسته‌ی جارو نمی‌داد خلاصه می‌کنم ای کاش، مجنون به لیلی، این قدرها رو نمی‌داد 🌺🌺🌺 کبوتر با کبوتر، فیل با فیل کند هم‌جنس را هم‌جنس تکمیل دو مصرع گفتم اما مانده‌ام توش مَفاعیلُن مفاعیلن مفاعیل 🌺🌺🌺 نزدیک ته خیار، ناصر فیض، ص ۱۳۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
انتخابات😂😂😂 از ناصر فیض هیچ قولی نمی‌دهم به کسی پس خیالم از این جهت، تخت است قول دادن به هر کس و ناکس به خدا، واقعاً کمی سخت است رأی خود را اگر به من بدهید مملکت، روبه‌راه خواهد شد هر چه خواهید، می‌شود آزاد وضعتان، ماهِ ماه خواهد شد..‌. بعد از این، در تمام مطبوعات نقد باید اساس آن باشد لیک، نقدی پسند ما افتد که کمی باب میلمان باشد هیچ کس را به خاطر جُرمی که نکرده‌ست، متهم نکنید راز پنهان هر که را با ماست سر بازارها، عَلَم نکنید.‌.. درِ هر جا که هست دانشگاه چند متری، گشاد خواهم کرد پشتِ کنکوریان کشور را زین عمل، شادِ شاد خواهم کرد می‌کنم ازدواج را آسان تا جوانان، کنار هم باشند چون که هرگز دلم نمی‌خواهد دو نفر را که متهم باشند! تا نباشید بعد از این نگران هر چه طاق است، جفت باید کرد مسکن از واجبات شهری ماست خانه را مفتِ مفت باید کرد همه باید سوار بنز شوند پولدار و گدا ندارد این می‌تواند برابری بکند قیمت آبِ جوب با بنزین... هیچ قولی نمی‌دهم به کسی پس خیالم از این جهت، تخت است پیش از این هم که گفته‌ام یک بار قول دادن، برای من سخت است. نزدیکِ تهِ خیار، مجموعه طنز ناصر فیض، ص ۴۰ - ۴۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سبک‌شناسی با شعر طنز 😂😂 سبک عِراقی از ناصر فیض ناگهان معشوق، یاغی می‌شود نوبتِ سبک عراقی می‌شود شاعر سبک عراقی، خسته نیست جمعه هم میخانه‌هایش، بسته نیست... آسمان و ریسمان آن، کم است شاعر سبک عراقی، آدم است دلبران، هستند همچون پادشا عاشق بیچاره، کمتر از گدا... بس که عاشق، می‌شود درگیر عشق عشق، پیرش می‌شود، او پیرِ عشق... هیچ کاری در عراقی، عار نیست بی دلیل، آن جا کسی بیکار نیست... چون شرابش نیست از جنسِ سَن‌ایچ خواهشاً، در نوع جنس آن مپیچ... چون تغزّل در عراقی محور است شاعر این جا، با غزل راحت‌تر است در قصاید، ناشی‌اند و ناتوان چون قصیده نیست جای این زبان تا برآید از پسِ هر مسئله سعدی از این سبک شد سعدی، بله! سهل گفت و مُمتَنِع تا این که شد شاعری شاخص‌ترین در سبک خود سبک هندی، بعدها آمد پدید بعدهاتر هم که هندی ورپرید! با تلخیص از املت دسته‌دار، مجموعه شعر طنز ناصر فیض، ص ۸۳ - ۸۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سبک‌شناسی با شعر طنز 😂😂 سبک هندی از ناصر فیض شعر تا خالی ز رندی می‌شود دور، دورِ سبک هندی می‌شود رند سبک هند، شخص شاعر است آن که در کشف مضامین، ساحر است... میوه‌ی این سبک، خیلی درهم است بیت‌های آبدار آن، کم است گرچه در هندی، کمی لوس است شعر کشف نامحسوس و محسوس است شعر واژه‌هایش، پیش‌پاافتاده است غالباً در کوچه‌ها افتاده است... بس که با اشعار خود، وَر می‌رود رشته‌ی حرف، از کفَش در می‌رود هرچه حس دارد، برای او کم است پنج حس با اوست؛ اما درهم است حسّ بینایی، چشایی می‌شود دلبر شاعر، کذایی می‌شود بوی گل را می‌توان این جا شنید مزه‌ها را می‌توان با چشم دید... بی کلامی پیش و بی یک حرف پس سبک هندی، سبک مضمون است و بس چون زبان سبک هندی سَخته نیست پیش مردم هم دکانش تخته نیست... الغرض، این سبک، یک سبک وِل است بدترین و بهترینش، بیدل است! با تلخیص فراوان(گزینش ۱۲ بیت از ۵۳ بیت) از املت دسته‌دار، مجموعه شعر طنز ناصر فیض، ص ۸۹ - ۹۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سبک‌شناسی با شعر طنز 😂😂 سبک نیمایی از ناصر فیض بگذریم از بازگشت و از وقوع چون که کم‌کم سبک نیما شد شروع بود نیما، مردی از اَبنای یوش شعرهایش، خیلی چیزها داشت توش! واژه‌هایش،داخل منزل نبود شعر او، تنها برای دل نبود... روز و شب، با فکر یک چیز جدید شعرهایی بس عجیب می‌آفرید... شعر نیما، بی در و دروازه بود لیک وجصافاً،* زبانش تازه بود گرچه زد بدجور قالب را شکست کارش اما، بهتر از شعر وی است کار نیما، کودتا در سبک بود راه رفتن، با روال کبک بود یافت از او شعر نو، ترویج را پس خدا رحمت کند یوشیج را *وجصافاً: یعنی وجداناً و انصافاً. به طنز و برساخته‌ی شاعر است. املت دسته‌دار، مجموعه شعر طنز ناصر فیض، ص ۹۵ - ۹۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303