خلاصهی داستان هَنبوی و ضَحّاک ماردوش
هنبوی، زنی است در عهد ضحاک ماردوش که روزی، قرعهی مرگ، به نام برادر، شوهر و فرزندش میافتد و هر سه تن را توقیف میکنند تا آن بیداد معهود (خوراندن مغز آنها به مارهای دوش ضحاک) بر ایشان رانند.
زن که عزیزترین کسان خود را در آستانهی هلاک میبیند، فریاد دادخواهی و تظلّم سر میدهد. با نالهی او، ضحاک ستمگر، اندکی بر سر مهر آمده، وی را مُخَیَّر می کند که یکی از آن سه را انتخاب کند تا مورد بخشایش قرار گیرد.
انتخاب جانکاهی است! به راستی، او زندگی کدام یک را بر دو دیگر ترجیح دهد؟ سرانجام، زن با این استدلال که: از دست دادن برادر را به هیچ نحوی نمیتوان جبران نمود، ولی به دست آوردن شوهر و فرزندی دیگر، مجدداً امکانپذیر است، برادر را از میان آنها برمیگزیند. ضحاک نیز به پاداش این پندار جالب، هر سه را به هنبوی میبخشد.
درآمدی بر ادبیات تمثیلی ایران، ۱- مرزباننامه، امیرحسین تسلیمی، ص ۳۷ و ۳۸.
#تمثیل
#هنبوی
#ضحاک
#امیرحسینتسلیمی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303