eitaa logo
گلزار ادبیات
7.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
165 ویدیو
4 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایتی از گلستان سعدی🌹🌹🌹 مادر دل‌آزرده وقتی به جهل جوانی، بانگ بر مادر زدم. دل‌آزرده، به کنجی نشست و گریان گفت: مگر خُردی فراموش کردی که دُرُشتی می‌کنی؟ چه خوش گفت زالی به فرزند خویش چو دیدش پلنگ‌افکن و پیلتن گر از عهد خُردیت یاد آمدی که بیچاره بودی در آغوش من، نکردی در این روز بر من جفا که تو، شیر‌مردیّ و من، پیرزن لغات: بانگ: فریاد. خردی: کوچکی، خردسالی. درشتی: تندی. زال: پیرزن. عهد خردی: روزگار کوچکی. نکردی جفا: ستم نمی‌کردی. گلستان سعدی، شرح دکتر احمدی گیوی، باب شسم در ضعف و پیری، ص ۳۴۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند: خردمند، هنگامی که پیر گردد، عقلش جوان شود و بی‌خرد، هنگامی که پیر گردد، نادانی‌اش جوان گردد. غرر الحکم، ج ۱، ص ۳۲۸. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنان بزرگان جهان درباره‌ی جوانی و پیری نه هیچ کس حرف جوان را می‌فهمد و نه جوان، حرف هیچ کس را می‌شنود. (ماری کوری) 🦋🦋🦋 جهان، به نیروی جوان و عقل پیر اداره می‌شود. (ویرژیل) 🦋🦋🦋 پیری، به سال نیست؛ به حال است. (جان اشتاین بک) 🦋🦋🦋 پیری، تنها در جسم نیست؛ اصل پیری، در روح است. (والت دیسنی) 🦋🦋🦋 برای شب پیری، در روز جوانی، چراغی باید تهیه کرد. (پلوتارک) 🦋🦋🦋 سخنان بزرگان، کاظمی و ناصری‌زاده، ص ۳۱ و ۳۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از بوستان سعدی در پیری کهن‌سالی آمد به نزد طبیب ز نالیدنش تا به مُردن، قریب که دستم به رگ بر نِه ای نیک‌رای که پایم همی برنیاید ز جای بدان مانَد این قامتِ خُفته‌ام که گویی به گِل در فرو رفته‌ام برو گفت دست از جهان در گُسِل که پایت، قیامت برآید ز گِل نشاط جوانی، ز پیران مجوی که آبِ روان، باز ناید به جوی اگر در جوانی زدی دست و پای در ایام پیری، به هُش باش و رای چو دوران عمر، از چهل درگذشت مزن دست و پا، کآبت از سر گذشت نشاط از من آن گه رمیدن گرفت که شامم، سپیده دمیدن گرفت بباید هوس کردن از سر به در که دور هوس‌بازی آمد به سر... لغات: قریب: نزدیک. دستم به رگ بر نه: نبضم را بگیر. خفته: خمیده و تاشده. دست در گسلیدن: ترک و رها کردن. رمیدن: دور شدن. سپیده دمیدن شام: کنایه از سفید شدن موی سیاه. کلیات سعدی، بوستان، ص ۳۷۹ و ۳۸۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دستگیری از صائب تبریزی به پیری، گر نمی‌خواهی که محتاج عصا گردی ز پا افتادگان را، در جوانی دستگیری کن گلچینی از اشعار زبانزد فارسی، دکتر فریبا خواجه‌وند و ابوالفضل امیردیوانی، ص ۵۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303