داستان کوتاهِ کوتاه📚📚📚
جمعه
گفت: لطفاً این پروندهها را بشمار.
گفتم: مثل هفتهی قبل، هنوز به سیصد تا هم نرسیده.
غمی روی چهرهاش نشست و گفت: یاران من، چه وقت کامل میشوند؟
برگردیم، داستان کوتاهِ کوتاه، مُبینی، ص ۶۰.
#جمعه
#یاران
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتی از دکتر شفیعی کدکنی
عاشق لالهی کوهم که به تنهایی خویش
زندگینامهی مجموعهی یاران شده است
طفلی به نام شادی، ص ۲۹۶.
#شفیعی_کدکنی
#لاله
#یاران
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303