حکمتهایی از نهج‌البلاغه💐💐💐 ره‌آورد سخاوت بخشش، بیش از خویشاوندی، محبت آورد. ☘☘☘ تقویت خوش‌بینی‌ها چون کسی به تو گمان نیک بُرد، خوش‌بینی او را تصدیق کن. ☘☘☘ خداشناسی در حوادث روزگار خدا را از سست شدنِ اراده‌های قوی، گشوده شدن گِرِه‌های دشوار و در هم شکسته شدن تصمیمها شناختم. ☘☘☘ نهج‌البلاغه، ترجمه‌ی دشتی، حکمتهای ۲۴۷، ۲۴۸ و ۲۵۰، ص ۶۸۱. #نهج‌البلاغه #بخشش #خوش‌بینی #خداشناسی https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

سخن از زیب‌النّسا، متخلّص به مخفی در سخن، پنهان شدم مانند بو در برگ گل میل دیدن هر که دارد، در سخن بیند مرا زیب‌النسا بیگم، شاعر قرن ۱۱ و اوایل ۱۲ هجری در هند، دختر بزرگ اورنگ زیب از پادشاهان سلسله‌ی گورکانیه‌ی هند که مادرش، ایرانی‌ بود و بدین جهت، مخفی، خود را ایرانی می‌دانست و سخت دلبسته‌ی ایران بود. دیوان زیب‌النسا(مخفی)، تحقیق و بررسی دکتر مهیندخت صدیقیان و دکتر سید ابوطالب میرعابدینی، ص ۴۱۸. #زیب‌النسا #مخفی #سخن https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

داستان کوتاه📚📚📚 دزدی روزی از روزها، فردی به قصد دزدی، وارد خانه‌ای شد و کیسه‌ای پر از جواهر را برداشت و سریع خانه را ترک کرد. خیلی خوشحال بود. وقتی به محل قرار رسید، دوباره کیسه را باز کرد تا به دوستش نشان دهد. کنار جواهرات، کاغذی تاشده بود که آن را قبلاً ندیده بود. با تعجب کاغذ را باز کرد. نوشته‌ی روی کاغذ، مرد را به فکر فرو برد. روی کاغذ نوشته بود: این جواهرات، سرمایه‌ی من است. خدایا، به حق محمد(ص) و آل محمد، آنها را محافظت بفرما. مرد با صدای دوستش، به خود آمد. سر کیسه را بست و خواست آن را به صاحبش باز گرداند. دوستش اعتراض کرد و او پاسخ داد: آن مرد، دعایی کرده و به خدا اعتماد نموده؛ من دزد دارایی او بودم؛ نه دزد دین او. اگر کیسه را پس ندهم، باورش به دعا و خدا سست خواهد شد. آن گاه، من دزد باورهای او هم خواهم بود و من چنین نمی‌کنم. زبان‌زد، عبداللهی، ص ۴۳. #داستان_کوتاه #دزدی https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

تسلّی🦋🦋🦋 از محمدرضا روزبه حسرت نَبَر به خواب درختان جنگلی هرچند مخملی. حسرت نبر به راحت ساحل به خواب کوه هرچند باشکوه. حسرت نبر به خلوت و خاموشی کویر هرچند دلپذیر. گیرم که ما چون موج و ابر و طوفان بی‌آشیانه‌ایم و در تمام عمر از غربتی به غربت دیگر روانه‌ایم اما غمت مباد آنها همیشه‌اند و فراموش می‌شوند ما لحظه‌ایم لحظه ولی جاودانه‌ایم. از پیله تا پروانگی، روزبه، ص ۱۱۲ و ۱۱۳. #تسلی #جاودانه https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

معرّفی کتاب چهل چراغ این کتاب، دربردارنده‌ی زندگی‌نامه و گزیده‌ی اشعار چهل شاعر نام‌آور ادب پارسی، از رودکی تا جامی است که با گزینش و شرح محمدجواد شکوری و با مقدمه‌ی دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، چاپ اول آن، در بهار ۱۳۸۹، توسط انتشارات آهنگ قلم، در مشهد و در ۳۹۹ صفحه منتشر شده است. برگزیننده‌ی آثار، سعی کرده است به ترتیب تاریخی، مختصری از زندگی چهل شاعر معروف را بیان کند و سپس نمونه‌هایی از اشعار آنها را همراه با معانی لغات و عبارات ارائه دهد. از جمله شاعران مطرح‌شده در این کتاب، می‌توان به نام این افراد اشاره کرد: رودکی، دقیقی، رابعه‌ی قُزداری، فردوسی، فرخی، بابا طاهر، ناصرخسرو، خیام، مهستی گنجوی، سنایی، انوری، خاقانی، نظامی، عطار، مولوی، سعدی، محمود شبستری، عبید زاکانی، حافظ، جامی و... . #معرفی_کتاب #چهل_چراغ #شاعران_فارسی https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

موتورزدگی😂 از محمد معتمد گروهی در موتورسیکلت‌سواری پی کارند و فکر رستگاری صدا در می‌کنند از دور و نزدیک به صبح و ظهر و عصر و شامِ تاری بلرزانند آن سان پرده‌ی گوش که لرزد کبک از بازِ شکاری نمی‌گویند در خوابند مردم ندارند آرزویی جز سواری نه بر ایشان رسد زور پلیسی نه مأموری ز سوی شهرداری رها هستند و آزاد از قوانین نه قیدی و نه بندی و نه باری خداوندا، بگیر از ما موتور را عنایت کن به جایش، اسب و گاری طنزنامه‌ی ۱۴۰۰، معتمد، ص ۸۴ و ۸۵. #شعر_طنز #موتورزدگی https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

آهنگ احسان خواجه امیری در مورد #امام_زمان(عج) ❤️❤️❤️ به نام: کاغذ💐💐💐 🆔https://eitaa.com/golhayeranggarang

سقوط🍁🍁🍁 از هوشنگ ابتهاج( ه.ا. سایه) گردنی می‌افراشت سرش از چرخ، فراتر می‌رفت آسمان با همه اخترهاش بوسه می‌زد به سرانگشتش سکه‌ی خورشید بود در مشتش یک سر و گردن گاه نه کم از فاصله‌ی کیهانی است وز سرافرازی تا خواری جز یک سر مو، فاصله نیست او سری خم کرد و آسمان با همه اخترهاش دور شد از سر او. بررسی و تحقیق در ادبیات معاصر ایران، دکتر حسن حاج سید جوادی، ص ۴۲۷. #هوشنگ_ابتهاج #سقوط https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

ابر و گل از انوری با گل گفتم: ابر چرا می‌گرید؟ ماتم‌زده نیست، بر کجا می‌گرید؟ گل گفت: اگر راست همی‌باید گفت بر عمر من و عهد شما می‌گرید چهل چراغ، شکوری، ص ۱۸۸. #انوری #ابر #گل https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303