eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
175 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
اصطلاحات عرفانی طلب در لغت، به معنای خواستن و در اصطلاح، از مراحل نخستین سیر الی الله است. سالک باید ابتدا حُسن طلب را در وجود خود بیدار کند و آن گاه، آداب آن را فرا گیرد. در کلمات بابا طاهر آمده است: هر کس خوب طلب نکند و در طلب جدّی نباشد، به مطلوب نمی‌رسد؛ زیرا پیدا کردن مطلوب، نتیجه‌ی حسن طلب است . حافظ می‌فرماید: غبار راه طلب، کیمیای بهروزی است غلام دولت آن خاک عنبرین‌بویم نیز: دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا جان رسد به جانان، یا جان ز تن برآید همچنین می‌گوید: عمری است تا من در طلب، هر روز گامی می‌زنم دست شفاعت هر زمان در نیک‌نامی می‌زنم شاخ نبات حافظ، ص ۱۰۶۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
معرفی کتاب شرح غزلهای سعدی در این کتاب، به شرح ۶۳۷ غزل سعدی و ۵۹ غزل الحاقی که مشتمل بر پند و اندرز است و در غزلیات دیگر پراکنده، پرداخته شده است. شارحان کتاب، دکتر خالقی و دکتر عَقدایی، چاپ اول آن را در سال ۱۳۸۶ در دو جلد و ۱۴۹۹ صفحه، توسط انتشارات زوّار منتشر کردند و چاپ سوم آن، در تابستان ۱۴۰۱ تقدیم ادب‌دوستان شد. غزلهای سعدی، افزون بر جذابیت و دلفریبی که در صورت آنها مشاهده می‌شود، در بُعد معنایی، آینه‌ای است از افکار انسان‌دوستانه، عشق به هستی و حیات بشری، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی، و تجربه‌های سعدی در سفرهایش که با پرهیز از تقلید و تکرار و زبانی ساده، معجونی بی‌مانند ساخت و به تمام کسانی که عشق به زندگی و انسان در رگهایشان جاری بود، تقدیم کرد. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آرایه‌های ادبی حسّامیزی حسامیزی، یعنی آمیختن حسها. گاهی آدمی به یاری نیروی خیال، تعبیرات و لغات مربوط به یک حس را به حسّ دیگر انتقال می‌دهد و بدین ترتیب، ترکیبهایی به وجود می‌آورد که برای احساس آنها، بیش از دو حس فرا خوانده می شود و گویی دو حس با هم برای درک و احساس چیزی لازم است. بنابر این، حسامیزی در اصطلاح بدیع، عبارت است از نسبت دادن محسوسات یکی از حواس به حسّ دیگر و احساس کردن چیزی با آمیختن دو حس؛ مثلاً: نگاه سرد، سرود سرخ، صدای گرم. گاهی وابسته‌های حواس ظاهر را به امور و مفاهیم ذهنی نسبت می‌دهیم و ترکیبهایی با بار عاطفی و زیباشناختیِ ویژه‌ای به وجود می‌آوریم؛ نظیر: عشق گرم، عقل سرخ، درک سبز. مثالهای دیگر: به ترانه‌های شیرین، به بهانه‌های رنگین بکشید سوی خانه، مه خوب خوش‌لقا را (مولوی) اگر دشنام فرمایی و گر نفرین، دعاگویم جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را (حافظ) که این موارد حسامیزی دارند: ترانه‌های شیرین، بهانه‌های رنگین، جواب تلخ. با تلخیص از بدیع در شعر فارسی، ص ۹۵ و ۹۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ویراستاری ۱۲ - سه نقطه ( ... ) موارد استفاده‌ی این علامت، به شرح زیر است: الف - به جای یک یا چند کلمه‌ی محذوف؛ مانند: فقر و بیکاری و... از عوامل فساد جامعه است. ب - در تصحیح متون کهن، آن جا که مصحّح در متن، افتادگیهایی می‌بیند که نسخه‌بدلها در آن جا ساکت است؛ مانند: باز گردید و کارهای خویش بسازید که آن چه بباید فرمود، شما را می‌فرماییم آن مدت که شما را این جا مقام باشد و آن ... روز خواهد بود.( تاریخ بیهقی، ص ۸۸۳) ج - هنگام قطع مطلبی که بخشی از آن نقل شده است؛ چه قطع در اول عبارت منقول باشد و چه در آخر آن؛ مانند: ... و حالا پشت دستم را داغ می‌کنم که دیگر از این کارها نکنم ؛همین یک بار هم برای هفت پشتم کافی است که ... . توجه: هر گاه سه نقطه در انتهای جمله واقع شود، یک نقطه‌‌ی دیگر به علامت پایان جمله باید افزوده‌ شود. راهنمای نگارش و ویرایش، ص ۹۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سلام صبحتان به خیر. توجه: شماره‌ی ۱۱ ویراستاری را حواسم نبود جا گذاشتم .ان شاءالله برای دفعه‌ی بعد.🌺🌺🌺🌹🌹🌹
احادیثی از امام رضا علیه السلام: ۱ - هر که غم مومنی را بزداید، خداوند در روز قیامت، غم را از دل او می‌زداید. 🌺🌺🌺 ۲ - خشم، کلید هر بدی است. 🌺🌺🌺 ۳ - از جمله حقوق مومن بر مومن، این است که در دل، او را دوست بدارد؛ با مالش به او کمک برساند؛ او را در برابر کسی که به وی ستم کند، یاری دهد؛ ... به او ستم نکند؛ با او دغلی نکند؛ به او خیانت نکند؛ او را وانگذارد؛ از او غیبت نکند؛... . 🌺🌺🌺 گزیده‌ی حکمت‌نامه‌ی رضوی، ص ۴۶۲، ۴۸۰ و ۸۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
عارفان بزرگ بُشر حافی بُشر یا بِشر بن حارث مروزی، از زاهدان قرن دوم و سوم هجری قمری، در یکی از روستاهای مرو به دنیا آمد و بعدها ساکن بغداد شد و در همان جا وفات یافت. او یکی از اشراف‌زادگان و ابتدا اهل فسق و فجور بود. ماجرای توبه‌ی بشر را چنین نقل کرده‌اند: روزی امام کاظم - علیه السلام - از کنار خانه‌ی بشر می‌گذشت. صدای ساز و آواز و لهو و لعب، از خانه بلند بود. امام از کنیزی که از خانه‌ی بشر بیرون آمد، پرسید: صاحب این خانه، آزاد است یا بنده؟ کنیز گفت: او آزاد است. امام فرمود: راست گفتی. اگر او بنده بود، از مولای خود می‌ترسید. کنیز برگشت و بدون این که امام را شناخته باشد، بشر را از گفته‌ی امام آگاه کرد. بشر، پابرهنه از خانه بیرون رفت و دنبال امام دوید و در نتیجه‌ی گفت‌و‌گویی با ایشان، از عملش شرمنده شد و توبه کرد. به همین علت، به بشر حافی، یعنی پابرهنه معروف شد. پندها و حکمتهایی از بشر: کسی شیرینی آخرت را درنمی‌یابد که دوست دارد مردم او را بشناسند؛ یعنی دوست دارد که مردم بر صفات کمال او آگاه شوند. نگاه به احمق، چشم را داغ و نگاه به بخیل، دل را سنگ و سخت می‌کند. در ترک ظاهرسازی بکوش و ظاهرسازی نکن. با تلخیص از کتاب عارف پابرهنه، نویسنده عبدالحلیم محمود، مترجم مرحوم دکتر قاسم انصاری، چاپ اول، زوار، ۱۴۰۰، ص ۵۷ و ۶۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303