گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم
❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
صفحه171
#قرآن_کریم
🌷 یاد شهدا با ذکر صلوات
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار
👇👇👇
🆔@golzarqom
https://eitaa.com/golzarqom
┈•✾•🍃🌺🍃•✾•┈
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم
گلزار: تصاویری از مراسم سالگرد شهیدان رحیمی که با
حضور همرزمانشان ،و اقشار
مختلف مردم شهید پرور
در گلزار برگزار شد
🌷 یاد شهدا با ذکر صلوات
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار
👇👇👇
🆔@golzarqom
https://eitaa.com/golzarqom
┈•✾•🍃🌺🍃•✾•┈
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم
گلزار: بعد از سالها
هنوز مادر اینطور فرزندش را در
آغوش میکشد
🌷 یاد شهدا با ذکر صلوات
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار
👇👇👇
🆔@golzarqom
https://eitaa.com/golzarqom
┈•✾•🍃🌺🍃•✾•┈
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم
🔰خاطرهای به قدر چندین خاطره
فاصله روزهایی که با ادبیات کلاس دوم دبستان برای رزمندهها نامه مینوشتم و با پول تو جیبی برایشان کمپوت گیلاس میخریدم، روزهایی که همراه پدرم در "گلزار علیبنجعفر علیه السلام" قدم میزدیم و او عکس شهدایی را که از کلاس درسش فارغ التحصیل شده بودند را نشانم میداد، تا زمانی که کنار مزار شهید "محمدرضا شفیعی" خطاب به همه شهدا گفتم دوست دارم برای شما کاری انجام دهم که جواب کوچکی باشد در قبال کار بزرگی که شما برای ما انجام دادید؛ اگرچه سالیان بسیاری است؛ اما به اندازه یک چشم بر هم زدن گذشت.
مدت زمان کمی از درخواستم از شهدا گذشته بود که شبی خواب سردار شهید "مهدی زین الدین" را دیدم که با لباس رزم جلو ایستاده بود و پشت سرش تعداد زیادی از شهدا بودند. بینمان حرفی رد و بدل نشد؛ اما از نگاه مضطربش فهمیدم برای رفتن خیلی عجله دارد.
به فاصله کمی از این خواب، گروه فرهنگی خواهران آمر با درخواست خانواده شهدا و همکاری دفتر گلزار برای رسیدگی به وضع نامطلوب حجاب خانمها شکل گرفت و از آن زمان تا امروز که در گلزار بزرگداشت شهیدان رحیمی برگزار شد، بیش از دو سال میگذرد.
در قسمتی از این مراسم گروهی از جانبازان ویلچرنشین برای همرزمان شهیدشان قرآن خواندند و سرود اجرا کردند.
وقتی چشمم به یکیشان افتاد که علاوه بر پا، دستانش هم یکی از مچ و یکی از ساق، قطع شده بود، شرمندگی اجازه نداد بیشتر در محضرشان بمانم.
رفتم تا زودتر از ساعت مقررمان امر به معروف را شروع کنم. یک روسری هم که کمی جلو بیایید، اوضاع به همان اندازه بهتر میشود.
مشکل کمبود نیرو و امکانات ما را شهدا خوب متوجه میشوند که در در این دو سال و اندی هوادار و مراقب ما بودند.
افسوس که در مقابل چنین قهرمانانی که از همه هستی خودشان گذشتند تا اسلام و انقلاب بماند و با خونشان از سرزمینمان پاسداری کردند؛ ما کممعرفتیم که تلاش نمیکنیم از این قطعه کوچک مزار شهدا و حریم فرزند امام جعفر صادق علیه السلام، پاسداری کنیم.
وقتی خانمهایی که به کمک ما میآیند اندک هستند، چهار در وجود دارد که مسئولین رضایت نمیدهند گیت زده شود و ورود با چادر مانند حرمها اجبار شود؛ شبیخونزدههای فرهنگی به خودشان اجازه میدهند با هر سر و وضعی پا به این مکان مقدس بگذارند.
امروز روحانی مسنی که دلش از بدحجابیهای محوطه خون شده بود، از سر دلسوزی کمی با عتاب به ما گفت: "چرا همهتان ورودی ایستادهاید؟! توی محوطه بروید و برای حجاب، امر به معروف کنید."
گفتم چشم. ناراحتیاش را درک کردم؛ اما اگر عجله نداشت و کمی میماند، میگفتم که وقتی تعدادمان کم است و چند نفر از خادمین شهدا هم نوجوان هستند و نیازمند همراهی بزرگتر، چطور اینجا تنهایشان بگذاریم و خودمان به محوطه برویم؟! بارها دیدهام که کسانی که تذکر حجاب میگیرند با سخنان نیشدار این نوجوانان مومن را آزردهاند.
چون میدانم کسانی که حرمت گلزار شهدا را نگه نمیدارند، مخاطب کانال گلزار نیستند، این مطلب را اینجا مینویسم.
هر وقت که با خادم الشهدای نوجوانی که هر هفته سر وقت به گلزار میآید، برای گشت میرویم و کنار هر کدام از درهای گلزار مدت کمی میمانیم تا گمان شود همه درها کنترل میشود و خادم دارد؛ برای غربت شهدا دلم میگیرد و غصهام میشود.
وقتی پدران شهدا را میبینم که هر هفته با عصا و دولا دولا خودشان را به مزار فرزندشان میرسانند یا مادرانشان را میبینم که روی ویلچر نشستهاند و موقع رفتن از ما تشکر میکنند، خجالت زده میشویم که وضعیت حجاب آنگونه که باید باشد نیست.
#خاطرات خادمین شهدا، واحد خواهران
#شماره ۴۰
#هرشنبه
عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار
👇👇👇
🆔@golzarqom
#https://eitaa.com/golzarqom
•🍃🌺🍃•