eitaa logo
گلزار شهدای علی ابن جعفر قم
900 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
340 ویدیو
0 فایل
پایگاه اطلاع رسانی گلزار شهدای علی ابن جعفر (ع) استان قم آدرس: انتهای خیابان انقلاب، گلزار شهدای علی ابن جعفر تلفن: ۰۲۵۳۷۷۳۲۰۶۵ 🛠 ارتباط با ادمین: @admingolzar 📩 ایمیل پشتیبانی:
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰 به نیابت از شهدا یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر علیه‌السلام، وجود بیش از هزار شهید غیرایرانی است. شهید"کمال کورسل" فرانسوی، شهدای پاکستانی و شمار زیادی از شهدا از عراق و دیگر کشورها هستند. عراقی‌ها و پاکستانی‌ها برای زیارت امام‌زاده علی‌بن‌جعفر علیه‌السلام و شهدا زیاد به گلزار می‌آیند. علاقه پاکستانی‌ها به "شهید علی آقازاده‌نژاد" یکی از دلایل حضور آنهاست. می‌آیند بر سر مزارش، خیلی سوزناک سینه‌زنی می‌کنند. بانوانشان هم حجاب خوبی دارند، با همان لباس و چادر محلی‌شان، ساده و بی‌آلایش هستند و نیازی نیست به آنها تذکر حجاب بدهیم. یک بار زمانی که در میانه‌ی گلزار داشتم به دختر نوجوانی که بی‌حجاب بود، روسری هدیه می‌دادم، آقایی روحانی که از لهجه‌اش فهمیدم پاکستانی‌ است، جلو آمد و تشکر کرد. با فارسی دست و پا شکسته‌ از من می‌خواست که از روسری سرکردن‌ها فیلم بگیریم تا دیده شود. می‌پرسید این روسری‌ها را چه کسی تامین می‌کند. وقتی گفتم بانی خاصی ندارد؛ مومنین نذر فرهنگی می‌کنند و روسری‌ها را هدیه می‌دهند، کمی تعجب کرد. مومنین روسری‌های رنگارنگ را مطابق با سلیقه‌ی دختران تازه‌تکلیف می‌خرند تا به نیابت از آنها و از طرف شهدا به دختران معصوم سرزمینمان هدیه دهیم. من بارها برق شادی را وقتی گفتم روسری هدیه شهداست در چشم دختران نوجوان دیده‌ام و خدا پدرت را بیامرزد را از زبان رهگزاران شنیده‌ام. خادمین شهدا، واحد خواهران ۲۹ صبح شنبه عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom ✾•🍃🌺🍃•✾
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰 دلنوشته‌ای برای شهدای گمنام این هفته زمانی‌که به گلزار آمدم و دکور دفاع‌مقدسی و فرش‌های پهن شده بین مزار شهدا را دیدم، فهمیدم قرار است یادواره برگزار شود. داشتم میز دلنوشته را آماده می‌کردم که خانمی آمد و گفت برای سه شهید گمنامی که در گلزار شهدای‌علی‌بن‌جعفر علیه السلام هستند، یادواره گرفته‌اند و میزی برای استقبال می‌خواست. تعدادی خانم‌ بودند که خودجوش مراسم گرفته‌بودند. با هم میز دلنوشته را بردیم و رویش را با عکس شهدا پُرکردیم. دفتر دلنوشته این هفته، مخاطب خاصش شهدای گمنام شدند. نزدیک عید غدیر بود و گرامیداشت یاد شهدای سادات که تعدادشان هم در گلزار کم نیست. اولین و دومین دلنوشته را پسرهای نوجوانی نوشتند که بر حسب اتفاق هر دو خودشان از سادات بودند. نوجوان‌ها می‌آمدند با علاقه‌ی خاصی به عکس شهدا نگاه می‌کردند و برای نوشتن دلنوشته بین خودشان صف می‌گرفتند. دیدم یکیشان عکس رزمنده نوجوانی را به دوستش نشان می‌دهد و می‌گوید: "این که خیلی سنش کمه!" دختری توجهم را جلب کرد که کنار میز می‌آمد، می‌رفت و از دور نگاه می‌کرد؛ اما دل نمی‌کند و دوباره می‌آمد عکس‌ شهدا را نگاه می‌کرد. سویشرت پوشیده بود، سنش را که پرسیدم، حدودا ده ساله بود. گفتم شهدا را دوست داری؟ گفت بله. گفتم آنها هم دوستت دارند و می‌خواهند حجاب بهتری داشته باشی. قبول کرد و یک گوشه‌ی دفتر، دلنوشته نوشت؛ برای شهدایی که خودشان دعوتش کرده بودند. خادمین شهدا، واحد خواهران ۳۰ صبح شنبه عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom ✾•🍃🌺🍃•✾
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰 راهنمای زائر این هفته که به گلزار آمدم، هوا بسیار گرم بود. حرارت از زمین بلند می‌شد و از آسمان آتش می‌بارید. مردم هم دیرتر از همیشه برای زیارت به گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر علیه‌السلام آمدند. ما معمولا وقتی ابتدای ورودی گلزار می‌ایستیم و چوب‌پَر سبز به دست می‌گیریم، زیاد پیش می‌آید که نشانی مزار شهدا را از ما بپرسند. در این پرسش‌ها، سردارشهید"مهدی زین الدین" با اختلاف پیشتاز است و شهیدان سیدمجتبی صالحی خوانساری، محمدرضا شفیعی، محمدمعماریان، علی‌اکبر نظری ثابت، محمدجواد دل‌آذر، شهدای مدافع حرم، شهیدان گمنام، آیت الله"صفایی حائری و دیگر شهدا قرار دارند. وقتی دختری‌ نوجوان یا خانواده‌ای که از شهری دور به زیارت شهدا آمده‌اند را تا کنار مزار شهید همراهی می‌کنیم، گویا صدای تشکر شهید را می‌شنویم. گاهی پیش می‌آید زائران اسم شهیدی را می‌برند و ما محل مزارش را نمی‌دانیم و شرمنده می‌شویم که نشانی مزار بیش از ۳۰۰۰ شهید گلزار را نمی‌دانیم. آن وقت به ناچار راهنمایشان می‌کنیم به سمت دفتر گلزار که دفتر قدیمی بزرگی از اسامی شهدا و نشانی مزارشان دارند. این جمعه اما، بیشتر از اینکه سراغ مزار شهدا را از ما بگیرند، بارها از مکان اخذ رای سوال کردند. حسینیه امام خمینی رحمت الله علیه و دبیرستان مقابل گلزار شهدا را معرفی می‌کردیم. خانواده شهدا و مردم که به دنبال رئیس‌جمهوری شبیه شهید رئیسی بودند، نشانی محل اخذ رای را می‌خواستند. خادمین شهدا، واحد خواهران ۳۱ صبح شنبه عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom ✾•🍃🌺🍃•✾
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰پدر؛ مربی دختر یکی از روزهای بسیار گرم مرداد ماه بود و هنوز گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر علیه‌السلام خلوت. این روزها معمولا مردم کمی دیرتر به گلزار می‌آیند تا اندکی از شدت گرما کاسته شود. در ورودی گلزار ایستاده بودیم که خانمی با پوشش نامناسب وارد شد. به او گفتم چادر ندارین؟ نداشت. گفتم پس ما به شما امانت می‌دهیم. کمی تردید داشت؛ اما قبول کرد. همسر و دختر ۳،۴ ساله‌اش هم همراهش بودند. وقتی مشغول سرکردن چادر بود، دخترش با شیرین زبانی خاصی رو به او کرد و گفت: "مامان دیدی بابا گفت چادر سرکن." خانم که جوابی برای دختر کوچکش نداشت؛ فقط چند لحظه با تعجب به او نگاه کرد! موقع خارج شدن از گلزار هم که برای پس دادن چادر آمد، هنوز چادر روی سرش بود. کمی بعد، خانواده دیگری آمدند. دختر نوجوانشان مانتویی کوتاه پوشیده بود. پدرش گفت چادرش در ماشین است و ماشین جای دوری پارک شده است. گاهی خانم‌ها چادرشان در ماشینشان است و وقتی ممانعت می‌بینند، به سراغ چادر خودشان می‌روند. اما این خانواده نه به سراغ چادر خودشان رفتند، نه از ما چادر امانتی قبول کردند! چند قدم که از ما دور شدند، پدر دختر آمد و معتقد بود ما با این کار دخترش را از حجاب زده می‌کنیم! وقتی که رفت به این فکر کردم که پدرها چقدر می‌توانند با رفتارشان روی دخترشان تاثیر بگذارند. یکی دختر ۳ ساله‌اش را مشوّق حجاب می‌کند و دیگری با منطق اشتباهش دخترش را از حجاب دور می‌کند. خادمین شهدا، واحد خواهران ۳۲ صبح شنبه عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom ✾•🍃🌺🍃•✾
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰صبر زینبی ما اینجا در گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر علیه‌السلام، چندین خادم‌الشهدای نوجوان داریم که علاقه به شهدا و حس تکلیف نسبت به واجب امر به معروف، روزهای پنجشنبه و جمعه آنها را از خنکای کولر و تفریحات نوجوانانه به ایستادن در ورودی گلزار در گرمای بالای ۴۵ درجه رسانده است. ما به این نوجوانان مشتاق که بیشتر اوقات با مادرهایشان می‌آیند، توصیه می‌کنیم با هم‌سن و سال‌های خودشان که حجاب مناسبی ندارند صحبت کنند، چه اینکه زبان هم را بهتر می‌فهمند و در ضمن از گزند حرف‌های تلخ بزرگ‌ترها هم حفظ می‌شوند. زینب یکی از این نوجوانان، وقتی آمد، خیلی پرانرژی بود؛ هم تذکر می‌داد، هم مواردی که نیاز به تذکر داشت را به من نشان می‌داد. حتی کمی که گذشت اعتماد به نفسش آنقدر بالا رفت که گفت: "شما اگر می‌خواهید به گشت بروید، بروید من اینجا هستم!" وقتی گفتم شما در دستم امانتی و نمی‌شود اینجا تنها بمانی، قانع شد و چوب‌پَر به دست، کنارم روی صندلی نشست. روز دومی بود که می‌آمد و دلم می‌خواست با آدم نامهربانی که اشتیاقش را کورکند، روبرو نشود. آقایی با دو دخترش بیرون می‌رفتند، دخترها سن تکلیف بودند؛ اما شالشان خیلی عقب بود. زینب به دخترها تذکر داد؛ ولی پدرشان با لحن تندی اعتراض کرد. زینب ناراحت شد و چهره‌اش درهم رفت. خواستم از دلش دربیاورم گفتم: "انگار پدر دخترها دوست نداشت حجاب داشته باشند." او هم به نشانه تایید سرش را تکان داد. کمی گذشت و تلخی رفتار آن آقا داشت فراموش می‌شد، که دیدم با دخترهایش وارد گلزار شدند، آقا به طرف من آمد. اول کمی ترسیدم، اما مقداری بستنی یخی خریده بود و با اصرار تعارف می‌کرد و سراغ زینب که کنار میز کودک مشغول بود را می‌گرفت و تکرار می‌کرد: " آن دختر خانم کجاست؟" حرفی از رفتار زشتش نزد؛ اما کاملا شرمنده بود. به دخترهایش توجه کردم، حتی یک تار مویشان بیرون نبود. وقتی زینب را دیدم که چوب‌پر به دست، کنار ورودی گلزار بستنی یخی می‌خورد، مطمئن شدم آن پدر را بخشیده است. عجیب نیست که چندین نفر از آمرین نوجوانمان نامشان زینب است؛ چراکه امر به معروف صبر زینبی می‌طلبد... خادمین شهدا، واحد خواهران ۳۳ عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom ✾•🍃🌺🍃•✾
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰به نیت شهدا برخی روزها می‌شود که اکثر کسانی که به گلزار شهدای علی‌بن‌جعفرعلیه‌السلام می‌آیند، حجاب خوبی دارند و کم پیش می‌آید که نیاز به امر به معروف داشته باشند؛ ولی متاسفانه این روزهای خوب اندک هستند. در یکی از روزها، زمانی که تازه شیفت شروع شده بود، دختر حدودا ۴ ساله‌ای را دیدم که ظرف کوچکی از سوهان را به مردم تعارف می‌کند و تاکید می‌کند به نیت شهدا. واکنش مردم به نیت دخترک جالب بود. لبخند می‌زدند و سرش را نوازش می‌کردند. انرژی زیادی از نیت دخترک گرفتیم؛ اما روز پُرماجرایی بود. خانم‌‌های بدحجاب پشت‌سر هم می‌آمدند؛ اما با ما همکاری نمی‌کردند. حتی یکی از آنها وقتی محترمانه از او خواستیم چادر بپوشد، از دایره ادب خارج شد. البته این وقت‌ها مردم برای حمایت و دل‌جویی می‌آیند و شیرینی محبتشان، تبرکی که از چوب‌‌پَر سبز می‌گیرند و التماس دعایی که می‌گویند، تلخی بداخلاقی‌ها را با خود می‌شوید و می‌برد. همان روز خانمی که خواهر دو شهید و دو جانباز بود را در گلزار دیدم. صحبت از تاول‌هایی شد که با شروع فصل گرما روی بدن برادر شیمیایی‌اش ظاهر می‌شود و بعد از ناسور شدن، سر وکارش را به آی‌‌سی‌یو و بیمارستان می‌اندازد. اینکه بیش از سی سال است که هر سال این روال تکرار می‌شود. وقتی از هم جدا شدیم، هر خانم کم‌حجابی که در گلزار شهدا می‌دیدم، به این فکر می‌کردم که احتمالا مثل من از تاول‌های ناسور جانبازان شیمیایی چیزی نشنیده است. خادمین شهدا، واحد خواهران ۳۴ عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom ✾•🍃🌺🍃•✾
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰شهید نصرالله عزیز این روزها روی دیوار ورودی گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر علیه‌السلام، عکس‌های شهید "سیدحسن نصرالله" خودنمایی می‌کند. به احتمال زیاد در طی دو سال تحصیل او در حوزه علمیه قم و سفرهای بعدیش، بارها به زیارت امام‌زاده و شهدا آمده است و از این ورودی عبور کرده است. ما هم یادبود کوچکی به یاد این مرد بزرگ و شهید "عباس نیلفروشان" برپاکردیم. میزی با عکس شهید، شمع، ظرفی خرما و دفتر دلنوشته. عکس شهید در بنر می‌خندید؛ اما مردمی که جلوی یادبود می‌ایستادند، بغض در گلو داشتند و اشک در حلقه‌ چشم. پیرزن قدخمیده‌ای که سواد نداشت، با دستان پُرچین و چروکش با حسرت روی عکس "سید" دست کشید، اشکش را با گوشه چارقدش پاک کرد و رفت. روحانی محاسن سفیدی، مدتی مقابل یادبود ایستاد و مطلبی نوشت. پسر ۹ ساله‌ای از آرزوی شهادتش گفت و عکس "موشک وعده صادق" د‌و را کشید. آقایی نوشت: حزب الله زنده است. دو دختربچه هم در دفتر دلنوشته برای او نقاشی کشیدند. یکی‌شان گفت خانه‌ شهید را کشیدم که دارد در آن استراحت می‌کند. شاید هم منظورش ساختمانی بود که در آن شهید شد. خانمی که مانتو و روسری به تن داشت، به عکسش غصه‌دار نگاه کرد و با اشک گفت: "خیلی حیف شد" و یک جمله کوتاه در دفتر نوشت. وقتی گفتم موهایتان را بپوشانید، گفت: "خوب شد گفتی"و روسریش را درست کرد. و من با خودم فکرکردم،"خوب شد گفتی" جواب خیلی از امربه‌معروف‌هایی است که ترک می‌کنیم. خادمین شهدا، واحد خواهران ۳۵ عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom ✾•🍃🌺🍃•✾
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰تاثیر خانواده در یکی از روزهای پاییزی گلزار شهدای علی بن جعفر علیه السلام، در ورودی گلزار ایستاده بودیم که دختر نوجوانی با روسری کوچک، تند عبور کرد. به او گفتم: "دخترم موهات مشخصه" با خشمی عجیب گفت؛ "به شما ربطی نداره" متعجب از برخوردش بودم که پدرش عینا جمله دختر را با همان خشونت تکرار کرد. روز دیگری به دختر نوجوانی با مهربانی تذکر دادم تا موهایش را بپوشاند، ولی تا خواست شالش را درست کند؛ پدرش دستش را کشید و منصرفش کرد! در موقع خروج هم به خاطر لجبازی با امر به معروف، شال دخترش را انداخته بود! اما دخترک معلوم بود خجالت می‌کشد. دختر تازه تکلیف دیگری را خادم الشهدای نوجوان به حجاب ترغیب کرده بود. به او روسری دادیم. خیلی مشتاق بود؛ حتی چادر امانی هم می‌خواست. چند هفته بعد اتفاقی در گلزار دیدمش. بدون حجاب بود با تی‌شرت آستین کوتاه! گفتم چرا روسری هدیه شهدا را سر نکردی؟! گفت مهمانی بودیم. فهمیدم خانواده همراهی ندارد. خودش هم بخاطر سن کم هنوز استقلال رای ندارد. گفتم شهدا ناراحت هستند که روسری هدیه‌شان را سرنکردی، برای همین من را دیدی که برایت یادآوری شود. قول داد بعد از این روسری‌اش را سرکند. البته تاثیر مثبت خانواده را هم زیاد دیده‌ایم. مثلا دختری که روسری هدیه گرفت و خاطره‌اش را قبلا نوشته‌ام. او خانواده همراهی داشت. اخیرا دخترک به سراغم آمد. خودش را معرفی کرد و گفت علاوه بر روسری هدیه شهدا، چادر هم سرمی‌کند. خادمین شهدا، واحد خواهران ۳۶ عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom •🍃🌺🍃•
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰بهشت شهدا گلزار شهدای قم در مجاورت آستان امام‌زاده علی بن جعفر علیه‌السلام، معروف به امام‌زاده "در بهشت" قرار گرفته است. گفته شده یکی از هشت در بهشت، از اینجا باز خواهد شد. همچنین درباره گلزار شهدا که در سالیان دور، انارستان بزرگی بوده است، می‌گویند که پذیرای خیمه‌گاه امام زمان عجل الله فرجه الشریف بوده است و بعدتر این زمین شریف، نصیب پاک‌ترین بدن‌ها می‌شود. بی‌راه نیست اگر راهی که از میان مزار شهدا، در اصلی را به حرم امام‌زاده وصل می‌کند را، راه بهشت بنامیم. وقتی پنجشنبه و جمعه از راه می‌رسد و خادمین شهدا با حمایل‌های سبز، کنار راه بهشت، به امر به معروف می‌ایستند، از دیدن پدر و مادران شهدا که با قدی خمیده، عصا در دست یا نشسته در ویلچر می‌گذرند، دلخوش می‌شوند. ما خادمین وقتی برای گشت امر به معروف می‌رویم، اگر ببینیم پدر و مادری با فرزند شهیدش خلوت کرده، قدم کندمی‌کنیم و آهسته می‌گذریم. خداخدا می‌کنیم چشمانشان به آن خانم بدحجابی نیافتد که با گستاخی در گلزار شهدا قدم می‌زند و زیربار پوشاندن موهایش نمی‌رود. که اگر ببینند دل نازکشان می‌شکند و گاهی درد دلشان را برای ما می‌آورند که ما خون ندادیم تا خانم‌ها با این وضع به گلزار شهدا بیایند. بیشتر اما لب فرو می‌بندند و فقط چشمان سپاسگزارشان را می‌بینیم که از مقابلمان می‌گذرد و ما می‌مانیم با بار سنگینی که روی دوشمان احساس می‌کنیم و سنگری که نباید خالی بماند. خادمین شهدا، واحد خواهران ۳۷ عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom •🍃🌺🍃•
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰عهد فاطمی در گلزار شهدای علی‌بن جعفر علیه‌السلام، صدها شهیدی آرمیده‌اند که نقش سربند و رمز عملیات‌هایشان، یا زهرا بوده است. در ایام شهادت حضرت فاطمه سلام‌الله علیها، خواهران خادم‌ با همکاری دفتر گلزار، کنار مزار شهدا، غم‌خانه حضرت زهرا سلام الله علیها را برپا کردند و پنجشنبه و جمعه‌ای که ایام شهادت خانم بود، امر به معروف هم رنگ فاطمی گرفت. خانم‌ها؛ حتی غیرمحجبه‌ها می‌آمدند کنار یادبود می‌ایستادند، از فرزندانشان عکس می‌گرفتند، از گل‌های پَرپَر روی تابوتِ نمادین برای تبرک برمی‌داشتند و وقتی تذکر حجاب می‌دادیم، با احترام می‌پذیرفتند. حتی چند نفرشان شمع‌های روی تابوت را با ما روشن کردند. عهدهای زیادی با حضرت زهرا سلام الله علیها روی برگه و دفتر دلنوشته ثبت شد. در این بین، چند دختر و پسر کوچک هم مثل بزرگ‌ترها، عهد فاطمی نوشتند. آقایی وقتی گفتیم دفتر برای چیست، یک صفحه کامل با خانم درددل کرد. گروهی خانم‌ هندی مدتی طولانی کنار یادبود توقف کردند و عکس گرفتند. خیلی کم فارسی می‌دانستند. دفتر دلنوشته برایشان مثل معما بود، وقتی به انگلیسی توضیح دادم، چشمانشان برق زد و خودکار را برداشتند و به نوبت دلنوشته‌شان را به زبان خودشان ثبت کردند. اول گمان کردیم انگلیسی نوشته‌اند، اما گفتند اردو و انگلیسی مخلوط است. بین ما و آن خانم‌های هندی، خط و زبان مشترک نبود، اما معنای هیزم و در سوخته را هردو می‌فهمیدیم... خادمین شهدا، واحد خواهران ۳۸ عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom •🍃🌺🍃•
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰دوازدهم بهمن با حلول ماه شعبان و رسیدن ایام دهه فجر، گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر علیه‌السلام با ریسه‌های پرچم، آذین بسته‌شده‌است. هوا سرد است، مثل بهمن ۵۷؛ اما با این حال گلزار شهدا شلوغ است. جمعی از پسران دبستانی آمده‌اند. احتمالا کلاس ششم یا هفتم باشند. شیطان و پُرسر و صدا هستند. هم شهدا را زیارت می‌کنند، هم توی سر و‌ کله هم می‌زنند! کنار مزار شهید زین‌الدین تعدادی خانم‌ جمع شده‌اند، آنها هم احتمالا از مدرسه آمده‌اند، البته بزرگ‌تر از پسرها هستند. با چفیه، سربند و پرچم، مزار را تزئین می‌کنند، عکس می‌گیرند و احتمالا با شهید زین‌الدین که خودش انقلابی پُرشوری بوده است، عهدهایی می‌بندند. میانگین سنی شهدای دفاع مقدس ۲۳ سال است و در زندگی‌نامه‌شان، مکرر دیده می‌شود که در نوجوانی و جوانی سابقه انقلابی‌ بودن و شرکت در راهپیمایی‌های ضدشاه دارند و در وصیت‌نامه‌هایشان به پیروی از ولایت فقیه و امام خمینی سفارش کرده‌اند. ما هم قصد داشتیم میز دلنوشته برای شهدا داشته باشیم؛ اما میز جایی که باید باشد نبود و فرصتی برای جستجو نداشتیم، برای همین بسنده کردیم به واجب امر به معروف. انتهای گلزار بودیم که صدایی به گوشمان رسید. نزدیک رفتیم، گروهی زن و مرد هندی یا پاکستانی بودند که با نام امام حسین علیه السلام، از ته دل امام زمان را صدا می‌زدند، کنار مزار شهید صالحی خوانساری، رو به مزار شهید زین‌الدین و این یعنی صدور جهانی انقلاب اسلامی. خادمین شهدا، واحد خواهران ۳۹ عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom •🍃🌺🍃•
گلزار شهــ🌷﷽🌷ـــدای قم 🔰خاطره‌ای به قدر چندین خاطره فاصله روزهایی که با ادبیات کلاس دوم دبستان برای رزمنده‌ها نامه می‌نوشتم و با پول تو جیبی برایشان کمپوت گیلاس می‌خریدم، روزهایی که همراه پدرم در "گلزار علی‌بن‌جعفر علیه السلام" قدم می‌زدیم و او عکس شهدایی را که از کلاس درسش فارغ التحصیل شده بودند را نشانم می‌داد، تا زمانی که کنار مزار شهید "محمدرضا شفیعی" خطاب به همه شهدا گفتم دوست دارم برای شما کاری انجام دهم که جواب کوچکی باشد در قبال کار بزرگی که شما برای ما انجام دادید؛ اگرچه سالیان بسیاری است؛ اما به اندازه یک چشم بر هم زدن گذشت. مدت زمان کمی از درخواستم از شهدا گذشته بود که شبی خواب سردار شهید "مهدی زین الدین" را دیدم که با لباس رزم جلو ایستاده بود و پشت سرش تعداد زیادی از شهدا بودند. بینمان حرفی رد و بدل نشد؛ اما از نگاه مضطربش فهمیدم برای رفتن خیلی عجله دارد. به فاصله کمی از این خواب، گروه فرهنگی خواهران آمر با درخواست خانواده شهدا و همکاری دفتر گلزار برای رسیدگی به وضع نامطلوب حجاب خانم‌ها شکل گرفت و از آن زمان تا امروز که در گلزار بزرگداشت شهیدان رحیمی برگزار شد، بیش از دو سال می‌گذرد. در قسمتی از این مراسم گروهی از جانبازان ویلچرنشین برای هم‌رزمان شهیدشان قرآن خواندند و سرود اجرا کردند. وقتی چشمم به یکیشان افتاد که علاوه بر پا، دستانش هم یکی از مچ و یکی از ساق، قطع شده بود، شرمندگی اجازه نداد بیشتر در محضرشان بمانم. رفتم تا زودتر از ساعت مقررمان امر به معروف را شروع کنم. یک روسری هم که کمی جلو بیایید، اوضاع به همان اندازه بهتر می‌شود. مشکل کمبود نیرو و امکانات ما را شهدا خوب متوجه می‌شوند که در در این دو سال و اندی هوادار و مراقب ما بودند. افسوس که در مقابل چنین قهرمانانی که از همه هستی خودشان گذشتند تا اسلام و انقلاب بماند و با خونشان از سرزمینمان پاسداری کردند؛ ما کم‌معرفتیم که تلاش نمی‌کنیم از این قطعه کوچک مزار شهدا و حریم فرزند امام جعفر صادق علیه السلام، پاسداری کنیم. وقتی خانم‌هایی که به کمک ما می‌آیند اندک هستند، چهار در وجود دارد که مسئولین رضایت نمی‌دهند گیت زده شود و ورود با چادر مانند حرم‌ها اجبار شود؛ شبیخون‌زده‌های فرهنگی به خودشان اجازه می‌دهند با هر سر و وضعی پا به این مکان مقدس بگذارند. امروز روحانی مسنی که دلش از بدحجابی‌های محوطه خون شده بود، از سر دلسوزی کمی با عتاب به ما گفت: "چرا همه‌تان ورودی ایستاده‌اید؟! توی محوطه بروید و برای حجاب، امر به معروف کنید." گفتم چشم. ناراحتی‌اش را درک کردم؛ اما اگر عجله نداشت و کمی می‌ماند، می‌گفتم ‌که وقتی تعدادمان کم است و چند نفر از خادمین شهدا هم نوجوان هستند و نیازمند همراهی بزرگ‌تر، چطور اینجا تنهایشان بگذاریم و خودمان به محوطه برویم؟! بارها دیده‌ام که کسانی که تذکر حجاب می‌گیرند با سخنان نیشدار این نوجوانان مومن را آزرده‌اند. چون می‌دانم کسانی که حرمت گلزار شهدا را نگه نمی‌دارند، مخاطب کانال گلزار نیستند، این مطلب را اینجا می‌نویسم. هر وقت که با خادم الشهدای نوجوانی که هر هفته سر وقت به گلزار می‌آید، برای گشت می‌رویم و کنار هر کدام از درهای گلزار مدت کمی می‌مانیم تا گمان شود همه درها کنترل می‌شود و خادم دارد؛ برای غربت شهدا دلم می‌گیرد و غصه‌ام می‌شود. وقتی پدران شهدا را می‌بینم که هر هفته با عصا و دولا دولا خودشان را به مزار فرزندشان می‌رسانند یا مادرانشان را می‌بینم که روی ویلچر نشسته‌اند و موقع رفتن از ما تشکر می‌‌کنند، خجالت زده می‌شویم که وضعیت حجاب آنگونه که باید باشد نیست. خادمین شهدا، واحد خواهران ۴۰ عضویت مستقیم در کانال ایتا گلزار 👇👇👇 🆔@golzarqom #https://eitaa.com/golzarqom •🍃🌺🍃•