eitaa logo
گلزار شهدا
5.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدا
🔴کد شماره 1 🔴وکد شماره 37 پی وی آدرس وکد پستیشون رو ارسال کنند😍🍃👇🏻 @sardarekomeil
برنده شماره 1 j๑ïท ➺ •♡| @Eitaa_007|♡•
|صبح| یعنی تـــــــــــو دردنج ترین جای دلم .... حک باشی .... ...♡ j๑ïท ➺ •♡| @Eitaa_007|♡•
Moghadam 29 Azar 96-03.mp3
4.14M
🎼 لیلای من عشق تو همه زندگیمه قلب من تو حرمت مقیمه... 🌸🍃 j๑ïท ➺ •♡| @Eitaa_007|♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حس خوبیه برات هدیه بفرستن اونم با امضای خواهر شهید ابراهیم هادی😍😍 مگه میشه عاشقش نشد!؟😍❤💚 j๑ïท ➺ •♡| @Eitaa_007|♡•
؟ ══🍃💚🍃══════ راوی👈زینب زینب: وای خاک توسرم سید یه کاری کن بدبخت شدم باز این بچه حالش بد شد🤒🤕 سیدجواد: هیس هیچی نیست فقط فشارش افتاده 😑 میرم یه آب معدنی با چهار تا قند میگیرم براش آب قند درست کنیم تا جواد بره برگرده من به خدا🍃✨ رسیدم رقیه رو گرفتم تو بغلم سرش از روی چادر بوسیدم😘 جواد رسید آب قند به رقیه دادیم خداشکر حالش زود خوب شد -رقیه خانم پاشو خواهر ببین پرواز حسین داداش نشسته🛬 پاشو عزیزم😍 ~~~~~~~~~~ راوی👈رقیه به هزار و یک زحمت از جا پاشدم زینب دستمو تو دستش گرفت حسین بالای پله برقی ظاهر شد😍 دستم و گذاشتم روی شیشه حسین بالاخره به جمع ما پیوست قبل از اینکه به آغوش مادر پناه ببره آغوشش باز کرد برای من😍 حسین: بیا فدات بشم❤️ با دو به آغوشش پناه بردم -کجا بودی داداش😭 حسین: فدات بشم حسین من و از آغوش در آورد و دستمو گرفت با بقیه روبوسی کرد 😘 به سمت ماشین حرکت کردیم مادر پیش آقا جواد جلو نشست من و زینب و حسینم پشت سرم و گذاشتم رو شونه‌اش تا قزوین راحت خوابیدم😴😴 رسیدیم حسین: رقیه جان آجی پاشو اروم چشامو باز کردم حس خوبی داشتم😍 بعد از چهل و پنج روز طعم یه خواب شیرین رو چشیده بودم زل زدم تو چشمای حسین داداش😐 -داداش خیلی خوشحالم، پیشمی حسین: ‌منم عزیز دلم😊 برو استراحت الان رفقای من میان اونجا شما برو بالا عصر باهم میریم پیش بابا🌷 ‌-چشم.. 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ بانو............ش ══🍃💚🍃══════ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
؟ ══🍃💚🍃══════ راوی👈حسین زینب و فرستادم بالا استراحت کنه خیلی ضعیف شده امیدوارم با ورودش به تیم مصاحبه شهدا🌷 کمی قوی بشه تو همین فکرا بودم که صدای زنگ در بلند شد در و باز کردم با چهره‌های شاد بچه‌ها روبرو شدم 😁 دوست صمیمیم سیدمجتبی اول از همه وارد شد و درهمون حال گفت رسیدن بخیر مدافع✋ -‌ممنونم داداش بیاید تو سیدمجتبی: راستی حسین حاج آقا کریمی زنگ زد بهم📱 گفت پنجشنبه بریم معراج -إه پس توام تو اون جلسه هستی⁉️ سیدمجتبی: آره محمد: داداش تعریف کن سوریه چه خبر -الحمدالله امنه ان‌شاءالله بزودی شر داعش از جهان اسلام کم بشه با بچه‌ها از پایگاه، بسیج و هئیت حرف زدیم🍃 سیدمجتبی:حسین جان داداش ما بریم دیگه توام خسته‌ای فعلا یاعلی✋ -یاعلی سیدمجتبی یاالله ما بریم بچه‌ها رو تا دم در بدرقه کردم فکرم شدیدا درگیر حرف سیدمجتبی شد یعنی حاجی چه فکری تو سرشه 😏😏😏 تو همین فکرا بودم ک صدای زنگ🛎 بلند شد برای احتیاط گفتم کیه⁉️ صدای زنونه: بازکنید در و باز کردم حسناخانم از دوستای رقیه بود سریع سرم زیر انداختم: بفرمایید داخل حسنا خانم ممنون به سمت اتاق آبجی رقیه حرکت میکنم در بازمیکنم میبینم معصومانه خوابیده 😴 چقدر ضعیف شده 😔😔 امیدوارم راه حلی که برنامه ریزی کردم قویش کنه به سمت تختش میرم 🛌 -رقیه جان خواهر گلم پاشو عزیزم پاشو بریم مزارشهدا 🌷 رقیه با صدای خواب آلود:😑😑😑 چشم -پس تا تو حاضر بشی من یه زنگ به یکی از دوستام بزنم رقیه :چشم 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ بانو............ش ══🍃💚🍃══════ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•~ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء ~• 🕊وقتی که دلت تنگ می شود، به نگاه کن ... +ما نگاه های تو را، به طرف آسمان می‌بینیم... (: { بقره ،۱۴۴ } همین که مرا می بینی همین که حواست هست همین مرا آرام می کند، آرام ... j๑ïท ➺ •♡| @Eitaa_007|♡•
سلاااااااام😊🖑 آماده هستین بریم ادامه داستان زندگی منو مرور کنیم😉 ایندفعه بشنوید از برادرم آقا رضا😃 j๑ïท ➺ •♡| @Eitaa_007|♡•
✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 ✋🌹🌸 قسمت سوم 🍀 زندگی‌نامه و خاطرات پهلوان بی‌مزار " " 🌺 محبت پدر🌺 💥سلام😊 من رضا هادی هستم!! برادر آقا ابراهیم 🌺 میخوام یه چیزایی رو اززمان تولد و بعد تولدش و محبت پدر مرحوممون براتون بگم☺️ 💥 درخانه‌اي کوچک و مستأجري در حوالي ميدان خراسان تهران زندگي مي‌كردیم. اولين روزهاي ارديبهشت سال1336 بود. پدر چند روزی است كه خيلي خوشحال است☺️🌹. خدا در اولین روز این ماه، پسری به او عطا کرد. او دائماً از خدا تشكر مي‌كرد .🌺🙌 هر چند حالا در خانه سه پسر و يك دختر هستیم ولي پدر براي اين پسر تازه متولد شده خيلي ذوق مي‌كند.😍 البته حق هم دارد. پسر خيلي با نمكي است.☺️❤️ اسم بچه را هم انتخاب كرد: "ابراهيم".😘 پدرمان نام پيامبري را بر او نهاد كه مظهر صبر و قهرمان توكل و توحيد بود و اين اسم واقعاً برازنده‌ی او بود.👏👏 🌹🍃... 🙂🌹🍃 j๑ïท ➺ •♡| @Eitaa_007|♡•