eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بر عسکری آن نور ولایت صلوات بـر آن گل گلـزار رسـالـت صلوات✨ خواهی که خدا گناه تو، عفو کند🍂 بفرست‌برآن‌روح‌کرامت،صلوات😍☝️ اَللّهمّ صلِّ علی محَمّد و آل مُحَمَّد وَ عجِّّل فرجهُم 💚 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌸خاطره ✍اول مخالفت می‌‌کرد؛ بعد که تن داد به محافظ، گفت تحت هیچ شرایطی از چهار نفر بیشتر نشوند. شرط هم گذاشت در مکان‌های عمومی مثل فرودگاه نزدیکش نشوند تا مردم راحت بیایند جلو و تقاضایشان را بگویند و حتی سلفی بگیرند. 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸دوران دبیرستان(به روایت مادر) صفحات ۳۵_۳۴ 🦋 چند روزی بود که حالم اصلا خوش نبود و احوال پریشانی داشتم.😞 وقتی غلام حسین علت دلواپسی ام را جویا شد، چیزی غیر از آنچه خودش هم به آن فکر می کرد نبود؛ یعنی "دغدغه حضور محمدحسین درجمع و بروز خطرات احتمالی برای او." غلام حسین گفت:《دیشب که برای اقامه نماز به مسجد رفته بودم،با چشمان خودم دیدم که او و نوارهای امام را در پیراهنش پنهان می کند. همسرم! همه چیز را به بسپار🙌 فالله خیرحافظا وهو ارحم الراحمین.》 کم کم فعالیت انقلابیون از گوشه وکنار کشور به گوش می رسید! همه مردم درجریان فعالیت ها و تظاهرات قرار می گرفتند...؛ بعضی از خانواده ها، نوارهای سخنرانی و اعلامیه های امام را در خانه خود تحلیل و بررسی میکردند و آن ها را در بین مردم پخش می نمودند و گاهی ازسوی نیروهای رژیم، مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند. درخانهِ ما هم غلام حسین به همراه بچه ها، به تجزیه و اعلامیه ها و سخرانی های امام می پرداخت.📄 یادم می آید آن روز، داخل باغچه مشغول چیدن سبزی بودم، رادیو را روشن کردم و خودم را در باغچه سرگرم کردم؛ ناگهان خبری توجه ام را به خود جلب کرد. 👈رادیو از سرکوبی جمعی از مردم بی گناه درمیدان ژاله خبر داد و همه کسانی را که از ظلم به تنگ آمده بودند، "خلافکار و ضدرژیم" تلقی می کرد. ❗️مرتب هشدار میداد از تجمع بپرهیزید! به پدران و مادران اخطار می کرد که مراقب رفتار فرزندان خود باشند، چون دولت هیچ گونه مسئولیتی دربرابر عواقب ناشی ازخرابکاری آن ها را نمی پذیرد. آن روز تنها چیزی که در ذهنم مجسم شد، رفت و آمدهای مشکوک محمدحسین و محمدهادی بود!! مطمئن بودم آن ها در جمع انقلابیون🇮🇷 فعالیت هایی دارند؛ زیرا آن ها تحت تعلیم پدر و برادران بزرگ تر، با آشنا شده بودند. توان از دست و پاهایم گرفته شد. دل شوره عجیبی در دلم افتاد..😓 دلم به حال مردمی که عزیزانشان را در این واقعه از دست دادند، بسیار می سوخت. از جوّ حاکم و ظلم ظالمان متنفر شده بودم، فقط برای سلامتی همهِ انقلابیون دعا میکردم.🙏 با نزدیک شدن مهرماه... http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷یه راهه که پایان نداره شهادت ... ✨ روح همه شهدای عزیز دوستان‌تان را نیزمهمان کنید؛ 🌐کانال حرم امام رضا(ع) ═◈═ https://eitaa.com/razavi_aqr_ir
📸 تصویر کمتر دیده شده از شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و دو همرزم شهیدش در یک قاب.. http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸دوران دبیرستان(به روایت مادر) صفحات ۳۶-۳۵ 🦋 با نزدیک شدن مهرماه، آرامش نسبی پیدا کردم و با خود گفتم: 《مدرسه ها🏫باز میشوند و بچه ها مشغول درس و مدرسه، کمتر خطر تهدیدشان میکند.》 ...اما غافل از اینکه برای بچه ها، مقابله با و فریاد مخالفت علیه ظالم، زمان نمی شناسد. 🌱محمدحسین در اوج نوجوانی بود که روزهای پر شور انقلاب، آغاز و حضور او در جمع انقلابیون پررنگ تر شد! رفتار و کردار محمدحسین نشان می داد که فکرش مشغول چیزی هست.. از او پرسیدم :《پسرم! اتفاقی افتاده که این قدرآشفته ای؟🤔》 گفت:《امام یک هفته قبل از آغاز سال تحصیلی، در سخنرانی هایش دستور تعطیلی مدارس و دانشگاه هارا داده اند؛ مردم تهران نیز اعلام آمادگی کرده اند..؛ اما در ، حرکت های دانش آموزی منسجمی شکل نگرفته، خیلی ازبچه ها خبر ندارند و موضع بی طرفی دارند. نمی توانم بی تفاوت باشم و هیچ اقدامی نکنم.😔》 گفتم :《پسرم! با یک گل بهار نمی شود..؛ مبادا دست به کاری بزنی که برایت دردسر شود!》 خندید:《قول نمی دهم ،اما سعی خودم را میکنم.😊》 نزدیک غروب شد.وضوگرفت و داشت از خانه بیرون می رفت. سراسیمه دنبالش دویدم:《محمدحسین! نمازت راخواندی، زود برگرد! یک شنبه اول مهر است.》 همین طور که میرفت، به عقب نگاه کرد:《چشم !قول نمی دهم،اما سعی میکنم زود برگردم.》 شب فرا رسید..🌙 همه برگشتند، طبق معمول محمدحسین نبود. خجالت میکشیدم بپرسم محمدحسین را در مسجد دیدید یا ندیدید؛ اما این قدرحرف زیر و رو کردم تا فهمیدم او هنوز داخل مسجد است.🕌 زمان می گذشت و از آمدنش خبری نبود. وقت شام شد.بچه ها گرسنه بودند. شام خوردیم و هرکسی رفت سراغ کار خودش، اما چشم من از روی عقربه های ساعت برداشته نمیشد...😟 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍سردار قاسم سلیمانی: من در بین سیاستمداران دنیا، شخصیتی ندیدم که مانند رهبر معظم انقلاب اهتمامی با این حجم به توجیه و بصیرت‌زایی در جامعه داشته باشد. ۹۷/۹/۷ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
✍سردار سلیمانی:قصاص خون عماد و همه عماد هایی که در لبنان و ایران و فلسطین و عراق به شهادت رسید. ریشه کن شدن رژیم صهیونیستی است این امر حتمیست http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
خدایا اخرین پله زندگی مرا ختم به شهادت کن: به یاد سردارزمان شهید حاج قاسم سلیمانی ؛ که رضوان خدا براو باد ✍ خانمی نقل میکنه مدتی قبل ازاین که حاج قاسم به شهادت برسد ، شب موقع خواب که همه کارهایم فارغ میشد وفکرم ازاد میشد به داخل اتاق شخصی خود میرفتم ، به این فکر بودم که حاج قاسم الان کجاست؟ آیا درجبهه هاست برای دفاع ازمسلمان یا بر سر سجاده راز و نیاز شبانه؟ ... تا این که یک شب قبل از شهادت حاج قاسم خودرویی حامل حاج قاسم درجلوی رویش مجسم شد ودرعالم رویا خبرشهادت بهش دادند ؛ خانم که باخبرازشهادت بودآرام وقرار نداشت . دومرتبه شب جمعه درعالم رویا دید جان حاج قاسم درخطراست وبهش خبردادند حاج قاسم قراره مسافرت کند ومسافرخداست. خانم میگه ازخواب پریدم سراسیمه رفتم سراغ گوشی همراهم ساعت رو نگاه کردم و ساعت یک ربع مانده به یک شب بود خیلی استرس داشتم دوست داشتم بتوانم از واقعه جلوگیری کنم یا این خبر مهم رو پخش کنم اما نمیتوانستم نه شماره از کسی داشتم نه دستم به جایی میرسید وتا ساعت سه صبح اشک ریخت😭 وگفت خدایا قراره حاج قاسم عزیز چه شود؟😔 تااین که صبح خبرشهادت را شنید وعالم برایش هنوز سیاه است واولین دعایی که کرد گفت خدایا اونیاز به دعای من ندارد چون انسان پاک ومعصومی بود .خانم ازداغ شهات سردارعزیز هنوز ارامش نگرفته وروزبه روز بیشتر مشتاق شهادت شده است پروردگارا همه ما را به شفاعتش برسان ، آمین 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌼 🌼 شهیدے ڪه همیشه او را با نامِ ڪوچڪِ «حسین» صدا میزد و میگفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند من میتوانم شهید و وارد بهشت شوم؛ یڪے خانمم و دیگرے، حسین است.» ڪسیڪه خیلے وقت‌ها به خاطر مشغله ڪارے اش، قبل از اذان صبح دم در خانه حاج قاسم منتظر مے‌ایستاد..😇 حتے یڪ ڪارتن در ماشین داشت ڪه نماز صبحش را روے آن میخواند و منتظر حاجی میماند!! موقع بازگشت هم وقتے مطمئن میشد حاج‌ قاسم داخل خانه شده است به منزل خودش برمیگشت. http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
44.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند «شبیه قاسم»... روایت همرزم و یار دیرین حاج در مستند «شبیه قاسم»... این مستند روایتگر همراهی و دوستی شهید "سردار سرتیپ " از همرزمان قدیمی حاج قاسم سلیمانی است. سردار پورجعفری از اوایل دهه ۱۳۶۰ و همزمان با ورود به سپاه کرمان در کنار سردار سلیمانی قرار گرفت و در تمام سال‌های فرماندهی حاج قاسم در لشگر ۴۱ ثارالله و نیروی قدس، دوشادوش او بود و سرانجام در کنار مراد و رفیق دیرینش به شهادت رسید. http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
-هر چه بهش گفتیم و گفتند فایده ای نداشت .😞حکمش آمده بود باید فرمانده گردان عبدالله بشود،ولی زیر بار نرفت که نرفت. روز بعد،صبح زود رفته بود مقر تیپ.به فرمانده گفته بود:چیزی رو که ازم خواستین قبول می کنم.😳 از همان روز شد فرمانده گردان عبدالله.❤️با خودم می گفتم:نه با این که اون همه سر سختی داشت توی قبول کردن فرماندهی،نه به این که خودش پاشده اومده پیش فرمانده تیپ.😕 بعدها،با اصراری که کردم،علتش رو برایم گفت : شب قبلش (سلام الله علیه) را خواب دیده بود؛ حضرت بهش تکلیف کرده بودن.✨❤️ 🕊 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
جمعہ ها ڪہ تمام میشوند ، شبیه ڪودڪانی میشویم ڪه در پدر ، خیره به در خوابشان میبَرد. ما سالهاست همان ڪودڪان خیره به دَریم ڪه خواب غفلت تمام عمرمان را سوزانده است! امسال هم گذشت... اَلعَــجَل آقا جآن😔 💚 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 سردار عزیز، تشنه ی دیدن آن خنده های آرامش بخش تو هستم... صبحتون شهدایی❤ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
!🍀❤️ امروز را بی شک باید به خودم تبریک بگویم. برای داشتنت؛ برای بودنی که تمامی ندارد... همیشه بمان تا... با بودنت به خدا برسم.🌹 ...😔😔 الهم عجّل لِولیکَ الفَرَج والعافِیهَ و العاقِبَهَ وَالنَصر.✨✨ ‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
سلام وعرض ادب🖑 صبحتون بخیر باشه ان شاءالله 🙏 دوستان بزرگواری که از ابتدای کانال با ما بودن میدونن که این کانال در ابتدا متعلق به ابراهیم هادی بود زمانی که قاسم شهید شدن من تصمیم گرفتم به سردار دلها تغییر کنه 🔷کانالی برای شهید هادی و حاج قاسم🔷 اما از بعد شهادت حاج قاسم مطالب درمورد حاج قاسم بود تا الان از امروز هم در مورد 🔸 ابراهیم هادی 🔸وهم حاج قاسم سلیمانی مطلب داریم ان شاءالله 🙏 از همراهیتون سپاس گزارم
♦️صفحه اول روزنامه صبح نو در روز شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ ‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
پی دی اف کتاب من قاسم سلیمانی هستم و پارت های کتاب حسین پسر غلامحسین رو براتون در کانال زیر گذاشتم 😍😍👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4239786016C621219a6e0
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸دوران دبیرستان(به روایت مادر) صفحات ۳۷_۳۶ 🦋 🕦زمان برایم سخت و سخت تر می گذشت. ساعت از یازده گذشت؛ خبری از او نشد. بلندشدم با قرآن و دعا خودم را سرگرم کردم. مطمئن شدم بایداتفاقی افتاده باشد! باخودم گفتم: 《اگر ان شاءالله سالم برگردد، خیلی دعوایش می کنم ..‌ به خاطر این تاخیرش باید تنبیه بشود.》 همان طورکه در عالم خیال با او دعوا می کردم ،‌از راه رسید.. وقتی چشمم به قیافه مظلوم و خسته اش افتاد، یادم رفت که ازدستش عصبانی بودم.😇 گفتم:《مادر! تا این وقت شب کجابودی؟ به ساعت نگاه کردی؟》 گفت:《خیلی شرمنده ام مادر! ببخش! بعدا برایت تعریف می کنم؛ فعلا بخواب، پدر بیدار نشود.》 ☀️صبح که برای نماز بیدارشد، فرصتی دست نداد. قبل از هفت از خانه بیرون زد تا به مدرسه برود. به پدرش گفتم ماجرای دیشب را ازطریق بچه های مسجد پیگیری کند. او قول داد: 《ته و توی این تاخیر را در می آورم.نگران نباش! خیره ان شاءالله..》 ظهر که همسرم از مدرسه🏫 برگشت، با صبر و حوصله از زبان ،یکی از دوستانِ مسجدی محمدحسین ماجرا را چنین تعریف کرد .... https://eitaa.com/joinchat/4239786016C621219a6e0