eitaa logo
گلزار شهدا
5.7هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊به مناسبت سالروز ولادت و شهادت مدافع حرم " " 🔰تصمیم گرفتیم به روستا برویم. در حال آماده شدن بودیم که گوشی اش زنگ خورد. از من پرسید «در خانه چقدر پول داریم؟» گفتم: «بیست هزار تومان» به فردی که آن طرف گوشی بود گفت «بیا به منزل ما، منتظرت هستم.» من خیلی راضی نبودم که پول را به دوستش بدهد زیرا باید دو روز را با 20 هزار تومان می گذراندیم. در جوابم گفت «خدا بزرگ است». 15 هزار تومان به دوستش داد و 5 هزار تومان برای خومان نگه داشت. به روستا که رسیدیم، دیگر پولی نداشتیم. ایشان از روستا عسل می خرید و در جهرم می فروخت. یکی دو روز بعد یک از اقوام تماس گرفت و سفارش عسل داد، پولش را هم به کارت همسرم واریز کرد. درست می گفت؛ به سرعت پول به دستمان رسید راوی: همسر شهید جهانپور شریفی🌷 🕊 🌱🌷🌱 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹از نظر اخلاقی و انسان دوستی، شهید اشراف فردی با خصوصیات انسانی والا و شایسته بود که با تمام وجود به میهن خود و مردمانش عشق می‌ورزید. 🌹«روزی در دوران کودکی، صبح زود برای رفتن به مدرسه بیدار شده بودم که مشاهده کردم پدرم تعداد زیادی، حدود ۸۰-۷۰ جفت، کفش زمستانی بچگانه تهیه کرده است. از او پرسیدم اینها چیست؟ 🌹پدرم گفت ‌:که برای بچه‌های تنها و یتیم تهیه کرده‌ام. با مشاهده این اعمال، پدر نزد من مردی بسیار رئوف و مهربان و غم‌خوار زیردستان جلوه کرد.» 🌷 : 58/8/10 : ﺷﻴﺮاﺯ : ﺗﻬﺮاﻥ, ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮا 🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹 یک مرد وارسته به تمام معنا شهدای استان فارس🌹 🔴 امام خمینی(ره):ایشان [ آیت الله دستغیب ] یک مرد وارسته به تمام معنا و معلم اخلاق، مرشد مردم و هر چه در صحبت هایش هست معنویات و دعوت به خدا و دعوت به اسلام است معذلک اینها بنایشان بر این است که آنهائی که بیشتر دعوت به اسلام می کنند آنها را بیشتر هدف قرار بدهند. 📚صحیفه نور،جلد 15، صفحه 255 مورخ:1360/09/21 🌹 به مناسبت سالگرد شهادت سومین شهید محراب، آیت الله دستغیب 🕊🌷🕊
🔹پرویز معاون آموزش پرورش شهرستان فیروزآباد بود. چند باری برای انجام کارهایم به آنجا رفتم. همیشه پشت میزی که کنار در ورودی بود نشسته بود. تا ارباب رجوع وارد می شد، تمام قامت روبروی او می ایستاد و از او استقبال می کرد و کار او را انجام می داد. 🔹پائیز سال 65 هم در گردان امام علی(ع) در خدمت ایشان بودم، آنجا هم فرمانده یکی از گروهان های گردان بود، اما همچنان بی ریا، بدون اینکه ذره ای حس غرور در ایشان باشد، با همه خاکی و یکسان بر خورد می کرد. 🔹هیچ وقت او را در صف غذا ندیدم. همیشه آخرین نفر وقتی کس دیگری نبود غذا می گرفت. غذا را می گرفت و کنار بچه ها می نشست و می گفت تنهایی غذا خوردن مکروه است، بیائید کنار من غذا بخورید و همان غذای اندکش را با بقیه تقسیم می کرد. 🔹هر وقت او را بی کار می دیدم، در حال قرائت دعای عهد بود. می گفت: ما الان در حال پی کنی و آماده سازی حکومت امام مهدی(عج) هستیم و من آروز دارم برای چند دقیقه هم شده است، حکومت آقا را درک کنم. 🌷🍃🌷 پرویز فروردین شهادت: ۱۳۶۵_شلمچه_کربلای۴ 🍃🌷🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
... 🔰سـال ۶۵ بود. محــسن تازه از جبهه برگشته بود. چند روزے مرخصـےداشـت. مـن را صـدا زد. گفـت: برادرم خانـه اے اجاره ڪرده، بـیا با هـم بریم قـبل اسبـاب ڪشـی آن را تمـیز ڪنیــم. صبـح زود با موتـور و یک دبه ۲۰ لیتری آب به دنبال مـن آمـد. گفتم: مگـه آن خـانه آب نداره؟ گفت چرا، آب ڪہ داره، اما برادرم از وقتی ساکن آن خانه شد شماره کنتور را می نویسد، تا آن روز حساب آب با مسـتأجر قبلے اسـت، من یک لیوان آب هم از آنجــا برنمےدارم 🔰هـر وقـت از جبهـه مےآمـد، سـرےبه برادرش در گلـزار شهـدا می زد. آن شـب سـاعت یازده دوازده بـود. گفـت دلم گـرفته بریم گلزار شهدا... مثـل همیـشہ دورےدر قبـور شهـدا زد، تا رسـید به قـبر برادرش... مےگفـت:ببـین ڪنار مهـدے یڪ جای خالےهـست، این جاے مـن است... کسےرا اینجا خاک نمی کنند، چـون سـندش را به اسم من زده اند. همین جـور هـم شد.وقتے در ڪربلاے ۴ شهیـد، جـنازه اش، همـان جا ڪه مےگفت دفــن شد.😭 🌹🍃 کربلای ۴ 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨سالگرد شهادت 🔹400 نفر بودندکه تپه «بردزرد» را فتح کردند. کارسختی نبود، اسیر هم گرفتند اما سختی کار تازه بعد از مستقر شدن گردان فجر روی تپه شروع شد.عراق نمی‌خواست تپه را از دست بدهد، اما بچه‌های گردان فجر مقاومت کردند، آن هم بدون آب و غذا. 🔸چهار پنج روز مقاومت کردند تا نیروی کمکی رسید و تپه حفظ شد. اما دیگر خبری از گردان فجر نبود؛ گردان شده بود گروهان و کم‌کم گروهان هم شده بود دسته؛ آخر از 400 نفر فقط 18 نفر مانده بودند! 🔹آنقدر شهید زیاد شده بود، که می‌گفتند تعداد اسرای عراقی از تعداد رزمنده‌های ایرانی بیشتر شده است! گردان رفته بود و دسته برگشته بود، بله باورش سخته اما مرتضی جاویدی درعملیاتی سخت و طاقت فرسا به نام والفجر2، در منطقه عملیاتی حاج عمران، به همراه نیروهایش در محاصره‌ی دشمن مقاومت جانانه‌ای کرد. 🔸در حالی که 4 شب و 3 روز در 40 کیلومتری خاک عراق با دشمن درگیر بودند، وقتی فرمانده وقت سپاه به او اجازه عقب عقب نشینی می دهد، او پشت بیسیم میگوید : نمیگذارم دیگری تکرار شود و ما تنگه را ترک نمی کنیم، به همین علت او را به عنوان سردار احد هم می شناسند. 🔹پس از پیروزی این عملیات اکثریت فرماندهان و رزمندگان نزد حضرت‌ امام به تهران رفتند و سرلشکر رضایی موضوع را با حضرت امام در میان می‌گذارد. و حضرت امام بر این شهید می‌زند. 📎فرماندهٔ دلاور گردان فجر تیپ المهدی 🌷 ولادت : ۱۳۳۷/۴/۲۲ فسا ، فارس شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۷ شلمچه ، عملیات کربلای ۵ 🍃🌷🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
💠پسرم محمدمهدی تازه به دنیا آمده بود. به خانه پدر رفتم. یک شب پسرم بی تابی می کرد. گهواره را وسط سالن پذیرایی گذاشتم و شروع کردم به راه رفتن و لالایی خواندن. ولی فایده ای نداشت. عسکر به خانه آمد .مرا در آن وضع دید. محمدمهدی را گرفت و گفت: شما بروید و بخوابید. گفتم: داداش بچه بی تابی می‌کند... گفت: ایرادی ندارد شما بروید و استراحت کنید. آن موقع عسکر ۲۰ ساله بود. به اتاق رفتم. چند دقیقه ای گذشت و دیگر صدای گریه بچه نمی آمد. خوب که گوش کردم صدای زیارت عاشورای عسکر را شنیدم. آن شب عسکر در کنار گهواره محمدمهدی با صوتِ دلنشینش، زیارت عاشورا را برای محمدمهدی خواند و او تا صبح راحت خوابید.(راوی خواهرشهید) ✍قسمتی از وصیت شهید: هر شخصی عهده دار ولایت شد برای ما واجب التعظیم است و وظیفه ما هست که از آن مواظبت کنیم تا به دست صاحب اصلی اش برسد و همه ما را از این منجلاب در بیاورد ان شاءالله. عسکر زمانی مدافع حرم 🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💢 استان فارس ... ﻣﻴﮕﻔــﺖ : دوســـت دارم مثل حضــرت ابوالفضــل یه تیــر به چشــمم بخـــوره یکے به دستـــم! روز شهــادت حضرت زهرا(س) در عملیات کربلاے ۵ با نام مادر ســادات شهید شد. پیکرش کة امد، مــادرش قــبل از من خــودش را روی هاشــم انداخت. شیـــر زن بود. گــفت :مــادر شیرم حلالــت...😭 امــــا مــن, تا چشـــم پاره و بازوے شکافتــہ اش را دیــدم, کمـــرم تــیر کشیــد, همانجا کنـــار تابوتــش روی زمین نشستم... ﺁﺧﺮ همانطـــ.ور که مے خواســت ﻣﺜﻞ ع ﺷــﺪ... ☝ راوی حاج علی اکبر اعتمادی(پدر شهید) 🍃🌷🍃🌷 فرمانده تیپ امام حسن(ع) 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀🕊 به مناسبت سالروز ولادت امام سجاد ع🎊 ✍خاطرات شهید: 🌹این خواب خیلی مرا خوشحال ڪرد خواب دیدم که امـام سجـاد (؏) نوید و خبر شهـ🕊ـادت من را به مـادرم می‌گوید و من چهره‌ی آن حضرت را دیده و فرمود : « تو به مقام شهـادت می‌رسی » و من در تمام طول عمرم به این خــواب دل بسته‌ام و به امید شهـادت در این دنیا مانده‌ام و هم‌اکنون که این خواب را می‌نویسم یقین دارم که شهـادت نصیبم می‌شود و منتظـر آن هم خواهـم ماند ... تا کی خداوند صلاح بداند که من هم همچون شهیدان به مقام شهادت برسم و به جمـع آن‌هـا بپیوندم ... 🌷 هم اڪنون و همیشه دعای قنوت نمازم " اللهم الرزقنی توفیـق الشهادت فی سبیل‌الله " است که خداوند شهادت را نصیبم ڪند و از خدا هیچ مرگـی جز شهــادت نمی‌خواهم » 📚 منبع : دفتر خاطرات شهید 💐وصیت ڪرده بود تا زنده است کسی دفتر خاطراتش را نخواند !! راستی چه رمزی است بین بشارت شهادت توسط امام ‌سجاد (؏) و اعزام به سوریه از طریق تیپ امام سجاد (؏) ... محمد مسرور ‎‌‌‎‌‎ 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💢بار آخری که می رفت، خیلی پریشان بود. به مادر می گفت: مادر نمی دانم چرا من شهید نمی شوم. اما این بار می روم و برنمی گردم تا شوم. مدتی از رفتنش می گذشت. عملیات بدر تازه تمام شده بود. یک نفر به خانه ما آمد. ساک حسن، که یک دوربین عکاسی، تعدادی عکس و مقدار لباس در آن بود را به ما تحویل داد. با ترس و لرز گفتم: حسن شهید شده! گفت: نه... نگران نباشید. حسن مفقود شده است، احتمالاً زنده است. با گذشت زمان و بی خبری، کم کم احتمال شهادت حسن قوت می گرفت. کارمان شده بود سرکشی به معراج شهدا و دیدن شهدای گمنام،‌ تا دیدن فیلم و عکس هایی که از شهدا و اسرا گرفته شده بود. اما فایده نداشت،‌ رفته بود که بر نگردد. جنگ تمام شد. شش سالم از جنگ گذشت که بالاخره جنازه حسن در منطقه عملیاتی بدر تفحص و بعد از یازده سال به شیراز برگشت. حسن صفرزاده 🌿🌷🌿 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قول می دهم..... در اولین روز سال و در سالروز تولد شهید حاج قاسم سلیمانی این کلیپ را نگاه کنیم و مدد بگیریم که عمل کنیم.. 🌿🌷🌿🌷🌿 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💠 لحظات شهادتش بود .خون زیادی از تنش رفته بود .خاک به صورتش می زد تا زردی صورتش رو بپوشونه.می گفت نمیخوام اگه جنازه ام دست بعثیا افتاد ،فکر کنن از ترس زرد شدم. راوی: همرزم شهید 💠مقابلش نشستم پلاکش را به گردنش انداختم و گفتم، میگن وقتی جعفر بن ابی طالب (جعفرطیار) در جنگ موته دو دستش را از دست داد خداوند مهربان دو بال در بهشت به او داد. مطمئنم خداوند در بهشت بهت دو بال پرواز می ده. عاجزانه ازت میخوام که مرا روی بالهایت بگذاری و خدمت حضرت زهرا (س) ببری!🕊️ خندید و به سجده رفت!😭 گفتم: شعبان, دوست دارم بعد از شهادتت, در تشییع جنازه ات سخنرانی کنم, دوست دارم خودت بگی، چی بگم⁉️ گفت: به خواهران بگویید حجابشان را رعایت کنند که رنگین تر از خون شهدا و برنده تر از شمشیر ماست و به برادران بگویید تا زمانی که جنگ هست ان را رها نکنند و هیچگاه ولایت و امام را تنها نگذارند راوی: همسر شهید شعبان عفیفه 🍃═ঊঈ🌹═┅─🍃- https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید