eitaa logo
🌷گــــمــــنامــــ۳۱۳ــــ🌷
431 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
424 ویدیو
33 فایل
⚜﷽⚜ ✨ اللهم عجل لولیک الفرج ✨ ❣هدف جلب #رضایت خـ♥️ـدا ꔷ͜ꔷ🕊 ✅اشتراک مطالب #پرمحتوا و #معنوی 🔷 کپی باذکر #صلوات و #لینک بلامانع است 👤 @Gomnam3l3 #گمنام_313 ارمغان بهترین مطالب گلچین شده برای شما #ببینید_بخونید_و_انتشار_بدید ✌
مشاهده در ایتا
دانلود
میگوید: چه کار کنم که به آرامش برسم؟ میگویم : معتاد هیچ گاه به آرامش نمیرسد! میگوید: معتاد؟ معتاد به چی؟ میگویم: معتاد به دیدن چیزهایی که اگر عابدترین عبد خدا یک هفته ببیند نماز واجبش را فراموش میکند! میگوید: چه کنم؟ میگویم: تا زمانی که در ذهن و قلبت لجن میریزی ، رنگ را نخواهی دید! پ.ن: زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد / بسازم خنجری نیشش ز فولاد، زنم بر دیده تا گردد " 🔻- -🔻- به  ما بپيونيد👇 ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌷 @gomnam313 ╚═ ⚘════⚘ ═╝
حال_خوب مادرم می‌گفت: وارد آشپزخانه که می‌شوید با و جانانه وارد شوید آنجا برنج هست گندم و آرد هست، اینها خدا هستند . با اخم و نا امیدی وارد اشپزخانه نشوید که خدا خوشش نمی‌آید و برکت از شما خواهد رفت مادرم می‌گفت: زنی که از آشپزخانه‌اش بوی غذا می‌آید، قشنگ‌ دل به زندگی بسته، عاشق شوهرش شده... مادرم این حرف‌ها را طوری بیان می‌کرد که آدم دلش می‌خواست ساعت‌ها در آشپزخانه بماند و آشپزی کند حتی برای انارها و سیب‌های گوشه آشپزخانه‌اش هم نجوا می‌کرد و موقعی که خمیر‌ها را به دیواره تنور می‌چسباند تنور گرم را قسم می‌داد تا نانش شفای هر بیماری شود و مزه دهان هر گرسنه‌ای... مادرم گاهی از مرغ و خروس‌های حیاطش هم عذرخواهی می‌کرد که به موقع آب و دانشان را نداده است...!!! حتی درختان باغ را هم با اسم صدا می‌کرد انجیرک خانم، سیب خوشگلم.... حتی وقتی از فرط خستگی عرق از پیشانی‌اش می‌ریخت باز هم به آرامی پدرم را صدا می‌زد و می‌گفت: مشتی! تازه دم بیاورم... مادرم چیزی از نمی‌دانست... او فقط یک زن ساده‌ی روستایی بود که دکترای داشت با چندین زبان... مهربانی‌اش همه را آرام می‌کرد...☘️ کلبه ی آرامش💝 🔻- -🔻- ادامه مطالب 👇 ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌷 @gomnam313 ╚═ ⚘════⚘ ═╝