#مصطفی_ردانی_پور
#کتاب
مصطفی عاشق 📖📖📖کتابخوانی بود از هر فرصتی برای خواندن کتاب استفاده میکرد...
من و مصطفی باهم میرفتیم مغازه کفاشی 🥾👞و اونجا کنار دست میرزا کار میکردیم....
هرچه به مصطفی میگفتم نیاد سرکار ولی او اصرار داشت کمک خرج مادر باشد... ولی حتی سر کار هم از خواندن کتاب غافل نمی شد....
ی روز میرزا به مصطفی گفت برو چرم ها رو بذار تو حوض آب💧💧 تا حسابی خیس بخورند
میرزا منو صدا زد گفت پسر جان تو به درد کار میخوری و مصطفی به درد درس خواندن میخوره گفتم چرا؟؟
نگاه کردم دیدم مصطفی نشسته لب حوض تو گرمای تابستان با اینکه عرق میکرد کتاب دستش بود
لب حوض نشسته روی چرم که داخل حوض آب بود....
...🕊
.
#مدافع_حرم
#شهید_سید_سجاد_خلیلی
🌷
.
من با موتور🛵 راه افتادم، وسط راه با خمپاره بارانی که بر سرمان می ریختند💥 زمین خوردم و پایم آسیب دید. تویوتا نگه داشت، سید سجاد👤 پرید پایین و چفیه اش را به پایم بست بعد هم خودش پرید عقب تویوتا و جایش را جلوی ماشین به من داد.
با رسیدن به خط، سید سجاد پیشقدم شد و جلو رفت. بواس و برادری از لشکر فاطمیون😞 شهید شده بودند. دشمن با تانک و نفربر لحظه به لحظه جلوتر می آمد. دقیقه ای نبود که چند خمپاره💥 کنار دستمان نخورد.
سید سجاد رفت و بواس و برادر افغانی را روی پتو گذاشتند و به عقب منتقل کردند. اگر سید سجاد این کار را نمی کرد، جنازه ی این دو نفر هم مانند دیگر جنازه هایی که در دست تکفیری ها ماند، هرگز به میهن باز نمی گشت .
.
بخش کوتاهی از #کتاب 📚
« #از_حاج_ابراهیم_تا_خانطومان » .
روایتی از رشادت مدافع حرم شهید سید سجاد خلیلی در عقب آوردن جنازه #شهید_بواس از زبان یکی از همرزمانشان
#شهدای_مدافع_حرم
#شهیدسیدسجادخلیلی
#گمنام_چون_مصطفی
@gomnam_chon_mostafa
دختر علامه طباطبایی: زمانی که مادرم بیمار شد؛ مرحوم پدرم ۲۴ روز درس و بحث را تعطیل کرد و بعد از فوت مادرم هم مجددا مدتی درس را تعطیل کرد.
همیشه میگفت که تفسیر المیزان برای خانم است چرا که مادرم مشکلات را تحمل می کرد تا در پیشرفت پدرم خللی وارد نشود.
#مطالعه
#كتاب
#كرونا
#گمنام_چون_مصطفی
✅ #سیره_خانوادگی_آقا
🚨 در منزل من، همه افراد، هرشب در حال مطالعه خوابشان مىبرد.
🔘 #رهبر_انقلاب:
💠 من اين را مىخواهم عرض كنم كه در منزل خودِ من، همه افراد، #بدون_استثنا، هرشب در حال #مطالعه خوابشان مىبرد. خود من هم همينطورم. نه اينكه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه مىكنم؛ تا خوابم مىآيد، #كتاب را مىگذارم و مىخوابم. همه افراد خانه ما، وقتى مىخواهند بخوابند حتماً يك كتاب كنار دستشان است. من فكر مىكنم كه همه خانوادههاى ايرانى بايد اينگونه باشند. #توقّع من، اين است.
✍ انتشار به مناسبت فرارسیدن #هفته_کتابخوانی
🌐 مصاحبه در پایان بازدید از نمایشگاه کتاب ۱۳۷۴/۰۲/۲۶
#گمنام_چون_مصطفی
https://eitaa.com/joinchat/1650327598C7689162be6
#مصطفی_ردانی_پور
#کتاب
مصطفی عاشق 📖📖📖کتابخوانی بود از هر فرصتی برای خواندن کتاب استفاده میکرد...
من و مصطفی باهم میرفتیم مغازه کفاشی 🥾👞و اونجا کنار دست میرزا کار میکردیم....
هرچه به مصطفی میگفتم نیاد سرکار ولی او اصرار داشت کمک خرج مادر باشد... ولی حتی سر کار هم از خواندن کتاب غافل نمی شد....
ی روز میرزا به مصطفی گفت برو چرم ها رو بذار تو حوض آب💧💧 تا حسابی خیس بخورند
میرزا منو صدا زد گفت پسر جان تو به درد کار میخوری و مصطفی به درد درس خواندن میخوره گفتم چرا؟؟
نگاه کردم دیدم مصطفی نشسته لب حوض تو گرمای تابستان با اینکه عرق میکرد کتاب دستش بود
لب حوض نشسته روی چرم که داخل حوض آب بود....