.ـ🍁🍂🍁🍂
ـ🍂🍁🍂 ﷽
ـ🍁🍂
ـ🍂
✅ #نماز_شب_یک_دقیقه_ای
📣 همه ما حرفهای زیادی دربارهٔ فوايد #نمازشب شنیدیم، با این وجود، حال انجام اون رو نداریم.
♥️ شاید بهخاطر اینه که نمیدونیم #خدا توی این زمینه چقدر بهمون آسون گرفته و چه #آپشن های مختلفی برامون گذاشته.
🖍 مثلاً
🔸اگه نمیتونی #نمازشب رو قبل اذان صبح بخونی، آخر شب و قبل خواب بخون؛ چون وقت #نمازشب از نیمهشب شروع میشه تا اذان #صبح.
ما هم که معمولاً تا #نیمهشب بیداریم، پس چرا #محروم بشیم؟
🔶اگه با هم خوندن همهٔ یازده رکعت برات سخته، جداجدا بخون.
🔹اگه یازده رکعت برات سخته، #سه رکعت #آخرش رو بخون؛ چون این سه رکعت #مهمتره. حال اینم نداری؟! یک رکعت #آخر رو بخون.😞
🔷اگه اینم برات سخته، سوره رو بیخیال بشو و فقط #حمد رو بخون؛ اگه بازم حال نداری، #قنوت رو هم نخون.😕
🔸اگه #نیمهشب یا #قبل اذان صبح برات سخته، ولش کن و همون #سر_شب بخون.😍
🔷اگه حال سر پا وایسادن نداری، ولش کن و #نشسته یا #درازکشیده بخون.
🔹اگه همهٔ اینها هم که گفتم، برات سخته؛ اشکال نداره، بذار فردا قضاش رو بخون.
همهٔ آپشنهای بالا برای #قضای_نماز شبم هست.
💥 #ثواب_قضاش هم اینقدر زیاده که #علما گفتن به جای سر #شب خوندن، بهتره بذاری فردا #قضاش رو بخونی.😃
🔶تازه توی همه موارد، اگه وقت و حالِ رو به قبله وایسادن و معمولی نماز خوندن رو هم نداری، مهم نیست.
موقع راه رفتن یا رانندگی بخون، رکوع و سجده رو هم بیخیال و فقط ذکرشون رو بگو و با سر اشاره کن.🤩🤩
🔺‼️دیدی #خدا چقدر حال داده؟! یعنی یک رکعت آخر #نماز_شب رو فردا در حال حرکت و بدون #سوره و #قنوت بخونی، بیشتر از یک #دقیقه طول میکشه؟🦋🌺
📛 بیخود هم نگو اینطوری به دلم نمیچسبه.
اینها وسوسه #شیطان هست.😞
خدا زود راضی میشه.
کلاً دنبال بهانه است که ما رو بیامرزه و ببره #بهشت.😇
✍️ #نماز_شب فواید زیادی داره، اما فوایدش فقط مربوط به عالم #آخرت نیست.😌
#نماز_شب توی همین دنیا باعث سلامتی #جسم، تضمین #رزق و روزی، دفع #بلا و… میشه.😉
⭕️✔️ این #عبادت اینقدر مهمه که به محروم از اون در روایات، « #محروم_واقعی» گفته شده.
#بر_چهره_دلگشای_مهدی_صلوات
💠ناله ی شیطان از 7 عمل امت پیامبر
🔹روزی پیامبر در مسجدالحرام شیطان را رنگ پریده و زار دید .
پیامبر پرسید که چرا این قدر رنگ پریده و رنجور هستی ؟
شیطان گفت : چند خصلت در امت تو مرا به جان آورده است و نمی توانم این خلق و خوی را از آنها بگیرم .
1️⃣یکی اینکه وقتی به یکدیگر می رسند #سلام می کنند و سلام یکی از نام های خداست و هر کس که سلام کند از رنج دور می ماند و کسی که جواب سلام را می دهد رحمت حق شامل او می گردد .
2️⃣دیگر اینکه وقتی با هم ملاقات می کنند با هم دست می دهند و مصافحه می کنند و داریم تا وقتی این دو نفر دستشان را از هم رها نکرده اند #رحمت #خدا شامل آنها می شود که این باعث تضعیف شیطان می شود.
3️⃣دیگر اینکه وقت غذا خوردن و شروع کارها #بسم_الله_الرحمن_الرحیم می گویند.
4️⃣دیگر اینکه وقتی سخن می گویند #ان_شاءالله می گویند و به رضای خدا راضی می شوند.آنها زحمتهای من را با همین ضایع می کنند .
5️⃣دیگر اینکه من از صبح تا شب زحمت می کشم تا آنها را به #گناه وادار کنم ولی بعد آنها #توبه می کنند .
6️⃣دیگر اینکه تا نام تو را می شنوند #صلوات می فرستند و من چون #ثواب صلوات را می دانم فرار می کنم زیرا طاقت آن درجات را ندارم .
7️⃣دیگراینکه وقتی #اهل_بیت تو را می بینند به آنها محبت دارند .
پیامبر به حاضرین گفت که هرکس این خصلت ها را داشته باشد ، اهل بهشت است .
•┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
https://eitaa.com/joinchat/3219652939C4608959256
•┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
Ali Ghelich - Energy Mosbat.mp3
9.44M
💫🌺🍃
🌺
❇️ نوآهنگ| انرژی مثبت
❤️ مهربونی مهربونی
💛 همه رفتنیا میرن تو میمونی
💙 مهربونه مهربونه مهربونی
💜 ورق زندگیمو برمیگردونی
🎙 علی اکبر قلیچ
#خدا
#ماه_رمضان
🌺
💫🌺🍃
🔻آموزشِ دعا کردن🔻
✍ در سوره قصص، به بخشی از داستان حضرت موسی اشاره شده که:
حضرت موسی، تنهایِ تنها، با ترس و خوف از شهر فرار میکنه:👇
🕋 فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ (قصص/21)
💢 موسی از شهر خارج شد، در حالی که ترسان بود، و هر لحظه در انتظار حادثهای بود.
وقتی به شهر مَدیَن میرسه، یه گوشه تنها میشینه و دعا میکنه:👇
🕋 رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ (قصص/24)
💢 پروردگارا، به هر #خیری که تو بر من نازل کنی، محتاجم!
☝️ این دعای حضرت موسی، یک شاهکار تمامه؛ اصلاً کلاسِ آموزش دعاست.🙄
✔ با اینکه فراری بود، نگفت جا میخوام.
✔ با اینکه گرسنه بود، نگفت غذا میخوام.
✔ با اینکه بیکس و تنها بود، نگفت خانواده و زن و زندگی و... میخوام.
📣 دقّت کنیم!
حضرت موسی، احتیاجاتش رو برای خدا لیست نمیکنه.📝
نمیگه فلان چیز رو میخوام، فلان چیز رو نمیخوام. اصلاً به ذهنش جهت نمیده. با کلماتش خودش رو محدود نمیکنه.❌
👌 بلکه فضایِ #دعا رو باز میگذاره، تا هر خیری، از هر کجا و هر زمان، و به هر مقدار و کیفیت، بر او بباره.😇
🍃 حضرت موسی در نهایتِ تواضع رفتار میکنه:
✔ به خدا دستور نمیده.☜
✔ برای خدا تعیین تکلیف نمیکنه.☜
✔ بلکه در برابرِ خدا، یک پذیرش تام میشه. چون خوب میدونه که، این خداست که صلاحِ کارش رو بهتر از خودش میدونه.😌
خدایی که خودش #خیر است، و جز #خیر از او صادر نمیشه.❤️
👈 پس فقط کافیه با این #خیر_مطلق یک رابطهی عاشقانه، بر اساسِ #تسلیم برقرار کنه. که اگر این اتفاق بیفته، دیگه کار تمومه، و از بهترینها برخوردار شده😍
✅️ جالبه که در همین سوره، دنبالهی داستان میبینیم که، توی همین شهری که موسی غریب هست، #خدا همه چیز بهش میده:
👈 شغل، مسکن، همسر و...
💯 موسی برای خدا تعیین تکلیف نکرد.
گفت خدایا! هرچی خودت صلاح میدونی و هرچی که #خیر هست، به من بده.
↶ امّا قرآن کریم در داستانِ حضرت یوسف میفرماید، وقتی حضرت یوسف به خواستهی زلیخا تن نداد:
🕋 لَئِن لَّمْ یَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَیُسْجَنَنَّ (یوسف/32)
💢 زلیخا گفت: اگر آنچه را به او دستور میدهم انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد.
🕋 قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ (یوسف/33)
💢 یوسف گفت: «پروردگارا! #زندان نزد من محبوبتر است، از آنچه اینها مرا به سوی آن میخوانند.»
👈 بقیهی ماجرا رو هم میدونیم، که حضرت یوسف سالها زندانی شد.⛓
❌ حضرت یوسف در دعای خودش، برای خدا مصداق تعیین کرد. گفت خدایا من #زندان میخوام. خدا هم او رو زندانی کرد.
✅️ امّا حضرت موسی برای خدا مصداقی تعیین نکرد. نگفت خدایا چی میخوام. فقط گفت خدایا هرچی #خیر است بر من نازل کن. خدا هم همه چیز بهش داد.
🔚 نتیجهگیری:
در #دعا_کردن برای خدا تعیین تکلیف نکنیم:
👈 خدایا من فلان دختر، یا فلان پسر رو میخوام.
👈 خدایا من فلان رشته رو قبول بشم.
👈 خدایا من فلان شغل رو بتونم به دست بیارم.
👈 خدایا من فلان خونه رو بتونم بخرم.
👈 خدایا فلان کاندید رای بیاره، فلانی رای نیاره.
👈 خدایا...
همیشه در مورد هر موضوعی در زندگی که #دعا میکنیم، بگیم:
✔ خدایا! تو #خیر و صلاح ما رو در مورد این موضوع (ازدواج، شغل، تحصیل و...)گ بهتر میدونی،
✔ هرچی که #خیرِ ما هست، برامون رقم بزن.😌
🌷سه بار برایش
درجــه تشویقی آمــد، نگرفت.
تهِ دلش این بود که کار برای #خدا این حرف ها را ندارد
🌷بـی هیچ ادعایـی میگفت:
اگــر برای همهٔ بچه های لشکــر ، تشویقی آمد،
چشــم؛ من هم میگیرم...!
سردار بی ادعا #شهیدمحمودرادمهر 🌹
شهادت ۱۳۹۵ خانطومان ، سوریه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/gomnam_shohada135
هدایت شده از ثامن المهدی(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚔ امروز میخواهم به مصاف #تزویر بروم! پس از غلبه، شک نکنید که گردنتان را خواهند شکست! 🪓🗡
📌 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا؛ سربازان امامخامنهای هرگز گرفتار تلهی #تله_جنگ نخواهند شد و تا آخرین قطره خون، همچون سید مقاومت، پای فتوای #جهاد امامشان خواهند جنگید...
❤️🔥 #یا_لثارات_الحسین #شهید_نصرالله 🚩
✍ امروز میخواهم به مصاف #تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس تقوا و دیانت به #میدان میآید! تزویر، سکهای دو روست که بر یک رویش، نام #خدا و بر روی دیگرش نقش #ابلیس است. عوام خدایش را میبینند و اهل معرفت ابلیسش؛ و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعتِ سر به سجودِ آیهخوان و به ظاهر متدین؛ یا ایها الذین آمنوا، آمنوا. تزویر به شما #امان میدهد تا مقاومتتان را بشکند؛ پس از غلبه، شک نکنید گردنتان را خواهد شکست! وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ
🖤 السلام علیک یا ثارالله وابن ثاره🇮🇷🇵🇸
#مقاومت #سازش #نفوذ #خیانت #تله_تنش
#شهید_سید_حسن_نصرالله 💔
#حزب_الله 💔
#لبنان 💔
#لطیفه😁
پلیس جلو ماشینو میگیره
مرده پیاده میشه میگه
جناب سروان ننویس
به قرآن ندیدم به #خدا ندیدم به جون بچم ندیدم
پلیس میگه : یعنی تو چراغ #قرمز رو ندیدی ؟
مرده میگه اونو دیدم
تو رو ندیدم ..🤨🤨😂😂
🌷🌹🌷🌷🌹🌷
#لطیفه😁
در حال مسافرت بودیم که پلیس راهنمائی و رانندگی جلوی ما را گرفت و گفت :
👮🏻♂️در این روزهای بارانی از کجا میائید و به کجا میروید؟
گفتم از کنعان میاییم وبه #مصر میرویم😎
به همکارش گفت: این مسافران را به #کنعان برگردان و قبض ۵۰۰ هزار تومان را در توشه آنها قرار بده...☹️
😂😂😂
🔹🔹🔹🔹
🌷🌹🌹🌹🌷🌷🌷
هفته نیروی انتظامی مبارک
💥بسیار جالب خواندن این خاطره رو از دست ندید💥
⭕️شـهـیـدی که وســوسـه ی شـیــطـان را عـمــلـی نڪـرد و #صـدای تـسـبـیـحـات ڪــوه و گـیــاهــان را شـنـیـد...⭕️
#شـهـیـد_احـمـدعـلـی_نـیـری
✍نفس عمیقی ڪشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم #دماوند.یڪی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این ڪتری رو آب ڪن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا #رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم.
راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیڪ شدم تا #چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به #لـرزیـدن ڪرد نمیدانستم چه کار ڪنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک #گنـاه_بـزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین #دختـر_جـوان ڪه بـرهنـه مشغول شنا ڪردن بودند. من همان جا #خـدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن #شیطان من را وسوسه میڪند ڪه من نگاه کنم هیچ ڪس هم متوجه نمیشود اما #به_خاطر_تو از این از این گناه میگذرم.»
بعد ڪتری خالی را از آن جا برداشتم و از #جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست ڪردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. #اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:🔸«هرڪس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
من همینطور ڪه اشک میریختم گفتم از این به بعد #برای_خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن #امتحان_سختی ڪه در ڪنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا #مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تڪرار کردم #صدایی_شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. #از_سنگ_ریزهها_و_تمام_کوهها_و_درختها_صدا_میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم #ناباورانه به اطراف خودم نگاه ڪردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی ڪه از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات #عالم این صدا را میشنیدم!
احمد بعد از آن ڪمی سڪوت ڪرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم #درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم.گفتم تا بدانی 🔸انسانی که گناه را ترک ڪند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نڪن.»
#خاطره
#فـرار_از_گنـاه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄