eitaa logo
رادیو مائدةٌ مِن السـماء
1هزار دنبال‌کننده
818 عکس
138 ویدیو
7 فایل
مائده‌ای از آسمان🌱، اما در زمین، در پی دیدنِ آنچه نیاز به نگاهِ عمیق است!🌟 بیوتکنولوژیستیِ که معلم گشته است و عاشق و دلداده نوشتنِ حقایقِ خود و دیگران!🖐️ حرفتو با من ناشناس بزن 🤩🍃 https://daigo.ir/secret/457624277
مشاهده در ایتا
دانلود
رادیو مائدةٌ مِن السـماء
«مشتاقِ همیشگی» #اندر‌احوالات‌این‌روزها #مائده_من_السماء @gomnamradio
« مشتاقِ همیشگی» استرس کافی نبودن باعث می‌شد تا کلمه‌ای ننویسم. چه برسد به اینکه بگذارم داخل رادیو. با خودم می‌گفتم:« اگر نیاز نیست و فکر می‌کنی خوب نیست چرا می‌خوای منتشرش کنی؟» ولی وقتی قلمِ مشتاقم را می‌دیدم منصرف می‌شدم! گوشزد می‌کردم:« آدم به خاطر کاری که دوست داره و علاقه‌شه این‌قدر چارچوب نمی‌گذاره! شاید ترسه که باعث میشه نخوای کاریو انجام بدی، خوب بهش فکر کن!» از چه می‌ترسیدم؟ از اینکه بگویم من هم مثل مردمم؟ یا اینکه نکند‌هایم بیشتر شده‌اند ؟ یا.... بهانه‌ها را گذاشتم داخل صندوقچهٔ مغزم و دوقفله‌اش کردم. خودکارم را برداشتم. تمام تراوشات ذهنی‌م را چکیدم داخل دفترچه. کمی که آرام شدم، شروع کردم به نوشتن. « این ماه که گذشت، یاد گرفتم از پلهٔ ایده آل‌گرایی‌م برای نوشتن پایین بیایم و قسمتِ انتهایِ پله‌ها را نظاره کنم و به خودم امید بدهم که نگذاشتم کلماتِ درونم از کم آبی بپوسند...» @gomnamradio
رادیو مائدةٌ مِن السـماء
یه سلفی‌مون نشه😂 من و امام رضا یهویی😂 #روایت‌امام‌رضایی‌ها #دهه_کرامت #حرم‌امام‌رضاعلیه‌السلام #
قبلا این قسمت کتابِ بارِ باران را گذاشته‌م و حالا برای یادآوری خاطرات می‌گذارم 😌 🌱همسایه‌ام، مهربان! بی‌‌خانه‌ام مکن. مَرانم. پناهم ده؛ که پناه غَریبان تویی. تو نامم دادی. تو نانم می‌دهی. تو صدایم کردی و تو مرا می‌خواندی و می‌گذاری بمانم. تو رضایی که رضا دادی تا کنارت بمانم! باور کردم که، گُلاب شدن آسان نیست. در فَصلِ گلاب‌گیران، بگذار کنارت بمانم. در وَقتِ بارِ‌ باران! بارِ باران/ سعید تشکری @gomnamradio
رادیو مائدةٌ مِن السـماء
به کدام سو می‌نگری 😅 پ.ن: گربه از پس صمیمی بود که کنارِ مردم استراحت می‌کرد😁 شما هم فوبیای گربه دار
زیرِ پایِ منتظران با آرامش غذا می‌خورد. مردم در تکاپویِ سوار شدن و او در این دنیا نیست. برایش مهم نیست که دیر می‌رسد یا زود، دخترکِ همکلاسی‌‌ش پیامش را جواب داده یا خیر. بلکه به غذای خود توجه می‌کند. شما چه درسی می‌گیرید؟ آرامش ؟ بی‌خیالی؟ بی‌توجهی یا؟ https://daigo.ir/secret/457624277 @gomnamradio
«ترسِ خشکیده» این روزها بیشتر از هر روز دیگری تلاش می‌کنم تا با ترسِ خودم روبه رو شوم. چرا که تصمیم گرفتم تا زیرِ فشارَش جا نزنم. بروم در دل‌ش و حل‌ کنم. نگران بودم که نکند، نمرات‌م خراب شود و خب... ترسیدم و کمتر تلاش کردم. اما هرچه به جلو می‌رفتم، فکر می‌کردم چگونه شد که این شد؟ راه‌حلم چیست؟ بنشینم و تماشا کنم یا برایش پلِ ترقی بسازم؟ انتخاب کردم، بمانم. روبه رو شوم و برایِ نمرهٔ واقعی خودم بیشتر بخوانم. ذهنم که رفت به سمتِ درس نخواندن و تفریح از روی اضطراب، بَرَش دارم و بگذارم کنارِ درسم. نترسم. نمی‌گویم سخت نیست، هست ولی حالا برنامه دارم برایش. این چیزی‌ست که با خودم تکرار می‌کنم:« تو می‌تونی! تو می‌تونی، تو می‌تونی از این اتفاق عبور کنی!» و نمی‌خواهم جا بزنم و بازنده باشم. @gomnamradio
من دانشجویی رو که تو هوای گرم ۳۸ درجه، تو کلاسِ بخاری، نشسته و داره درس گوش میده رو جزو نخبگان کشور می‌دونم😅 می‌تونه بره اما وایستاده تا خوب درس بخونه! البته من فاکتور می‌گیرم که می‌خواد حضورشو سرکلاس بزنه😂 پ.ن: حالا شما بگین امان از این دهه هشتادی‌ها! @gomnamradio
امروز رفته بودم پیش استادی( خدا حفظ‌شون کنه.) بحث شد سر این مسئله که هر کسی وقتی تو مسیرِ خودش قرار بگیره، استعداد‌هاش پر و بال پیدا می‌کنن! یعنی چی؟ یعنی اینکه هر کسی یه توانایی داره، نمیشه که تو هر کاری بهترین باشه! یکی تو نوشتن خیلی خوبه، یکی تو مدیریت یه مجموعه و یکی دیگه.... شما چطور؟ https://daigo.ir/secret/457624277 @gomnamradio
«خطرِ توخالی بودن!» پ.ن: اسمش روایت نیست، یه حرفیه که باهاش مواجه می‌شیم! شما بگید مواجه تون چطوری بوده؟ https://daigo.ir/secret/457624277 @gomnamradio
رادیو مائدةٌ مِن السـماء
«خطرِ توخالی بودن!» پ.ن: اسمش روایت نیست، یه حرفیه که باهاش مواجه می‌شیم! شما بگید مواجه تون چطوری
«خطرِ توخالی بودن!» علاوه بر کتاب برخی اوقات فیلم می‌بینم. چرا که این ذهنِ کنجکاو به خواندن بسنده نکند و از یکنواختی دربیاید. ژانرِ فیلم‌ها اغلب متفاوت است اما حال و هوایِ « ژانرِ اجتماعی» را بسی دوست دارم. نشسته بودم به دیدن. صدایِ تق‌تق ذهنم را شنیدم که دست مریزاد گفت. فیلم، به جزییاتی توجه کرده که به عقلِ بینندگانِ قهار می‌رسید! کاری به ظاهرش نداشتم اما پیامِ همبرگری به فکر دعوتم کرد. با خودم گفتم:«چگونه می‌شود تو در مقابل فیلم احساس ندانستن کنی و توخالی بودن! بدترین قسمتِ ماجرا آن لحظه‌ای است که می‌بینی دست‌اندرکاران از قبل ذهن تو را خوانده‌اند و احساس‌ت را درگیر! اینجاست که صدای زنگِ خطر را می‌شنوی...» ترسیدم. از فضای متفاوتِ فیلم نشستم به نوشتن. کلیدِ درگیریِ مغزم را فعال شد. چه پاسخی برایِ خودم داشتم؟ مصمم شدم بر کثرتِ خواندن. آنقدر که شبهه‌ای نماند. شادمان بودم از تلنگر. نیرویِ «این اوله مسیره، باید بلند شی!» مرا روشن کرد. نویسنده: مائده اصغری @gomnamradio
«روبه‌رو می‌شوی!» ✍️نویسنده: مائده اصغری پ.ن: آزمایشگاه مبانی سلولی مولکولی 😌 @gomnamradio
رادیو مائدةٌ مِن السـماء
«روبه‌رو می‌شوی!» ✍️نویسنده: مائده اصغری پ.ن: آزمایشگاه مبانی سلولی مولکولی 😌 #اندر‌احوالات‌این‌ر
«روبه‌رو می‌شوی!» این روزها کمتر می‌نویسم. نمی‌خواهم توجیه کنم اما فشارِ امتحانات مرا از پای در آورده. در هفته دو تا سه امتحان دارم. باید جبرانِ کنم درس‌هایی را که در طول ترم نخواندم. ماشاءالله حجم‌شان چنان زیاد است که با خود می‌گویم:« ترم بعدی درس همون روز و همون روز بخونی‌ها... وگرنه دوباره همین آش و همین کاسه!» البته بخش تجربه جویی‌ام بالاست. به دنبالِ ریسک پذیری‌ام. می‌خواهم ببینم چگونه می‌توانم شبِ امتحانی درس را تمام کنم. از این سطحِ ریسک پذیری و دنبالِ خطا بودن خوشم می‌آید. دبیرستان که بودم برای امتحانات فشاری به خودم می آوردم؛ حد نداشت اما در دانشگاه نه! راحتِ راحت می‌گذارنم.‌ البته گاهی حرصم می‌گیرد این‌قدر بی‌خیالم! امیدوارم جسمم بتواند با این روحیه‌ام بسازد. حداقل این ترم قول داده‌ام تا جایی که می‌توانم درسم را بخوانم. بهانه کار و فعالیتِ کناره نگیرم. می‌دانید، آدم وقتی سرش گرم امتحانات می‌شود، دلش می‌رود سمتِ هرکاری جز درس! خب منم این مسئله‌ را دارم. قول دومم را استقامت در درس خواندن گذاشتم که مبادا نزنم زیرِ خواندن. حسم به من می‌گوید:« می‌ترسی نمرهٔ خوبی نگیری، برا همین نمی‌خونی! می‌بینی که داری از زیرِ کارت در می‌ری! حواسِت باشه‌ها! اگه نری تو دلِ ترست، یه جا دیگه هم گردنتو می‌گیره! یا باید باهاش مواجه بشی، یا یه آدم ضعیف بمونی!» جالب است، چه ارتباطِ نزدیکی پیدا کردم با ترسم. از طرفی به نتیجه‌گرا بودنم ربط دارد. می‌خواهم بهترین نتیجه را از خواندن بگیرم و اگر چنین نباشد، دوری می‌کنم! باید تصمیم بگیرم! نتیجه‌گرایی، ترس و همهٔ مسائلی که هر روز با آنها سروکله می‌زنم؛ یک شبِ حل نمی‌شود و باید با تک‌تک‌شان روبه رو شوم. نه اینکه از دور سلام کنم! پ.ن: این حال و هوایِ این روز‌هامه😅 ولی رادیو خالی نمونده و کناره نیست برام😌 @gomnamradio
رادیو مائدةٌ مِن السـماء
#شکل_حرَّاف #حجاجِ_غیور 🔸عارفه زراعتی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
با خودم می‌گم:« کی تموم میشه این ظلم و تا کجا باید پیش برن؟!» از طرفی می‌ترسم برام تکراری بشه💔 دیگه مهم نباشه، کشورهای همسایه دارن چه دردی رو تحمل می‌کنن😭 و چه نیازهایی دارن😶‍🌫 خدا نیاره روزی رو که مثل سنگ بشم، اهمیت ندم به کسی. از احوالِ همسایه‌ام چیزی نفهمم🥺 تازه فقط فلسطین(غزه و...) نیست، افغانستان، عراق، سوریه و... برام بشه مثل یه مسئله منطقی که تقصیر رو بندازم گردنشون و حرفایی رو که نباید بگم... 🤲خدایا نمی‌دونم چه دعاهایی کنم ولی همسایه‌های غزه‌‌ام حالشون خوب نیس، خیلی وقته مسئله دارن💔 خودمم نمی‌دونم چجوری می‌تونم کمک‌شون کنم، پناه بردم به کلمات و خوندن که مرهمِ دردِشون بشم نه نمک رو زخم‌شون🤧 خدایا خودت کمک‌شون کن... به منم توان بده تو روزمرگی‌هام غرق نشم و یادم از همسایه‌هام باشه💔 @gomnamradio