#چند_بیت_روضه
این قدر نگو یار نمانده ست و غریبم
تا دختر زهرا و اَبر مرد خدا هست...
هر هاجر خونین جگری هدیه ای آورد
ای کعبه ی من، حال بگو نوبت ما هست...؟
تو، ناز نفرما که بمیرند به پایت
یک گوشه ی چشمی که کفن پوش، دوتا هست!
🆔 @gomnamshahrood
#خادم_الشهدا
#چند_بیت_روضه
قبل از شروع ذکرِ رجز، مشکلی نبود
گفتم که زادهی حسنم بیشتر زدند....
گرچه "ابنُالحسنم"، پُر شدم از ثارالله
بنویسید مرا "یابنَ اباعبدالله"...!
#حرم_شهدای_گمنام_شهرستان_شاهرود
🆔 @gomnamshahrood
#خادم_الشهدا
#چند_بیت_روضه
آنقدر سنگ به او خورد که آخر افتاد
بی رمق بود و از آن فاصله با سر افتاد...!
بدنش معبر سُم ها شده، ای وای حسن
کمرش از دو جهت تا شده، ای وای حسن
#حرم_شهدای_گمنام_شهرستان_شاهرود
🆔 @gomnamshahrood
#خادم_الشهدا
#چند_بیت_روضه
روی این دستم تنش، برروی این دستم سرش
آه ... بفرستم کدامش را برای مادرش؟؟؟
می روم گاهی بسوی خیمه گاهی قتلگاه
دیگر از خجلت ندارم روی بر گشتن علی...!
غروب عاشورا، رباب میره سمت فرات...
دارد رباب صحبت سربسته با فرات
لب تشنه بود اصغرم ای بی وفا فرات...😭😭
#حرم_شهدای_گمنام_شهرستان_شاهرود
🆔 @gomnamshahrood
#خادم_الشهدا
#چند_بیت_روضه
تا صدایت میکنم یک دشت پاسخ میرسد
زینبم بنگر علیهای فراوان مرا...!
نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم...
چه کنم سوختنت را ؟ جگرم سوخت علی...
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی
پاره های بدنت را ... جگرم سوخت علی
نیزه بیرون بکشم از بدنت میمیرم
خار را از جگـرِ خویش کشیدن سخت است ...
#حرم_شهدای_گمنام_شهرستان_شاهرود
🆔 @gomnamshahrood
#خادم_الشهدا
#چند_بیت_روضه
بالای پیکر پسرم خم شدم، ولی
پائین جسم تو شده ام قد خمیده تر...!
من با امیدِ دیدنِ رویت دویده ام
اما عمود زن، به سراغت دویده تر...
اضطرابِ حرم از تشنگے مشک تو نیست
بے علمدار شدن، رنگ پریدن دارد ... 😭😭
#حرم_شهدای_گمنام_شهرستان_شاهرود
🆔 @gomnamshahrood
#خادم_الشهدا
#چند_بیت_روضه
مقتل نوشت است تو را سنگ ميزدند...!
هرکه با هرچه به دستش میرسید
روی قرآن، خط کوفی میکشید...
تعداد زخم بر بدن چون ستـــاره شد
تسبيح تربتِ بدنت پـاره پـاره شد...
هرچه کردند رو به قبله نشد
یعنی آنقدر پاره تَن شده بود...
#حرم_شهدای_گمنام_شهرستان_شاهرود
🆔 @gomnamshahrood
#خادم_الشهدا