هدایت شده از - Utopia -
- 𝖼𝗁𝖺𝗅𝗅𝖾𝗇𝗀𝖾 -
فوروارد کنید تا با توجه به وایب چنلتون بنویسم اگر نامه ای به گذشته تون مینوشتید اون چی بود .
Limit : 200 | Tags .
ناکجا آباد
نورا
این نامه رو برات میزارم لای دفترخاطراتت
چون میدونم هر روز میری بهش سر بزنی و اتفاق هایی که برات افتاده و یا چیزی ناراحتت کرده رو اونجا مینویسی
من آینده ی تو هستم با بهتره بگم اشتباه های تو
میخوام بهت چند تا هشدار بدم
ازت میخوام حرفای منو جدی بگیری
...
نورا اول از همه میخوام به فکر نمازت باشی
گاهی تو نمازت کوتاهی میکنی
اگه به این کارت ادامه بدی اتفاقی خوبی برات نمیفته
کم کم به خودت عادت بده نمازت اول وقت باشه
قران بخون!
اونم زیاد
راه حل همهی کار ها اونجاست
همیشه فکر میکردی چون عربی بلدی لازم نیست ترجمه رو بخونی
این خیلی اشتباه بزرگیه
از این به بعد بیشتر حواست به ترجمه ی آیات باشه
خیلی تنها هستی میدونم
انقدر خودت رو برای محبت دیگران ذلیل نکن! که گرفتار میشی
تنهایی تو خیلی بهتر از اینه که بری و با اونا بچرخی پس تنها بمون و توی تنهایات کتاب بخون بهت قول میدم به زودی قراره یه دوست خیلی خوب رو پیدا کنی
بیشتر حرف بزن
حتی شده با خودت
باید خوب حرف زدن رو یاد بگیری
باید فن بیان داشته باشی
باید یاد بگیری بهتر از کلمات استفاده کنی
نکنه به خاطر حرف اونا دلت بلرزه!
راه تو راه درستیه نباید انقدر به حرفاشون فکر کنی
خسته نشدی از بس میری خونه گریه میکنی؟
قوی باش دختر
بهت قول میدم آینده ی خیلی خوبی داری
چته انقدر به مامان اصرار میکنی گوشی قدیمیشو بهت بده
من میدونم اگه اون گوشی لعنتی دستت بیفته چقدر از خودت دور میشی.
میدونم خیلی دلت گوشی میخواد ولی بهم اعتماد کن
باید دورش خط بکشی الان برات زوده
برای تیزهوشان اصلا درس نخون
اونجا هیج خبری نیست
وقتی به این فکر میکنم که چقدر داری خودتو یرای تیزهوشان خسته میکنی خندم میگیره
از الان بهت بگم تو قبول نمیشی...
ولی قراره به جاش یه دوست خیلی خوب پیدا کنی که اگه قبول نمیشدی هیچ وقت اونو پیدا نمیکردی
دیگه چی بگم
مراقب باش موقع کشیدن لوبیا پلو تو اون ظرف نندازیش زمین
چون قرار کلی دعوات کنن
بازم بهت میگم نورا
انقدر به حرف بقیه فکر نکن
انقدر خودت رو برای هر کاری مقصر ندون
چون کم کم عادت میکنی و به جاهای بدی میرسه...
قبل حرف زدن فکر کن!
نورا این خیلی مهمه دوباره جمله ی بالا رو بخون.
اگه قبل حرف زدن فکر کنی نصف مشکلاتت حل میشن
بهت قول میدم
چرا انقدر امتحان رو سریع سریع میدی ها؟؟
کسی افتاده دنبالت؟
لطفا وقتی امتحان رو تموم میکنی انقدر مغرور بازی در نیار بری برگه رو بدی
بزار بهت بگم تو قراره یه امتحان رو انقدر زود بدی که یادت میره یه صفحه کامل رو حل کنی
ترو خدا انقدر مسخره نشو و اون بی دقتی ها رو بزار کنار
نورا
نورا
نورا....
سال راهنمایت خیلی قشنگ میشد اگه بعضی کار ها رو نمیکردی
انقدر خودت رو به حسن نچسپون اون دوست تو نیست
انقدر نرو نازشو بکش
انقدر نرو از معاونت بخوای پیشش بشینی
اون دوستت نیست...
خودت اینو میدونی ولی چرا همیشه میخواستی پیشش باشی
بعضی وقتا فکر میکنی یکی خیلی دوستت داره
در حالی که اون هیچ حسی نسبت بهت نداره
مثل اون معلمت که فکر میکردی مثل مادرته ولی وقتی دهم شدم یه چیزی دیدم که فهمیدم از صد تا دشمن بد تره
آدمای حسود همیشه هستن
ازت میخوام دست از مظلوم نمایی در بیاری
چرا وقتی کنعانی دوستت رو برد فقط نگاهش کردی و رفتی نشستی یه گوشه
چرا وقتی ناراحتی میخندی
چرا نمیخوای بقیه بفهمن ناراحتی
نورا این اخلاقت خیلی رو مخه لطفا درستش کن تا وقتی رفتی متوسطه اول اسکل بازی در نیاری
نورا...!
سال نهم قراره خیلی سال ناراحت کننده ای برات باشه
قرار بفهمی همه چی یه دورغ بوده
و تو فقط یه وسیله برای سو استفاده بودی
میدونم
خیلی ناراحت کنندهاس
ولی اونجایی که خیلی ناراحتی و فکر میکنی دیگه کسی رو نداری....
قراره یه نفر بشه نجات دهنده تو
بیاد و همه چی رو درست کنه
مراقبش باش
مراقب باش گمش نکنی
گفتی ها زیاده ولی وقت کم
همینا فعلا کافیه
بازم بهت نامه میدم
هنوز نفهمیدی من کیم؟
من تو هستم
من نورام
من آینده ی تو هستم