eitaa logo
گناباد۲۰؛اخبار و صدای مردم گناباد
6هزار دنبال‌کننده
57.8هزار عکس
14.4هزار ویدیو
513 فایل
اخبار گناباد و مطالب عمومی ارتباط با ادمین: @gonabad20 @gonabad2020 🔹 تبلیغات @gonabad20
مشاهده در ایتا
دانلود
آلبر کامو فیلسوف و نویسنده فرانسوی، نقلی بدین مضمون دارد: " مهم‌ترین سوال پیش روی انسان، خودکشی است. اینکه زندگی ارزش ماندن را دارد یا نه! " فکر می‌کنم باید به آن‌چیزی که کامو از آن به عنوان بزرگترین دغدغه‌ی هستی یاد می‌کند علاوه بر خود‌کشی با جنبه روانپزشکانه‌ی آن، چیزی افزود. اینکه کسی به تنگ آید، وسیله و روشی را برگزیند و به رنج خود خاتمه دهد، روی روشن ماجراست. رویی که همه کم و بیش با آن آشنایند و یا نهایتا با یک جستجو، جوانب آن را به خود می‌آگاهنند. اما سر بزرگ ماجرا جای دیگری خود را از دید پنهان کرده است. " تمایل به نیستی و خود‌نابودی در روالی ظاهرا معمول از زندگی" است که نادیده مانده است. اَندِ نوشتن این حکایت از آنجا آغاز شد که به خاک‌سپاری جوانی رفتم. علت مرگ باژگونی خودرو در پیچ جاده‌ای که تا کنون مرگ‌های بسیاری به خود دیده است،بود. با شناختی که از زندگی‌اش داشتم از لحظه‌ی اول شنیدن خبر، سوالی در ذهنم سو زد: " در اندیشه‌ی او راندنِ بی‌محابا در پیچی مرگ‌آشنا، استقبال نا‌دانسته از مرگ و تباهی نبود؟ " مگر لزوما اندیشه‌یِ" زندگی ارزش زیستن ندارد " باید که تبلور بیرونی‌اش اقدامی اندیشیده‌شده برای پایان آن باشد؟ " می‌گویم : نه! رفتارهایِ به مرگ‌ نزدیک‌کننده بسیاری می‌بینیم که تمایلی بی‌حد به خودکشی است. آن‌چیزی که در جنگ برای سربازی در پیش‌رو است می‌تواند یک میل به نیستی از سر سیری از زندگانی باشد که انسان آن را تقدسِ جان به کفی، بخشیده است و گرنه به قولی: " جنگ بی‌صرفه، رستم نکرده! ". اما هنگامی که پای عصر جدید انسان به میان می‌آید ماجرا عظیم‌تر می‌شود. با خود می‌‌اندیشیدم، از باداباد را خواندن و غرقه در اندوهِ بی‌انتها و وادادن بی‌حصر شدن ( ممکن است نامش را گوشه‌گیری بگذاریم و ارزشمند جلوه دهیم)، تا سومصرف مواد و تند و بی‌سر و گاهی حتی شادمانه راندن در راه _ به مثال تک‌چرخ رفتن بر موتور سیکلت _ ، وجهی از بیزاری از زندگی، برای آنکه شهامت ابرازش را ندارد، نیست؟ به دل آسیب‌های اجتماعی تاختن، گو که نام زیبایی به آن بدهیم، و رفتار‌های مهیجی که گاه، فرد از بیرون نظاره‌گر را متحیر می‌کند و موارد مشابه دیگری که در این مجال نمی‌آید،پاسخی عملی به همان سوال اساسی است که آیا زیستن ارزش‌اش را دارد. کنش‌های مرگ‌طلب بدون آنکه نام رسمی آنها خودکشی و خود‌ویرانگری باشد، افسار‌گسیخته و پنهان میان انسان امروزی و وازده می‌لولد و از آن غافل شده‌ایم. رفتارهایی گاها با ظاهری معمولی که میل به نیستی دارد، از بطن حیات روانی افسرده بر‌می‌خیزد، تکرار می‌شود و فرد صادر‌کننده آن با هر بار ارتکاب مرگ خود را ( اگر چه اتفاق نیفتد ) می‌طلبد. حتی اگر منجر به آن نشود ولی باکی از دوباره و دوباره انجامش نیست. گویی این طلب از ناخود‌آگاه انسانِ افسرده یا اضطراب‌زده‌ سر می‌کشد. جایی که اکثر ما از اندرون آن بی‌خبریم و متاسفانه در پی آگاهی از آن هم نیستیم. . نومیدانه باید می‌نوشتم، سعی در یافتن و مهار آنها، به ویژه در نسل‌ِ جوان و عصیان‌زده امروز، یکی از چالش‌ها، بلکه وظیفه‌ی مایِ گیر‌افتاده در جهان کنونی است. البته اگر به این نتیجه رسیده باشیم که زندگی ، چه از آن ما باشد و چه از آن دیگران، ارزشش را دارد. ٢٠- صدای مردم گناباد 👇👇👇 💠 @gonabad20ir sedayegonabad.ir