eitaa logo
غنچه های فاطمی
183 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
158 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وقت ناهار بود😋😋 مامان‌مریم داشت تو آشپزخونه غذا درست میکرد سحر و باباش حسابی گرسنه بودند😫😫 بابای سحر داشت فکر میکرد که خدا کنه که ناهار، مرغ خوشمزه باشه🍗🍗 سحر هم داشت فکر میکرد که خدا کنه ناهار پیتزا باشه🍕🍕 🍗🍕🍗🍕🍗🍕🍗 یهو بابای سحر گفت: سحر جان فهمیدم چی کار کنیم. بهتره تا غذا آماده میشه یه پیراشکی بخوریم 🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩 بابای سحر رفت و یه پیراشکی کاکائویی بزرگ آورد و گفت من الان اینو میخورم☺️☺️ اگر تو هم دوست داشتی برو یه دونه برای خودت بیار😕😕 سحر لبخند زد و گفت: بابایی بهتره یه کم صبر کنید تا غذا آماده بشه😇😇 خدا جون در قرآن فرمودند که صبر کردن کار خوبیه. هم اینه👇 خدای مهربون با صابران است😃😘 ************ ولی بابای سحر به حرف سحر گوش نکرد و شروع کرد به خوردن پیراشکی🙄🙄 سحر هم خیلی ناراحت شد و داشت فکر میکرد که اگر باباش پیراشکی بخوره دیگه سیر میشه و نمیتونه غذا بخوره😒😒 *************** همینکه پیراشکی تموم شد مامان، سحر و باباشو صدا کرد تا برن و به کمک هم سفره را آماده کنن🥴🥴 آخه غذا آماده شده بود🤠 مامان به سحر گفت امروز غذا مرغ داریم همونی که بابات خیلی دوست داره🤯🤯 اما بابای سحر که بعد خوردن پیراشکی حسابی سیر شده بود، داشت غصه میخورد که کاش بیشتر صبر کرده بود😖😖 ************* بابا رو کرد به سحر و گفت من اشتباه کردم عزیزم😉😉 تو درست میگفتی من باید به آیه‌ی قرآن عمل میکردم و بیشتر صبر میکردم☺☺ سحر هم به باباش قلب نشون داد و همدیگرو بغل کردن❤❤❤ *********** ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🌿🌺🌿჻ᭂ࿐ ┏━━━ 🌺 🍃 ━━━┓ @Gonchehayefatami ┗━━━ 🌺🍃 ━━ 🌺🍃غنچه های فاطمی 🔆@aamerin_ir