میگفتش ببین اینجورام نیست که هر روز میگذره و شب میشه و بازم تکرار و بقیه روزام عینهو هم باشه!
نه!
یه جایی ما رو نوشتن...
| الهی خوب ورق بزنیم خودمونو |
Picsart_23-10-11_18-59-16-570.jpg
6.91M
غزل #حافظ
صلاح از ما چه میجویی که مستان را صلا گفتیم
به دور نرگش مستت سلامت را دعا گفتیم ...
#تایپوگرافی_فانتزی
دهخدا مِن بابِ معنی صُبح
نوشته است: | سپیده دَم یا همان اولِ روز |
اما
صبح ؛
آنِ چَشم گُشودنِ محبوبِ من است!
انگار کن
چَشم بستنی را ،
که شب است و وقتی که دیده باز میکند سپیده از نگاهَش پیدا میشود!
و پرندگانِ اولِ صبحی
در امتدادِ نگاهِ اوست که پــَر میگُشایَند...
صُبح
خودِ نگاهِ معشوق است ،
هنگامی که
به سمت و سوی من است ...
تو حرف هم نزنی
من از قهوه یِ چشمانِ آرامَت
تمامِ دلهره هایَم
به عشق
میخوابند ...