دهخدا مِن بابِ معنی صُبح
نوشته است: | سپیده دَم یا همان اولِ روز |
اما
صبح ؛
آنِ چَشم گُشودنِ محبوبِ من است!
انگار کن
چَشم بستنی را ،
که شب است و وقتی که دیده باز میکند سپیده از نگاهَش پیدا میشود!
و پرندگانِ اولِ صبحی
در امتدادِ نگاهِ اوست که پــَر میگُشایَند...
صُبح
خودِ نگاهِ معشوق است ،
هنگامی که
به سمت و سوی من است ...
تو حرف هم نزنی
من از قهوه یِ چشمانِ آرامَت
تمامِ دلهره هایَم
به عشق
میخوابند ...
| ان للمتقین مفازا |
رستگاری
همان نگاهِ حسین است
به دلِ زائری که
دلتنگ،
از دور سلام میدهد ...
صلی الله علیک یا اباعبدالله ♥️
هدایت شده از گنجیشکپر
این روزها
شبیه ام به کسی که
سالهاست بیقرارِ معشوقیست و
نمیداند او کجاست ...
نمیداند چه میکند ...
نمیداند چه حال دارد !
این روزها دل پریشانم
نه راه میدانم و
نه خبر دارم ...
آیا به جانبت معشوقا
راهی هست که ملاقاتت کنم ؟؟؟
| هل الیک یابن احمد سبیل فتلقی | 💔
#دعای_ندبه
@gonjishkpar
فهمیده ام
گاهی فاصله یِ خواستن تا داشتن یک | آه | است ...
پس ...
دل شکسته میخواهمت ...
چقدر این برگا داستان دارن ،
اونم توی پاییز !
تموم ذره ذره های طبیعت چه خوب کارشونو بلدن ...
برگای رو درخت وقتی خشک میشن و
تغییر رنگ میدن درخت ، یه تکونی به خودش میده تا بریزه اینارو ...
اگه نریزه
دیگه وقت بهارش ، نه برگ تازه ای در کاره
نه طراوتی!
این برگای خشک و زرد میشن مانع رشد درخت ...
پس ؛
درخت میریزه برگاشو !
اگه خودش نتونه ، باد میاد کمک شاخه هاش !
این قانون طبیعته
حالا تو وجود ماهم گاهی تغییر فصل وجود داره ...
فقط یه چیزی؛
اگه درخت دلت ،
برگاش زرد شد و
جوری خشکید که نمیشه دوباره باروَرِش کرد ،
یه تکونی به شاخه هاش بده ...
بهونه بده دستش !
برای دوباره شکوفه زدن ...
@gonjishkpar 🍂