هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
(السلام علیك یا ثارالله وابن ثاره)
#وداع_سرخ
صوت قرآن شد بلند اینبار، روی نیزهها
تا که خلقی را کند بیدار، روی نیزهها
آسمان در خون نشست آندم که پیش چشم او
رفت رأس خسرو احرار روی نیزهها
میدهد با خون خود پیغامی از آزادگی
میکند بر گوشها تکرار، روی نیزها
میتپد در لُجّهای از خون، دلِ خونیندلان
در وداعی سرخ و خونینبار، روی نیزهها
لالههای خستهدل را تا نیازاری صبا
گام خود، آرامتر بگذار روی نیزهها
بر سرِ نی رفت هفده اختر خورشیدوار
چون علمدار و سپهسالار، روی نیزهها
میکند بر کاروان خود نظر وقتی که رفت
کاروانسالار، در انظار، روی نیزهها
رأس خونین حسین بن علی، آن شاه عشق
میکند با دشمنان پیکار روی نیزهها
ناله از نی در زمین نینوا آمد به گوش
دید تا هفتاد و دو دلدار، روی نیزهها
کرد نورانی جهان را همچو خورشید سپهر
نور چشم حیدر کرّار، روی نیزهها
از قیامش گشت روشن ظلمت روی زمین
کرد چشم دشمنان را ، تار روی نیزهها
(ساقیا) در شام جانسوز غریبان حسین
آسمان نور را ، بشمار روی نیزهها
سید محمدرضا شمس (ساقی)
عاشورای حسینی 1402 ـ کربلا
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi