🥀#سردار_دلها
🥀#تولید_عکس_نوشته
🥀#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
نیمه شب تعبیر شد رویاے چندین ساله اش
تاکه شد قطع یمین،بال وپرش دادندو رفت
🖊شاعر:رقیه سعیدے(کیمیا)
1400/10/11
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌نشر اشعار بروز از شعراے فرهیخته
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
4_5940792269836651428.mp3
13.22M
#مادری_از_عرش ۱۰
#استاد_شجاعی
#استاد_انصاریان
"سرّ المستودع فیها "
💠 همان راز سَر به مُهری ، که حقیقتِ حضرت زهرا سلاماللهعلیها به سبب ادارهی آن ، از عرش به زمین نازل شدند!
این "سرّالمستودع فیها "میتواند راز ماجرای سفرِ تو باشد در مسیری بالعکس ؛ از زمین تا عرش ❗️
چگونه چنین اتفاق عظیمی ،
ممکن میشود؟
#سبک_زندگی_انسانی
#تمدن_نوین_اسلامی
@golvajhehaye_ahlbeyt
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام خدا
سلام و عرض ادب خدمت اعضای گرامی کانال
صبح زیبایتان بخیر و شادی ان شاءالله.
خداوندا در اولین روز هفته
دریچه شادےبےپایان،خوشبختے،سلامتے
وروزےپربرکت را به روےهمه باز بگردان
آمین ای فرمانروای حق و آشکار.
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود
پشت در جان علے مرتضے افتاده بود
دست مولا بسته و بیت ولایت سوخته
آیهاے از سورۀ کوثر جدا افتاده بود
گوش ناموس خدا شد پاره همچون برگ گل
گوشواره من نمیدانم کجا افتاده بود
دست قنفذ رفت بالا بازوے زهرا شکست
پاے دشمن باز شد زهرا ز پا افتاده بود
مجتبے در آن میانه رنگ خود را باخته
لرزه بر جان شهید کربلا افتاده بود
فاتح خیبر براے حفظ قرآن در سکوت
کل قرآن در میان کوچهها افتاده بود
کاش اے آتش بسوزے در شرار قهر حق
هرم تو بر صورت زهرا چرا افتاده بود
مادر مظلومه میپیچید پشت در به خود
دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود
غیر زهرا غیر محسن غیر آتش غیر در
کس نمیداند که پشت در چهها افتاده بود
فاطمه نقش زمین گردید "میثم" آه آه
فاطمه نه بلکه ختمالانبیا افتاده بود
🖋️شاعر: استاد سازگار
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع)
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#در_عزای_مادر
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
تا شــرمِ تـو اے مـلـیـکه باور کردم
شب تا به سحر طواف کوثر کردم
با یاد تو اے یاس علے در دل شـب
دیـوان قـطـور عـشـق از بـر کـردم
گویا که سقیفه بود سر منشأ سـوز
زیـن مطبـقـه ناله ها مکــرر کــردم
اے قـائــمه آن وقت کـه خـورشـید
نشست
آیـیـنــه جــان از تـو مُـنــور کــردم
وقتے که مه ناطقه ام گشت خَمُـش
بـس زمـزمـه در عزاے مـادر کـردم
آسیـمـه سـرم چـرا که از باغ فـدک
مسـمار بـه خـون دل شـنـاور کـردم
شب قافله درد چو شد سوے بقـیع
خـاڪ ره آن قافلـه بـر سـر کـردم
قـبــر تو چو گـم بشـد منِ زار مدام
دیدار تـو را طـلـب ز داور کـردم
در تعــزیـت تـو اے گل باغ رسـول
(اشکم)که دل و دیده مسخر کردم
🖊شاعر:ابراهیم الهیارے (اشڪ فسایی)
1400/10/11
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع)
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
به دامن اشک دیده مـوج می زد
پریشان وخروشان همچو یم بـود
علی آن ناخــدای کشتــی عشـق
غــریــق خســته دریــای غــم بود
بقیــع آن شـب برای جسـم زهـرا
چو مام آغوش خود را بازمی کرد
ز تـن روح علـی بـا روح آن گـل
چـه زیـبا تـا خـدا پـرواز مـی کرد
به حـال دلبــر و دلــدار آن شــب
ز چشـمان پیمبر اشک می ریخت
خـــدا دانـد چـســـان آرام آرام
که بردامان حیدراشک می ریخت
نه یک تن آن زمان تشییع می شد
دو تا پیکر به همـدیگر قـریـن بود
نه تنـهـا فاطـمه بر دوش می رفت
علی هــم روی تابـوت ایچنین بود
جـدا از جسـم عالِم روح می رفـت
چـرا چـون عالـمه تشـییع می شـد
یـقـیـن بـر تـخـته تـابـوت آن شـب
علـی با فاطـمه تشیـیـع می شـد
نمـــاز فاطــمه بـا هــم مـلائــک
بـه مـولا اقتــدا کــردنـد آن شــب
چنـین احساس می شد بهـر حیـدر
به زهـرا اقــتـدا کـردنـد آن شــب
خـدا دانـد کـه در گلـزار هسـتـی
که بلبل دل بـه عـشق گل ببنـدد
اگـر گـل زد خـــزان شـوریده بلبـل
شـود افـــسرده و دیگـــر نخنـدد
🖊شاعر:ابراهیم الهیاری(اشک فسایی)
1400/10/11
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع)
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒