eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
885 ویدیو
115 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای به محــراب عبادت غرق خون افتاده مولا روی سجـاده به غربت چهــــره را بنهاده مولا لاله گون شد بار دیگر دیـــده ی لبریــــز توفان (( یا علی مولا علی جان،،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ فـــرق تو از تـیغ دشمن شد دو تا از بهـــر یکـتا ای که بوده قلـب پاکت غرق خون از داغ زهـرا ای که ارکان هـــدایت در عزایت گشـــته ویران ((یا علی مولا علی جان،،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مسجد و محــراب کوفه بی تو شــد تــنهـای تـنها چون که با رخسارگلگون می رود یارش ز دنیــا در فراقــت بانگ ماتم می رسـد از عرش رحمان ((یا علی مولا علی جان،،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می چکد با حسرت وغم اشـک نخلســتان کـــوفه نخل روئیـــــده ز اشکت در غمـت شد بی شکوفه گوهــــر چشمان مهتاب از غمـــــت ریزد به دامان (( یا علی مولا علی جان،،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج محمود تاری «یاسر» نجف اشرف ٢٢ / ٨ / ١۴٠١ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ یا علی زهــــرا دارد غـــــم و اندوه در دفــاع از تو استاده همچون کوه قلب او خونین - شد دیــده اش دریا ((حضرت زهرا / یا حضرت زهرا،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یا علی بنگــــــر دارد رخ نیــــــلی شد رخش نیلی از ضـــــربت سیلی روی او گلگـون - از کیــــــنه ی اعدا ((حضرت زهرا / یا حضرت زهرا،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یا علی دشـــمن بشکســته پهلویش مانـــــــــده آثار ضــربه به بازویش وای من خم شد - آن قامــــــت طوبا ((حضرت زهرا / یا حضرت زهرا،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یا علی محســن شد کشته از کینه آه او بـــــــر لب از آتـــــش ســینه در دل آتـــــــش - آن بانــــــوی تنها ((حضرت زهرا / یا حضرت زهرا،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج محمود تاری «یاسر» نجف اشرف ٢١ / ٨ / ١۴٠١ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در آسـمان قـلبم باران گرفته امشب درد وفشار پهلو پایان گرفته امشب با قامتی خمیــده رفــتم ز دار دنـیا یا فاطمه ، یا زهرا (۲)  𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پشـتِ  در شکـسته تـنها میان دودم یار علی تنـها  ، با چـــهـره ی کبودم از بعـد من علی شد تنها میان اعـدا یا فاطمه ، یا زهرا (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ داغ پدر نمــوده از ســوز دل کـبابم کوهم ولی سرشکت،مولا نموده آبم بر چهــره ی کبودم منما علی تماشا یا فاطمه ، یا زهرا (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ هستم گل ، پیمبر مظلومه ی مدینه شــبها ولی نخفتم از رنج درد سینه بـودم گل پیمــبر ، پرپر زدند مـن را یا فاطمه یا زهرا (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اینقدر زینب من منـمـای سوگــواری بعد از منِ حزیـنه ،بنمای خـانه داری جـز اشک غـم ندارد داغ دلـم مـداوا یا فاطمه یا زهرا (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:امیررضا فرجوند 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ داغ زهــــرا دیــدی و از پا فتـادی یا علی گرچـه افـتادی ز پا باز ایســــتادی یا علی خم نشــد زانوی تو در هیــچ میـدان نبرد لیک بعــد فاطــمـه از پا فــتادی یا علی شاد بودی در کـنار احمد و زهرای خویش بعد پیـغمـبر ندیــدی رنگ شـــادی یا علی تا گل خـود را نهان کـردی به زیر خاک ها چـهره بـر خــــاک مـــزار او نهادی یا علی با چــه حــالی لاله ی باغ رســــول الله را بر دو دسـت باغــبان وی تو دادی یا علی صبر کردی بر مصائب تا بمـــاند دیـن حق ای که تو مــرد مـیادین جـــــهادی یا علی می نویسد«یاسر»از داغ دل بشکسته ات دیده ای در عـمر خـود رنج زیادی یا علی شعر:محمود تاری «یاسر» نجف اشرف ٢٣ / ٨ / ١۴٠١ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ : حاشا ندارد،،، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ الحمدُلِلّه هســـتم غــلامِ مرتضــــی الحــمـدُلِلّه الحمدُلِلّه زهـــرایـی ام شکــرِ خــــدا الحــمدُلِلّه الحمدُلِلّه الحمدُلِلّه هستم گدایِ فاطمه (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الحمدُلِلّه با روضه‌هایِ تو گـــــرفــته نوکـرت پا الحمدُلِلّه دارم به لب هر روز و شب ذکرِ یازهرا الحمدُلِلّه الحمدُلِلّه هستم گدایِ فاطمه (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الحمدُلِلّه بیچاره‌ام در روضه‌هایِ درب و دیوار الحمدُلِلّه از داغِ زخـــمِ پهلویِ تو می‌زنـــــم زار الحمدُلِلّه الحمدُلِلّه هستم گدایِ فاطمه (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الحمدُلِلّه از فاطمــیونـم بـه لطفِ حـــق تعـالیٰ الحمدُلِلّه جــا دارم اینجـــا در میانِ ســـینه‌زنها الحمدُلِلّه الحمدُلِلّه هستم گدایِ فاطمه (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الحمدُلِلّه بر سـیــنـه‌یِ خــود می‌زنــم سنگِ تولّا الحمدُلِلّه دارم به شـــــانه بیـــــرقِ اولادِ زهــرا الحمدُلِلّه الحمدُلِلّه هستم گدایِ فاطمه (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الحمدُلِلّه دیـوانه‌ام دیـــوانه‌یِ کــویِ حســــینم الحمدُلِلّه عاشــــقِ خــاکِ پاکِ بیــن‌الحـــرمینـم الحمدُلِلّه الحمدُلِلّه هستم گدایِ فاطمه (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الحمدُلِلّه هـــــر ســـاله مـن از زائـرانِ اربعیـــنم الحمدُلِلّه چشـــــم انتظارِ دلبـــرِ پرده‌نشـــیـنم الحمدُلِلّه الحمدُلِلّه هستم گدایِ فاطمه (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الحمدُلِلّه ســــربازِ دیــن و پیــــــروِ راهِ ولی‌ام الحمدُلِلّه من جـــان نـــثارِ رهبــــرم سیّد علی‌ام الحمدُلِلّه الحمدُلِلّه هستم گدایِ فاطمه (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «بمناسبت فرا رسیدن ایام فاطمیه» بانوی من مپوش ؛ رخ از چشــم حیدرت اخـــر بگـــو چه آمده در کوچـه بر سرت یاس سپیـد من ز چه رو گشـــته‌ای کبود نیـلی چــراســت آن رخ زیـــــبای انـورت زهرا بگـو حســـن ز چـه رو گــریه میکند خاکی چـرا شده است بدینگونه چــادرت ای کـــوثـر علی بخـــــدا اشــک ماتمـــت اتش زده اسـت بر دل ســـوزان همسرت قدت خمــیـده گشـــته بمیـــــرم برای تو جـــان علی فــــدای تـو و یـاس پـرپـرت افــتاده‌ای ز پـا و علی میــــرود ز دسـت غــربت نشــین خانه شده بی تو حیدرت گریان و دلشکسته حسـین و حسن ببـین خــون گــریه میکند ز فــراق تو دخـترت این عقده در گلوی(شقایق)سؤال اوست ای آســــمان! کجاســـت مــــزار مطهرت شعر:استادحمید رضازاده (شقایق) کرمان https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ 🏴 بدون فاطمه... آه! افتاده علی از پا بدون فاطمه روزگارش سخت شد مولا بدون فاطمه فاطمه بود و علی احساس تنهایی نداشت رفت زهرا، شد علی تنها بدون فاطمه بعد زهرا این سوال خیلی از مردم شده زنده می‌ماند علی آیا بدون فاطمه؟ فاطمه، جان امیرالمومنین را حفظ کرد حفظ شد جان علی اما بدون فاطمه بیشتر از قبل مشتاق شهادت شد علی جای ماندن نیست این دنیا بدون فاطمه همتراز فاطمه دیگر نباشد در جهان پس علی مانده است بی‌همتا بدون فاطمه تا قیامت پرچم حیدر نمی‌افتد زمین راه زهرا طی شود حتی بدون فاطمه روزی همسایه‌ها از سوی زهرا می‌رسید رزقشان پس قطع شد حالا بدون فاطمه با کنیزش هم شبیه دخترش رفتار کرد داغ مادر دیده است اسما بدون فاطمه روز محشر گر شفاعت را کند از ما دریغ زار خواهد بود کار ما بدون فاطمه مادر سادات رفت و دخترش پنجاه سال پیر شد تا عصر عاشورا بدون فاطمه شعر:آرش براری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ محبوبه ی خدا (تقدیم به حضرت زهرا سلام الله علیها) ***************** چه روزگارِ خوشی داشت در مدینه علی که دلخوشیِ جهان بود بینِ خانه ی او تمامِ شهر به حسرت نشسته بود آری برای زندگیِ گرم و عاشقانه ی او زمین نداشت به خوشبختیِ علی مردی کسی که هستیِ عالم در اختیارش بود بهشت گوشه ای از خانه اش اقامت داشت شهی که فاطمه بانوی خانه دارش بود سخن چگونه بگویم به وصفِ آن خانه که بود عرشِ خداوند در دلش مستور علی و فاطمه ، نه سال ساکنش بودند نشسته بود در این خانه نور محضرِ نور کنارِ فاطمه اینجا غمی نداشت علی هر آن چه بود دلش راضی از دقایق بود نگاه بر رخِ محبوبه ی خدا می کرد به جز خدا که بداند ؟! چقدر عاشق بود چقدر عشق و محبت میانِ آن ها بود چقدر زندگیِ این دو نور زیبا بود تمامِ لذّتِ دنیای جانشینِ نبی به لحظه های نشستن کنارِ زهرا بود چه روز های خوشی را کنارِ هم بودند چقدر علّتِ لبخندِ یکدگر گشتند گذشت ، تا که حسن را خدا به آنها داد وَ این دو عشقِ خدا ، مادر و پدر گشتند چگونه وصف کنم عشقِ حیدری که نبود در آسمان و زمین عاشقی همانندش چگونه شرح دهم حالِ خوبِ مولا را کنارِ احمد و زهرا و چار فرزندش عجیب غرقِ شعف بود زندگانیِ او حسین داشت، حسن داشت ، خنده بر لب داشت وَ می گرفت در آغوش دخترانش را برای زینتِ خود این پدر دو زینب داشت فرشتگان همه می آمدند روی زمین به شوقِ دیدن اعضای خانواده ی او نهفته بود همه رزقِ آسمان و زمین درونِ سفره ی بی زرق و برقِ ساده ی او زِ بس که زندگی اش عاشقانه بود علی صفای خانه ی او آرزوی مردم بود چقدر معجزه دیدند از درش اما میانِ مردمِ این شهر معرفت گم بود هزار حیف حسودانِ شهرِ پیغمبر نظر زدند همین زندگیِ زیبا را نشاطِ قلبِ علی را بدل به غم کردند همین که پیشِ نگاهش زدند زهرا را قرار بود دوباره پدر شود ، که نشد تمامِ آرزویش رفت ناگهان بر باد چه شد به پشتِ درِ خانه ؟ فضه می داند چه شد که عشقِ علی بارِ شیشه اش افتاد؟ قرار بود که گهواره را درست کند چه شد که ساخت برای عزیزِ خود تابوت؟ همان علی که حریفی نداشت وقتِ نبرد زدند فاطمه اش را ! چه کرد ؟ صبر و سکوت سکوت کرد که باشد صدای دین خدا و خواست تا که بماند نشانی از اسلام کسی به غیر علی ، مردِ این اطاعت نیست قسم به حق که همین است ویژگیِ امام هماره لعنِ خدا می رسد برآن جمعی که دلخوشیِ دلِ این امام را بردند همان جماعتِ پستی که هیزم آوردند و اهل بیتِ نبی را به خانه آزردند هزار مرتبه باید کِشَند بر دارش خلیفه ای که جهان را کشید سمتِ گناه همان کسی که به دختِ نبی جسارت کرد همان که نعره کشید : حَسبُنا کِتابَ الله به اذنِ حضرتِ معبود می رسد روزی که منتقم برسد از ره و رجز خواند تقاصِ مادرِ خود را بگیرد از آن ها و غاصبانِ فدک را خودش بسوزاند قیامِ مهدیِ موعود چون شود آغاز تمام می شود ایّام غربتِ حیدر در انتظار ظهورند شیعیان زیرا ظهورِ اوست شفابخشِ سینه ی مادر ************* رضا یزدی اصل 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
Haj Meysam MotieeShab1Fatemieh2-1394+[04].mp3
زمان: حجم: 7.22M
مادر ما را خودت ای خدا نگهدار سکوت خانه شکستن بغض همه به هر بهانه هق هق آهسته و اشک کودکانه سکوت خانه گریه و اصرار مادر ما را خودت ای خدا نگهدار خدا کند نگوید او خدانگهدار خدانگهدار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از فکر غم بی مادری تاب و تبی و شور و شری این شبها در جان بچه های زهراست دل کودکان گرم دعا بر لب همه حمد شفا عجِّل وفاتی ولی دعای زهراست (زهرا یا زهرا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چراغ خانه لبخند تو بهار ما به باغ خانه تب داری و آمده غم سراغ خانه سراغ خانه 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مادر تب داره نگاه خیس بچه ها بر در و دیوار به روی شانه پدر غم شده آوار غم شده آوار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در حسرت یک لبخند تو مانده دل چار فرزند تو میپرسند از هم: بهتر شد آیا مادر؟ گریه حسن، آه حسین نگاه پدر، به زینبین میپرسند از هم: بهتر شد آیا مادر؟ (زهرا یازهرا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ همسفر من تو بی خبر بار سفر بستی چرا آه بی همسفر بار سفر بستی چرا آه همسفر من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ طاقت ندارم از من چنین زهرای من هم رو بگیرد چیزی نگوید، دست بر پهلو بگیرد طاقت ندارم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حرفی بزن ای همراه من حرفم را بخوان از آه من خاموشی ات زد آتش به جان حیدر گشته هلالی، ماه علی بر آسمان است، آه علی دیگر تمام است، تاب و توان حیدر (زهرا یا زهرا) شاعر:محمد مهدی سیار https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
Voice changer with effects (http://thevoicechanger.com)4_5933713137235657768.mp3
زمان: حجم: 4.32M
 آرزومه ای خدا،پرواز از این خونه كنم قبل رفتن گیســـوی، زیـنبم و شونه كنم می روم از این دنیا می شــود علی تنها من میگم رفتنیم،زینب میگه بازم بمون ای پرستو بمون و ،بازم برای من بخون می روم از این دنیا می شود عـلی تنها تا پای جون دادنم،من واسه جونت سپرم تار مویی نشـه كــم،از ســــر تو تاج سرم بشكند اگر دستم یاور علـی هستم بیـــن زهــرا و علی،آتـــش در فاصله شد محسنم اصغر شدو،دومی هم حرمله شد می كشه منـو آخر داغ غـربـت حـیدر دشمن هیزم آورده فاطمه مگـــه مُرده http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 ─═‎‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ هر گاه از نگاهِ تو، دلهای ما برید نطقِ زبان، ز گفتنِ یا ربنا برید از فیضِ رحمتت، نبَرَد بهره روسیاه عصیانِ روز، از تو چه شبها مرا برید چشمانِ هرز، چشمه ی جوشان نمی‌شوند از خود بپرس، روزیِ من از کجا برید ذکرِ علَیَ الدَّوام، به هر کس نمی‌دهند ناشکرِ بد زبان، چه بسا از دعا برید با اِدعا، دعا که بجایی نمی‌رسد باید که دست، از طلبِ اِدعا برید بلعم، اگرچه مدعیِ اسمِ اعظم است مغرور شد، که آخرِ کار از خدا برید □  □  □ حبِ علیست، مقصد و مقصود کبریا لعنت برآنکه از علیِ مرتضا برید ما را علی، دوباره فراخوانَد از نجف بیچاره است، هر که ز ایوان طلا برید روزیکه سفره دارِ ازل، سفره پهن کرد نانِ مرا، بنامِ شهِ کربلا برید اینگونه شد که هر شب جمعه، به قتلگاه... انگار حنجرم، چو شهِ نینوا برید □  □  □ میگفت مادرش به نوا، ای حسینِ من جان داشتی هنوز، سرت را چرا برید تو داشتی هنوز کمی حرف میزدی سر را به پیشِ مادرِ تو، از قفا برید خواهر ز دست و پا زدنت داد میزد و... در زیر دست و پا، گلویت از جفا برید رحمی نکرد شمر، به رگهای پاره اَت میدید دخترت، ولی آن بی حیا برید فریادِ یاحسین، ز اهلِ حرم رسید وقتی که تشنه لب گلویت، بی هوا برید شعر: حاج محمود ژولیده 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌