eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
788 ویدیو
85 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
چون ندادم دست شیطان اختیار خویش را حفظ کردم تا همیشه ، اعتبار خویش را از ضَلالت دور بودم ، تا مبادا ناگهان... مایه‌ی خفّت شوم قوم و تبار خویش را دوستی‌هایی که کردم در همه ایام عمر درس الفت داده‌ام، هم‌روزگار خویش را در مسیر زندگی از بس دویدم ، عاقبت خود بپای خود درآوردم دَمار خویش را‌‌‌ حجم انبوه فشار زندگانی را به دوش می‌کشم تا کِی گذارم کوله‌بار خویش را بس که گردیدم به دور نقطه‌ی ابهام دهر نقش کردم گِرد خود خطّ حصار خویش را خویش را در قلعه‌ی آزادگی کردم اسیر خود نمی‌خواهم که بردارم جدار خویش را از ستم‌هایی که می‌بینم ز شهر کینه‌ها می‌گذارم زیر پا ، روزی دیار خویش را چونکه دل، در رهن این دنیا ندادم هیچگاه می‌‌سپارم بر جهان ، دار و ندار خویش را خواب بر چشمم نمی‌آید ز رنج روزگار ای خوش آن روزی که می‌بینم مزار خویش را زخم‌ها دارم به دل از زخمه‌‌های جان‌شکار کز تنیدن داده‌ام از کف، قرار خویش را چون درخت زندگانی حاصلی ما را نداد می‌شمارم غصه‌های بی‌شمار خویش را تا بدانی کیستم ـ در این دیار نامراد؟... لحظه‌ای کردم بیان، حالِ نزار خویش را تا شود سرمشق ، بر آیندگان این جهان شرح دادم یک دو خطّی از هزار خویش را با همه رنجی که شد شامل مرا در زندگی شاکرم کز کف ندادم اقتدار خویش را تا نگیرد گرد غم چشم دل از طوفان غم می‌زنم جارو به مژگانم غبار خویش را چون نکردم قامتم را خم به نزد ظالمان "تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را" ۱ سال‌ها در انتظار مقدم روی نگار ... مانده‌ام اما ندیدم گلعِذار خویش را جمعه‌ها را می‌نشینم با امید وصل او... تا کنم طی فصل رنج و انتظار خویش را کاش می‌شد تا زمستان، بار بندد از میان تا ببینم لحظه‌ای، روی بهار خویش را (ساقیا) آیا شود با جرعه‌ای، از جام عشق امشبی را با تو طی سازم خمار خویش را؟. سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi ۱. سعدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃﷽❃ سبک:ای قلم سؤزلریمده اثریوخ.... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای قلم باخ بو اشک و فغــانه عرضیمی یُوللا صاحب زمانه یاز، دِنن شیعــه لَر منتـظردی دؤندی عاشقلرین قلبی قانه(۲) چاره قیل دردیمه یابن زهرا سســلیور فاطمه یابن زهرا هجرون آغلارقویوب شیعیانی آیریلیــق دردی یاندیردی جانی گؤزلریم آختـــاریر جمعـه لرده تا گــۏرَم یار صــاحب زمـــانی هارداسان الامــان یابن زهرا حامیِ اِنس وجان یابن زهرا درد هجـــرانیـــوه مــن دچــارم دردیوه دؤزمَــگه یوخدی چــارَم دای گئدیب طاقت وصبریم الدن گؤزلـــریم یـــولدادور بی قـرارم العجل العجل یابن زهرا العجل العجل یابن طاها ای قلم یازئورَک عرض حالین آشــکار اِئت فراقیـــن ملالین قالمیـــشام حســرت کربلاده قسمت اِئت کربلانین وصالین اربعین کربلا منتظردی زائر نیـــنوا منتـظردی کربــلادن صُــورا، سـال گذاری سمــت یثرب ، بقیع نین دیاری مــادرین تربتــبن آشــــکار ائت بی نشان قالماسین گؤل مزاری یوسـف فاطمـــه هارداسان گَل گلدی بوجمعه ده هارداسان گَل ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) اللهم عجل لولیک الفرج🤲 کانال اشعاررقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال درایتا👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(امام جعفر صادق علیه‌السلام) (صادق آل عبا) تا که کردی توسن علم و فقاهت را تو زین تاختی بر جاهلان ، با منطق حق الیقین صادق آل عبایی و شدی بر شیعیان رهنما در زندگانی تا به فردوس برین پایه ریز مکتب فقه و اصولی در کمال عالمان چون کودکی هستند نزدت خوشه‌چین وارث یاسین و طاهایی و باشد منطقت! مُنطبق با جمله‌‌ی آیات قرآن مبین شرع را در آسمان علم ، دادی بال و پر سایه افکندی به بال علم بر روی زمین آنچنان بخشیده‌ای جان بر احادیث و علوم که یقیناً آفرین گفته تو را ، جان آفرین چون هُشام بن حَکم‌ها و مُفَضَّل‌ها به صدق سوده‌اند از عجز بر محراب درگاهت جبین ذوالفقار عِلم را در دست داری چون علی می‌زنی بر فرق بدخواهان و دشمن‌های دین کرد ویران مکتب تو ، خانه‌ی تزویر را مَنطقت چون بود هم‌سان امیرالمؤمنین ریختی بر هم بساط جهل و ظلمت را به علم نور بخشیدی به قلب شیعیان راستین شهد نوشاندی به کام خلق با علم و عمل زهر بر کامت اگرچه کرد منصور لعین مرغ روحت کرد تا پرواز ، سوی آسمان شد دل اهل مدینه در غم مرگت حزین تیره‌گون شد آسمان از این مصیبت گوییا بر زمین افتاد ماه و گشت با ظلمت قرین آرمیدی در گلستان بقیع اما دریغ! کرد ویران دست جهل و کینه آن حصن حصین مضجع نورانی‌ات بی بارگه باشد اگر... هست دشمن از عناد خویش نزدت شرمگین شیعه‌ی آل علی ، پاینده از علم تو شد عالَم اسلام می‌باشد علومت را ، رهین مثل خورشیدی فروزان تافتی تا بر جهان آسمان شد از فروغ یک نگاهت نقطه‌چین گفت (ساقی) در مدیحت این غزل را با خلوص دارد امّیدی که در محشر شوی او را معین. سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقدیم به امام صادق علیه السلام صادق شدی شیعه ولا را یابد از تو هر صبح صادق روشنا را یابد از تو راه نجات از هر بلا صدق است مردم شیعه نجات از هر بلا را یابد از تو صادق شدی تا شیعه مثل حال حمران حتی نرفته حج دعا را یابد از تو صادق شدی تا آیه ها هم جان بگیرند اشعار بویی از خدا را یابد از تو در زیر آوار دروغِ شعر ، شاعر یک چشمه صدق وصفا را یابد از تو وقتی که گویم ایها الصادق دل من شش گوشه کرب و بلا را یابد از تو آه این کبوتر که پرد سوی بقیعت ای کاش یک گنبد- طلا را یابد از تو زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
(علیه السلام ) چقدر نام تو نیکو چقدراسم تو زیباست چقدر آینه درچشم های پاک تو پیداست تمام نور خدا راگرفته آینه هایت در انعکاس فقط نور صادق از تو هویداست به پای درس تو صدیق های شهر تمامی قلم به دست شده مکتب صدوق تو برپاست قلم رسیده به ما منتظرکه باز بگویی به یاوران صدیقت تنور داغ مهیاست اگرچه غیرت هارون مکی است به جوشش یقین شده که تنورت بهشت بردوسلاماست برات سینه شیعه شده است فرش سلیمان که تار قالی تو عشق و پود ، دیده دیباست فضای مبهم دوران سیاه وتیره وگنگ است در آن زمان که حدیثت سپید وروشن وگویاست به قال صادق تو گوش علم هم شده محتاج هنوز پرچم شیعه به آبروی تو ازماست چه می شود که هِشام حکم شوم بنوازی به روح قدسی باران مرا که لطف تو دریاست به نام فاطمه حساس بوده ای وعجیب است چقدر شعله این در شبیه خانه زهراست زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
(شراب کهنه) به بحر زندگی ، عاقل تأمل می‌کند پیدا گهر از حلم در دریا ، تکامل می‌کند پیدا بکش در آسیای صبر ، بار خدمت مردم که زیرین سنگ، عنوان تحمل می‌کند پیدا ز کم علمی بُوَد غوغای اطفال دبستانی سبوی نیمه پُر بر دوش غلغل می‌کند پیدا من از افراط و تفریط شتا و صیف دانستم میانه رو ، بهارآسا ، تعادل می‌کند پیدا میان عِلم و ثروت نسبتی معکوس می‌باشد بری گردد ز علم آنکو ، تموّل می‌کند پیدا بَرد مالک ، حصول دسترنج برزگر ، زیرا کند زاغ آشیان هرجا که بلبل می‌کند پیدا بشر زآغاز خونخوار است و خونریز است تا پایان که شیر اوّل بود خون و تبدّل می‌کند پیدا سَحر دزدِ گرانخوابی ، زند راه سحرخیزان ز سارق، محتسب این دم تغافل می‌کند پیدا بنای ظلم را نبوَد بقا ، ور هست پولادین ز سیل اشک مظلومان ، تزلزل می‌کند پیدا به یُمن عصمت یوسف، زلیخا گشت نام آور بلند آوازگی را ، بلبل از گل می‌کند پیدا غم دل با دل خود گو ، مدد از همّت خود جو  که روشندل به سعی خود توکل می‌کند پیدا وطن ، از انقلاب فکر گردد رونقش افزون زمین، حاصل فزون از یک تحول می‌کند پیدا کم و بسیار کالا ، نرخ را بسیار و کم دارد سخن کم گو که بسیارش تنزل می‌کند پیدا شراب کهنه دارد نشئه‌‌ای دیگر که (شمس قم) به یاران کهن ، طبعش تمایل می‌کند پیدا... شادروان سید علیرضا شمس قمی https://eitaa.com/shamseqomi