📚📒📚📕📚📘📚📙
دو حکایت جالب و خواندنی👌👇
#حکایت_اول🍀
روزی خلیفه هارون الرشید و جمعی از درباریان به شکار رفته بودند .
بهلول با آنها بود در شکارگاه آهویی نمودار شد .
خلیفه تیری به سوی آهو انداخت ولی به هدف نخورد .
بهلول گفت احسنت!
خلیفه غضبناك شد و گفت
مرا مسخره می کنی؟
بهلول جواب داد :
احسنت من برای آهو بود
که خوب فرار نمود!
#حکایت_دوم🍀
روزی شخص سخنرانی در میان گروهی از عوام، درفواید سحرخیزی سخن می راند که:
ای مردم همانند من که همواره صبح زود از خواب برمی خیزم عمل کنید که فواید بسیاری بر آن است.
بهلول که در آن جمع بود گفت:
" ای خواجه؟
«تو از خواب بر نمی خیزی،
ز رختخواب بر می خیزی
و میان این دو، تفاوت از زمین است تا آسمان.»
بیاید از خواب برخیزیم
نه از رختخواب.