eitaa logo
گوناگون 1
136 دنبال‌کننده
6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
44 فایل
باسلام خدمت شما دوستان محترم باعنایت به اینکه هدف این گروه صرفا ارسال پستهای مذهبی ،اموزشی،سرگرمی،ادبی ،اجتماعی،تربیتی ولطیفه میباشد لذا خواهشمندم درخواست تبادل لینک وتبلیغ نفرمایید باسپاس
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 💢 نگرانی مریم و سفر به دور دست چندین ماه گذشت و مریم در این مدت پیوسته با شکنجه های روحی شدیدی دست به گریبان بود. او بیشتر اوقات در تنهایی و حُزن و اندوه به سر می برد. زندگی شیرین و خواب و خوراک گوارا از او سلب شده و بسیاری از وقتها فکرش پریشان و روحش پراکنده بود. به هیچ چیزی توجه نمی کرد و به هیچ سخنی گوش نمی داد. «پس مریم به آن پسر (عیسی علیه السلام ) باردار شد و به جائی دور خلوت گزید» آری، مریم ناگزیر به شهر «ناصره» زادگاه خود رفت و همراه با فرزندی که در رحم و غم و اندوهی که در سینه داشت در آنجا اقامت گزید و در یک منزل تابستانی بسیار ساده ساکن شد تا از چشم و زبان مردم در امان و از نظر آنها مخفی باشد. به این دلیل او از رفت و آمد با قوم خویش دوری می کرد و خود را به بیماری و کسالت می زد که می ترسید اسرار نهانی او آشکار شود و بر سرِ زبانها بیافتد و مردم از او به زشتی یاد کنند و در موردش سخن گزاف بگویند. هرچقدر دوران بارداری او پیش می رفت، اندوه او فزونی می یافت و نگرانی او بیشتر می شد و به زودی آنچه را که سعی می کرد مخفی نگاه دارد ظاهر می گشت. به راستی که می توان یقین داشت که او در ذهن خود چه می گذراند و چه می گفت؛ بار خدایا خودت رحم کن! این چه سرنوشتی است که مقدرات، برای من در نظر گرفته شده است؟ من از سلاله پیامبران و از خانواده ای هستم که ریشه در آن بر تقوی و شاخه های آن سَر بَر آسمان حکمت برآورده است؟ پدرم مردی سالم و صالح و مادرم زنی پاکدامن بوده، چگونه ممکن است، زبانها آبروی مرا مورد شک قرار دهند؟ راستی که مریم مرتکب گناهی نشده، و دامن او از معصیت آلوده نشده است. مریم از تصوراتی که در ذهن مردم دور می زد پیراسته و پاک و از آنچه در خاطراتشان می گذرد مبرا است. و آیا مریم در چنین شرایطی جز تسلیم در برابر قضای خداوند چاره ای دارد و آیا جز انتظار مقدرات راه دیگری به نظر او می رسد؟ « سوره مریم، 22.» 💢 ولادت عیسی علیه السلام بی تردید پرهیزگاری مریم، تا حدی ناراحتی های او را کم می کرد، و او را امیدوار می ساخت که خاطر پریشانش آسوده گردد؟ او همواره امید به آینده یعنی زمان بعد از زایمان فکر می کرد که نوزاد خود می تواند دلیلی بر بی گناهی او باشد چرا که فرشته خدا به او خبر داده بود که فرزندی از تو به دنیا می آید که در گهوراه سخن می گوید. و آیا این برهان، دلیلی بر بی گناهی او نبود؟ قطعا چنین بود، زیرا چنین کودکی خود بهترین گواه بر پاکی مریم بود. بالاخره زمان وضع حمل فرا رسید و مریم درد زایمان را احساس کرد. مریم بی درنگ از شهر خارج شد[« مریم از بیت المقدس خارج شد و به امر خالق خویش دارای قدرت طی الارض شد و در چند دقیقه به کربلا رسید.» (تهذیب الاحکام، ج 6 ،ص 73) ]و سر به بیابان گذاشت تا دور از مردم فرزند خود را به دنیا آورد. تا اینکه درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشانید. گفت؛ [ای کاش من از این پیش مرده بودم و از صفحه عالم به کلّی نامم فراموش شده بود]. در آن بیابان مریم تنها و بی پناه و بدون یار و مددکاری که در هنگام وضع حمل به او کمک کند و باعث تسکین دردش شود. [پس، از زیر پای او فرشته ای (عیسی بن مریم)، مریم را ندا داد که؛ غم مدار، پروردگارت از زیر قدم تو چشمه آبی جاری کرد. ای مریم شاخ درخت خرما را حرکت بده تا از آن برای تو رطب تازه فرو ریزد. و تناول کن و از این چشمه آب بنوش و چشم خود را به عیسی روشن دار]. در نهایت مریم درد طاقت فرسا و مشقت بار وضع حمل را چشید و فرزند خود را در محیطی باز و در زیر آسمان صاف به دنیا آورد. و به این ترتیب عیسی علیه السلام به قدرت الهی از مادری نمونه و پاک چشم به جهان گشود. وقتی کودک به دنیا آمد، مریم به بیت المقدس بازگشت. مریم، 23 مریم، 26 - 24 امالی، طوسی، ص 125. https://eitaa.com/goonagoon_1